السقيفة
السقيفه اثر شيخ محمدرضا مظفر تأليف قرن چهاردهم، به زبان عربی مى‌باشد كه موضوع سيقفه و بيعتي كه با خليفه اول در آن شكل گرفته است مورد بحث و بررسی قرار ميدهد.
| السقيفة | |
|---|---|
| پرونده:NUR3762.jpg | |
| پدیدآوران | مظفر، محمود (مقدمه نويس) مظفر، محمدرضا (نویسنده) |
| ناشر | مؤسسة أنصاريان للطباعة و النشر |
| مکان نشر | قم - ایران |
| سال نشر | 1415 ق |
| چاپ | 1 |
| موضوع | سقیفه بنی ساعده
علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | BP 223/54 /م6س7 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سقيفه بنى ساعده جايگاه و ايوانى سرپوشيده و داراى سقف در شهر مدينه منوره و متعلق به قبيله بني ساعده بوده است كه مردم جهت انجام مشاوراتشان در آنجا گرد هم مى‌آمده‌اند.
انگيزه تأليف
بازخواني تاريخ جهت روشن شدن زوايا و ابعاد داستان سقيفه و بيان ناگفته‌هاي پيرامون آن از لابلاي متون تاریخی و روائي.
ساختار و محتواى كتاب
كتاب با مقدمه‌آغاز، سپس متن كتاب در چهار فصل و در چند موضوع اصلي و فرعي و با پاورقي‌هاي بسيار مختصري در ذكر آدرس منابع عرضه گرديده و در پایان فهرستي از مهم‌ترين منابعي كه در روند تحقيق از آنها استفاده گرديده و فهرستي از محتويات كتاب به پایان رسيده است.
مؤلف، كتاب را با پيشگفتاري در چند عنوان آغاز نموده و به اين نكته مهم و اساسي تاكيد ورزيده است كه مورخ بايد در نوشتار خود با زدودن غبار تعصبات قومي، قبيله‌اي، ديني، وطني و... از فكر و انديشه خود با رهايي از زندان اعتقادات شخصي خود به بررسی و بيان تاريخ بپردازد.
به عقيده مؤلف، اكثريت مورخان از زمان‌هاي گذشته تا عصر او علي رغم ادعایي كه در آزاد انديشي و بي طرفي داشته‌اند اما از اين ويژگي به دور بوده‌اند و در انتخاب مطالب و تحليل و بررسی آن و اشاره به روايات راويان گزينشي عمل كرده و برخی پا را از اين نيز فراتر گذارده و به جعل و كذب و تحريف نيز رو آورده‌اند و به همين علت است كه تاريخ مضطرب گشته و در آن تناقضات فراوان به چشم مي‌خورد.
در ادامه، مؤلف با عنوان «تمهيد» مقدمه‌اي را برای ورود به متن اصلي موضوع بحث كتاب قرار داده و آن‌گاه وارد فصل‌هاي كتاب گرديده است كه از قرار زير است:
فصل اول: موضع پيامبر اكرم(ص) درباره خلافت كه آيا آن حضرت از اين موضوع آگاهي و اطلاعي داشت يا خير؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ آيا هرگز به فكر راه حلي برای جلوگيري از وقوع اين حادثه اتخاذ نمود؟ و يا آيا اين احتمال كه اهل سنت ادعا مي‌كنند كه رسول خدا(ص) در اين موضوع هيچ موضعي نداشته و آن را به عهده امت واگذار نموده است صحت دارد؟ و آن‌گاه نویسنده رواياتي را از آن حضرت درباره اميرالمؤمنين(ع) و نيز ابوبكر بيان داشته است تا صلاحيت هر يك را از ديدگاه رسول خدا(ص) برای خلافت مشخص سازد و قضاوت در اين زمينه را به عهده خواننده واگذار نموده است.
فصل دوم: تدابير پيامبر اكرم(ص) برای جلوگيري از اختلاف امت اسلام بوده است كه شامل مواردي همچون: اعزام جيش اسامه، درخواست قلم و دوات و كاغذ برای نوشتن وصيت‌نامه در موضوع خلافت و... بوده است.
فصل سوم: بيعتي كه در سقيفه انجام گرفت و انگيزه‌هايي كه در اجتماع در آن محل وجود داشت و وقايعي كه زمينه ساز بيعت با ابوبكر گرديد و نقش هر يك از مهاجر و انصار در اين موضوع و خطبه‌هاي كه از سوي افراد مختلف در اين جمع ايراد شد و نتيجه‌اي كه از آن عائد گرديد.
فصل چهارم: موضع اميرالمؤمنين(ع) در برابر سقيفه و بيعت در آن و موضع و رفتاري كه در برابر خلفاء از خود اتخاذ نمود.