آشنایی با تفاسیر و مفسران
آشنایی با تفاسیر و مفسران اثر ابوالفضل علامی، قدرتالله فرقانی و سید علی حسینی، پژوهشی است پیرامون تفاسیر و مفسران اسلامی، از صدر اسلام تا کنون. هدف نویسندگان از تدوین این اثر، آن است که خوانندگان، ضمن آگاهی از مفاهیم علوم قرآنی، با مفسران معروف قرآن و شرححال، روش تفسیری، نام تفسیر و طبقات مفسران، آشنا شوند[۱].
آشنایی با تفاسیر و مفسران | |
---|---|
پدیدآوران | علامي، ابوالفضل (نویسنده)
حسيني، علي (نویسنده) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. نمايندگي ولی فقیه. پژوهشکده تحقيقات اسلامی (تهيه کننده) فرقاني، قدرتالله (نویسنده) |
ناشر | سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمايندگي ولی فقیه، اداره آموزشهای عقیدتی سیاسی |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1379ش , |
چاپ | 1 |
موضوع | سرگذشت نامه و کتابشناسی مفسران |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 92/6 /ع8آ5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه نگارش
قرآن کتاب انسانساز و اقیانوس بیکرانی است و ازآنجاکه آشنایی با این گنجینه بیبدیل، از زوایای مختلف، یک ضرورت است، مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولیفقیه در سپاه، جهت آشنایی و الفت جامعه، بهخصوص پاسداران جانبرکف، نوشتار حاضر را تهیه و تدوین نموده است.[۲].
ساختار
کتاب با پیشگفتار مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولیفقیه در سپاه پاسداران و مقدمه معاونت متون آموزشی و کمکآموزشی مرکز تحقیقات اسلامی آغاز و مطالب در شانزده درس، تنظیم شده است.
در پایان هر درس، خلاصهای از مباحث هر درس، به همراه پرسشهایی مربوط به مطالب مطرح شده، ارائه گردیده است.
گزارش محتوا
در پیشگفتار، به توضیح مشخصات نظام آموزشی عقیدتی- سیاسی سپاه پاسداران، پرداخته شده[۳] و در مقدمه، به موضوع کتاب، اشاره شده است.[۴].
درس اول، به توضیح علوم قرآنی، پرداخته شده است. مقصود از علوم قرآنى، علومى است که برای فهم و درک معانى کلام خدا، قبل از آن، بهعنوان مقدمه، باید آموخته شود. تعدادى از علماى اسلام به شرح مباحث علوم قرآنى پرداخته و این علوم را به تفکیک مورد بحث قرار دادهاند. در شمارش این علوم برخى، عناوین کلى را ذکر کرده و برخى با احصاى جزئیات، گاهى آن علوم را تا 80 مورد نیز دانستهاند. نویسندگان برای رعایت اختصار، به تعدادى از عناوین مهم آن اشاره کردهاند که عبارتند از: نزول قرآن؛ مکی و مدنی؛ شناخت سوره و آیه؛ جمع و تدوین قرآن؛ رسمالخط و کتابت قرآن؛ قرائات و تجوید؛ غریب القرآن؛ ناسخ و منسوخ؛ اسباب نزول؛ محکم و متشابه و اعجاز قرآن[۵]. ایشان درباره رابطه علوم قرآنی و تفسیر میگوید: علوم قرآنی بیشتر شامل مباحثی است که به بحث از ظاهر قرآن، کیفیت و محل نزول، کمیت آیات و سور، قرائات و... میپردازد و تفسیر بیشتر به بحث از پیامهای آیات قرآنی برمیگردد. علوم قرآنی در خدمت تفسیر است و تفسیر برای نزدیک کردن انسان به هدف قرآن که تربیت انسانهاست، میباشد[۶].
در درس دوم، نگاهی اجمالی به تفسیر نویسی افکنده شده است. به نظر نویسندگان، احساس نیاز به تفسیر، تنها مربوط به زمانهاى پس از پیامبر(ص) نیست؛ بلکه مسلمانان در زمان آن حضرت نیز نیاز به تبیین و تفسیر آیات را احساس کرده و به همین جهت برای روشن شدن معانى آن، به پیامبر(ص) مراجعه مىکردند و اولین مفسر قرآن، شخص پیامبر(ص) است که به دستور خداوند متعال، مأمور تعلیم و تبیین مقاصد کتاب الهى گردید. پسازآن حضرت، امیر مؤمنان على(ع) این مأموریت را ادامه داده و به امر تفسیر قرآن اشتغال داشت تا جایى که خود را سخنگوى قرآن معرفى نمود. صحابه نیز به پیروى از آن بزرگواران به امر تفسیر قرآن پرداختند. تفسیر آنان بیشتر در محدوده ادبیات، شأن نزول و نقل روایات تفسیرى بوده است. تدوین تفسیر در آغاز بدینصورت شروع شد که روایات مربوط به قرآن در کتابهاى حدیث بهعنوان بابى مستقل نوشته شد. سپس با اهتمام گروهى از مسلمانان بهتدریج کتابهاى تفسیر، بر مبناى تفسیر نقلى تدوین شد و این روند تا نیمه اول قرن سوم ادامه یافت. پسازآن، تفسیر بهعنوان موضوعى مستقل مورد بحث قرار گرفت و مسائل کلامى، جانبداری از دیدگاههاى خاص و تبحر برخى مفسران در رشتههاى مخصوص علوم مانند ادبیات، فلسفه و علوم روز باعث به وجود آمدن تفسیرهاى گوناگون گردید[۷].
در درس سوم، به طبقهبندی مفسران، پرداخته شده است. طبقهبندى مفسران مبحثى است که درباره جهتگیرى مفسران و ارتباط تاریخى هر طبقه با طبقات گذشته و شرححال مفسران بحث مىنماید. در یک تقسیم، مفسران اهل سنت را به شش طبقه تقسیم کردهاند: مفسران صحابى، مفسران تابعى، شاگردان تابعین، مؤلفان در تفسیر با جمعآورى روایات به شکل مسند، مؤلفان در تفسیر که احادیث را بدون ذکر سلسله سند درج مىکردند و اقوال را ذکر مىنمودند و دانشمندان متخصص در علوم مختلف که تحرکى در روش تفسیر ایجاد کردند. مفسران شیعه نیز به هفت طبقه تقسیم شدهاند: تعدادى از صحابه، برخى از تابعین، جمعى از اصحاب ائمه(ع)، مفسران نزدیک به زمان ائمه(ع) که احادیث تفسیرى را جمعآورى کردهاند، کسانى که به استنباط از قرآن و روایات همت گماشتهاند، دانشمندان مختلف و صاحبنظران و اهل تحقیق که مجموعهاى از بهترین کتب تفسیرى را به وجود آوردهاند و مفسران در دوران نهضت علمى شیعه در قرن هفتم تا یازدهم. مشخصات تفسیرى دوران صحابه که پس از پیامبر(ص) به تفسیر اشتغال داشتند عبارت است از: تفسیر قسمتهایى از قرآن نه همه قرآن، اکتفا به معانى اجمالى آیات، اختلاف اندک در فهم معانى قرآن، استنباط نادر از احکام فقهى آیات، عدم تدوین کتاب تفسیرى در این دوره[۸].
در درس چهارم و پنجم، به معرفی مفسران مشهور صحابه، پرداخته شده است. فهم صحابه پیامبر(ص) در برخورد با سخنان آن حضرت و کلام الهى متفاوت بود. برخى از آنان با آگاهى از لغات عرب و ویژگیهاى شخصى و ملازمت بیشتر با پیامبر(ص)، به چشمهسار دانش پى برده و در تفسیر قرآن نیز سرآمد بودند ولى برخى از آنان در فهمیدن ظواهر کلام الهى نیز ناتوان بوده و هیچگونه مطلب تفسیرى از آنان نقل نشده است. به اعتقاد نویسندگان، حضرت على(ع) داراى ویژگیهاى بسیار زیاد و فوق تصور بوده و به دلیل عصمت علمى و عملى و فراگرفتن علوم فراوان از پیامبر(ص)، از جرگه مفسران عادى خارج است و نمىتوان او را جزو مفسران معمولى دانست. ابن عباس، ابن مسعود و ابى بن کعب نیز از مشهورترین مفسران صحابه به شمار مىآیند[۹].
با پایان یافتن دوره مفسران صحابه، دوره دوم تفسیر بهوسیله تابعین، در شهرهاى مختلف آغاز شد. روش تفسیرى تابعین بیشتر همان روش صحابه در تفسیر بوده است و تنها به دلیل مراجعه برخى از آنان به علماى اهل کتاب و نقل روایات تاریخى از آنان، اسرائیلیات به حوزه تفسیر وارد شد. به اعتقاد نویسندگان، اثرگذارى اختلافات مذهبى در تفسیر و شروع تفسیر به رأى هرچند بهصورت اندک، ولى از این دوره آغاز گردیده است. حوزههاى تفسیرى تابعین عبارت است از: حوزه تفسیرى شاگردان ابن عباس در مکه، شاگردان ابى بن کعب در مدینه و شاگردان ابن مسعود در عراق[۱۰].
در درس ششم، به معرفی مفسران و تفاسیر قرن دوم تا چهارم، پرداخته شده است. عدهاى از دانشمندان اسلامى در قرن دوم هجرى به امر تفسیر قرآن مشغول بودهاند ولى اثرى از نوشتههاى بیشتر آنان باقى نمانده است. از دانشمندان شیعى این گروه مىتوان از ابان بن تغلب، ابوبصیر و ابوحمزه ثمالى نام برد. سفیان بن عیینه، ابى سلام و... نیز از مفسران اهل سنت در این قرن هستند. یکى از تفسیرهاى بسیار با ارزش شیعه در قرن سوم و چهارم، تفسیر فرات کوفى است که در زمان امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادى(ع) با استناد به روایات آنها و امامان پیش از آنها تدوین شده وهم اکنون موجود است. مفسران عالیقدر دیگرى مانند علی ابن ابراهیم، عیاشی، محمد بن مسعود، فضل بن شاذان، حسن بن محبوب، ابنبابویه داراى تفسیر بودهاند[۱۱].
در درس هفتم، تفاسیر قرن سوم و چهارم، معرفی شده است. «تفسیر طبرى»، از تفاسیر مشهور اهل سنت است که در قرن سوم هجرى تدوین شده است. در این تفسیر، علاوه بر نقل روایات و اقوال مختلف برای عقل و استدلال عقلى نیز جایگاهى باز شده است. تفسیر طبرى مورد تمجید بسیارى از علماى گذشته قرار گرفته و برخى از دانشمندان اهل سنت آن را بىنظیر دانستهاند. ولى با وجود این، نقاط ضعفى نیز در آن مشاهده مىشود. یکى از این نقاط ضعف، وجود روایت از راویان ضعیف و وجود اخبار خرافى و اسرائیلیات در آن است. «تفسیر بحرالعلوم» نیز از تفاسیر اهل سنت است که در قرن چهارم هجرى و به روش تفسیر نقلى تدوین شده است. تفسیر «الجامع الکبیر فى التفسیر» که همان تفسیر رمانى است نیز توسط على بن عیسى رمانى و در قرن چهارم نوشته شده است.[۱۲].
درس هشتم، به معرفی تفاسیر قرن پنجم، اختصاص یافته است. تفسیر تبیان یکى از تفسیرهاى برجسته تاریخ شیعه است و مؤلف آن شیخ طوسى، در میان مفسران شیعى، اولین کسى بود که در تفسیر قرآن از مرز نقل روایات و تبیین لغات گذشته و در تفسیر و تحلیل آیات از عنصر عقل، کمال استفاده را کرده است. «حقائق التأویل في متشابه التنزيل» تفسیر به یادگار مانده از سید رضى است. «لطائف الإشارات» که به تفسیر قشیرى نیز معروف است از تفاسیر مشهور اهل سنت است که در تفسیر قرآن به روش عرفا و اصحاب اشاره عمل مىکند و به جنبههاى عرفان عملى و اخلاق توجه دارد. «تفسیر التفاسیر» یا تفسیر سورآبادى نیز یکى دیگر از تفاسیر عامه است که به زبان فارسی نوشته شده است.[۱۳].
در درس نهم تا شانزدهم، تفاسیر قرن ششم تا چهاردهم، معرفی گردیده است.
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسندگان، در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۱۴]، به توضیح برخی از مطالب و واژگان متن، پرداخته شده است.[۱۵].