اعتقادات فرق المسلمين و المشركين

اعتقادات فرق المسلمين و المشركين نوشته امام فخر الدين رازى (543يا544-606ق.) کتابى است به زبان عربى در ذكر نام و برخى از اصول عقايد فرقه‌هاى اسلامى و بعضى فرق غير اسلامى.

إعتقادات فرق المسلمین و المشرکین
اعتقادات فرق المسلمين و المشركين
پدیدآورانمحمد عزب، محمد زینهم (محقق و معلق) فخر رازی، محمد بن عمر (نویسنده)
ناشرمکتبة مدبولي
مکان نشرقاهره - مصر
سال نشر1413 ق یا 1993 م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏236‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏3‎‏الف‎‏6‎‏*
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

نام کتاب در یکى از دو نسخه خطى موجود آن به صورت کتاب الفرق في شرح احوال مذاهب المسلمين و المشركين آمده است.

مقايسه اين کتاب با آثار مشابه نشان مى‌دهد كه اثر رازى به رغم ايجاز به دليل اشتمال بر نام و عنوان مهم‌ترين فرقه‌هاى اسلامى و منسوب به اسلام و همچنين فرقه‌هاى اديان مسيحى و يهودى و زردشتى و نيز زبان ساده و سهلى كه در بيان اعتقادات اين فرقه‌ها به كار رفته و هم به خصوص از اين جهت كه نویسنده از هر اظهارنظرى خوددارى كرده و مورخ‌وار به موضوع نگريسته ممتاز است.

ساختار

کتاب حاضر شامل مقدمه‌اى به قلم محقق؛ دكتر محمد زينهم محمد عزب و 10 باب مى‌باشد.

گزارش محتوا

کتاب شامل ده باب است به اين شرح:

باب اول، در فرقه‌هاى معتزله شامل سه فصل. در فصل اول از مشتركات اين فرقه‌ها سخن رفته، در فصل دوم وجه تسميه معتزله ذكر شده و در فصل سوم از هفده فرقه اين نحله كلامى؛ از جمله غيلانيه، واصليه، هذيليه، نظاميه، و وجه تسميه هر یک و ویژگى اعتقادى و وجوه تمايز آن‌ها ياد شده است.

در باب دوم، وجه تسميه و خصوصيات اعتقادى بيست و یک فرقه از فرقه‌هاى خوارج؛ از جمله محكميه، ازارقه، بيهسيه، عجارده، ميمونيه ذكر شده است. در اين باب فرقه‌هاى خوارج، به ترتيب زمان پيدايش و تسلسل تاريخى ظهور آن‌ها بررسى شده است.

باب سوم، به فرقه‌هاى رافضى اختصاص يافته است. رازى در وجه تسميه اين فرقه‌ها آورده كه چون زيد بن على(ع) بر هشام بن عبدالملك اموى قيام كرد، لشكريانش بر ابوبكر طعن زدند و زيد بن على آن‌ها را از اين كار بازداشت. لشكريان از وى روى برگرداندند و زيد آن‌ها را رافضى - رد كننده نظر و دستور پيشواى قيام - خواند. رازى رافضيان را چهار گروه دانسته، اما در شرح خود از سه گروه زيديه، اماميه و كيسانيه، نام برده است. وى همچنين از زيديه سه فرقه، از اماميه سيزده فرقه و از غلاة اماميه پانزده فرقه را نام برده و شیعیان دوازده امامى را كه قايل به غيبت امام دوازدهم هستند «اصحاب الانتظار» خوانده است. رازى فرقه‌اى را كه معتقدند كسى كه به دست ابن ملجم به قتل رسيد، یکى از جنيان به صورت على(ع) بود و امام به آسمان عروج كرد و به زودى ظهور خواهد كرد و رعد و برق آسمان نشانه صوت و سطوت اوست، نه در زمره غلاة، بلكه در آغاز فرق اماميه آورده، بى‌آنكه نامى برای آن ذكر كند. فصل سوم اين باب به كيسانيه (معتقدان به امامت محمد حنفيه فرزند حضرت امير عليه‌السلام) اختصاص دارد.

باب چهارم به فرقه‌هاى مشبهه اختصاص يافته است.

در ابتداى اين باب رازى متذكر شده كه بيشتر يهوديان اهل تشبيه‌اند و اعتقاد به تشبيه، در اسلام، با رافضيانى چون بنان بن سمعان آغاز شد كه معتقد بود، پروردگار نيز داراى اعضاو جوارح است. زان پس فرقه‌هاى متعدد از رافضيان قايل به تشبيه ظهور كردند. رازى پنج فرقه از مشبهه، از جمله حكميه، جواليقيه و يونسيه را ذكر و اعتقادات آن‌ها را بيان كرده است. در آخرين فصل اين باب، مؤلف ادعا كرده كه گروهى از معتزله قول به تشبيه را به خطا به امام احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه و يحيى بن معين نسبت داده‌اند.

باب پنجم، در باب كرّاميه (اصحاب ابوعبدالله محمد بن كرّام از زاهدان سيستانى) است كه معتقدند پردودگار جسم و جوهر و محل حوادث است و جهت و مكان دارد. رازى هفت فرقه از كراميه؛ از جمله طرايقه، اسحاقيه، و عابديه را نام برده است.

باب ششم، درباره جبريون است. رازى در آغاز اين باب متذكر شده كه معتزله اينان را جبريه و مجبره ناميده‌اند، چون معتقدند، انسان در افعال خود قدرت و اختيار ندارد. در حالى كه اين تصور معتزله نادرست است، زيرا «ما نمى‌گویيم كه بنده بر افعال خویش قادر نيست، بلكه بر آنيم كه بنده خالق افعال خود نيست». رازى چهار فرقه از جبريون (جهميه، نجاريه، ضراريه و بكريه) را نام برده است.

باب هفتم، درباره مرجئه يا معتقدان به إرجاء است كه فسق مسلمانان را رد مى‌كنند و بر آنند كه ايمان بنده زيادت و نقصان نمى‌پذيرد و نمى‌توان آن را به كمى و زيادى موصوف گردانيد و هر ايمانى ايمان است و معصيت ناقض ايمان نيست. مسلمانان در هر حال بايد به عفو پرودگار اميدوار باشند. اينان هيچ‌گاه دچار آتش جهنم نمى‌شوند يا در آن جاودان نمى‌مانند و سرانجام به بهشت مى‌روند.

باب هشتم، مشتمل بر فرقه‌هاى صوفيه است. رازى در آغاز اين باب، متذكر شده كه بيشتر كسانى كه درباره فرقه‌هاى اسلامى به پژوهش پرداخته‌اند به خطا، صوفيه را ذكر نكرده‌اند كه معتقدند راه شناخت پروردگار تصفيه باطن و تجرد از علايق دنيوى و مادى است. وى سپس از فرقه‌هايى از مهم‌ترين فرق صوفيه (اصحاب عبادات، اصحاب حقيقت، نوريه، حلوليه، مباحيه) به اعتبار اصول اعتقاداتشان ياد كرده است. نویسنده در پایان اين باب در پاسخ به اين اشكال مقدر كه شمار فرقه‌هاى برشمرده، او بيش از هفتاد و سه است كه رسول اكرم(ص) از آن خبر داده، آورده كه مراد پيامبر احتمالا هفتاد و سه فرقه اصلى يا اين بوده كه شمار فرقه‌ها از هفتاد و سه كمتر نخواهد بود.

باب نهم، درباره فرقه‌هايى است كه مسلمان نيستند؛ ولى تظاهر به اسلام مى‌كنند و شمارشان بسيار است. رازى فرقه‌هايى چون باطنيه و سبعيه يا هفت امامى را در كنار صباحيه (پيروان حسن صبّاح)، ناصريه (پيروان ناصر خسرو قباديانى)، قرامطه (پيروان حمدان قرمطى)، بابكيه (پيروان بابك خرم دين) و مُقَنَعِيّه (پيروان المقنّع) در زمره فرق غير مسلمان آورده است.

باب دهم، در 6 فصل درباره فرقه‌هايى است كه اسما و رسما بيرون از اسلام‌اند. فصل اول درباره فرقه‌هاى يهود چون عنانيه، عيسویه، معاريه و سامريه است. رازى عيسویه را پيروان عيسى بن يعقوب اصفهانى دانسته كه نبوت پيامبر اسلام را قبول دارند؛ ولى بر آنند كه محمد بر عرب مبعوث شد، نه بر عجم و بنى اسرائيل. فصل دوم در شرح فرقه‌هاى مسيحى است كه در آن ميان فرقه ملكانيه، يعقوبيه، فرفوريسيه،(فيلسوفى كه عقايد مسيحيت را بر بنياد آراى فلسفى استوار كرد) و ارمنوسيه ذكر شده‌اند. فصل سوم در فرقه‌هاى مجوسى است كه رازى از ميان آن‌ها تنها از زردشتيان ياد كرده است.

فصل چهارم، درباره ثنویت و 4 فرقه آن (مانوى، ديصانى، مزدكى و مرقونيه) است. فصل پنجم، درباره صبائيه (صابئه) و فصل ششم در احوال فلاسفه است. رازى در اين فصل به برخى عقايد فيلسوفان اشاره كرده و ارسطو را بزرگ‌ترين آن‌ها و ابوعلى سينا را بزرگ‌ترين شارح او دانسته و متذكر شده كه خود او بخشى مهم از عمر را صرف فلسفه كرده و کتاب‌هايى چون نهاية العقول، المباحث المشرقية، کتاب الملخص و شرح اشارات را در همين علم نوشته است. او همچنين تصريح كرده كه شمارى از آثارش مشتمل بر شرح اصول دين و ابطال شبهه‌هاى فلاسفه و ساير مخالفان است؛ ولى دشمنان و حاسدان بر دين او طعنه‌ها زده و او را خارج از مذهب اهل تسنن دانسته‌اند. رازى در اين مقام به دفاع از خود برخاسته و اتهام بددينى را رد كرده و نه از دشمنانش كه او را متهم داشته‌اند، بلكه از دوستانش اظهار شگفتى كرده كه چرا به دفاع از او برنخاسته‌اند.

وضعيت کتاب

اين کتاب یک بار به تحقيق على سامى النشّار (قاهره، 1356ق.) منتشر شده است.

لازم به ذكر است كه در تحقيق ديگرى كه از اين کتاب صورت گرفته، در پاورقى آن توضيحاتى جامع و كامل راجع به مباحث موجود در کتاب آمده كه توسط "طه عبدالرئوف سعد مصطفى الهوارى" نوشته شده است و اين قسمت به نام "المرشد الامين الى اعتقادات فرق المسلمين و المشركين" نام گرفته است. از آنجا كه فخررازى در بيان مطالب بسيار مختصر و موجز سخن گفته، اين دو نویسنده سعى كرده‌اند تا توضيح بيشترى درباره مطالب و اعتقادات فرق بياورند. فخر رازى درباره اعتقادات فرق تنها به عقيده كلى حاكم بر فرقه‌ها اشاره كرده است؛ اما در قسمت المرشدالامين... درباره جزئيات عقيده آنها نيز سخن آمده است.

اما نسخه حاضر در برنامه به همراه پاورقى‌هاى محقق و فهرست‌هاى ذيل منتشر شده است:

اعلام، اماكن جغرافيايى، طوائف و بطون و قبايل، کتاب‌هايى كه در متن از آن‌ها نام برده شده و فهرست مطالب.

منابع

  1. سجادى، صادق، فرهنگ آثار ایرانى-اسلامى، ج1، ص275.
  2. متن کتاب.
  3. سايت طهور.