استعاذه (پناهندگی به خدا)
استعاذه، اثر آيتالله دستغيب، حاوى مطالبى زيبا و اثرگذار پيرامون پناهندگى به خدا از شر شيطان و شرايط و اركان آن مىباشد كه به زبان فارسی و قبل از سال 1360ش، نوشته شده است.
استعاذه (پناهندگی به خدا) | |
---|---|
پدیدآوران | دستغیب، عبدالحسین (نویسنده) |
ناشر | جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 14 |
شابک | 978-964-470-193-1 |
موضوع | استعاذه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 272/7 /د5الف5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قلم شيوا و بيان ساده آيتالله دستغيب و عمل ايشان به اندوختههاى خود، باعث تأثيرگذارى مطالب و اهميت کتاب شده است.
ساختار
کتاب، با مقدمه سيدمحمد هاشم دستغيب آغاز و مطالب، در سى جلسه مطرح شده است.
مباحث، محصول جلسات سخنرانى آيتالله دستغيب بوده و چون از نوار پياده شده است، به زبان محاورهاى و گفتارى است.
ايشان، با احاطه بر آيات و اخبار و برداشتهاى جالب و صحيحى كه از روايات اهلبيت(ع) داشته، بهخوبى توانسته است استعاذه، معنا، اهميت و اركان پنجگانه آن از تقوا، تذكر، توكل، اخلاص و تضرع را روشن نمايد و با داستانهاى زيبا، آيات و اخبار را بيان نموده و حقايق را با زبانى ساده و بيانى بسيار رسا كه برای همه فهمها قابل درك باشد، تذكر داده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، به علت ارزشمندى و مورد توجه قرار گرفتن آثار آيتالله دستغيب از سوى مردم اشاره شده است.
در جلسه اول، اهميت استعاذه در قرآن و اخبار مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. از جمله چيزهايى كه در قرآن و روايات عنايت زيادى به آن شده، پناهنده شدن به خداوند از شر شيطان مىباشد كه از آن به «استعاذه» تعبير شده است. برای اثبات اهميت اين موضوع، در قرآن چنين آمده است كه: «هنگامى كه مىخواهى قرآن بخوانى، نخست به خدا پناه ببر از شر شيطان راندهشده». (نحل، 98).
از جمله جاهايى كه استعاذه در آن اهميت زيادى دارد، هنگام شروع عبادت است. آيتالله دستغيب، معتقد است هر عبادتى كه انسان مىخواهد انجام دهد، بايد ابتدا از شر شيطان به خدا پناه ببرد، زيراكه او در كمين هر فرد از افراد بشر بوده و مىكوشد نگذارد خيرى از انسان سرزند و اگر سرزد، سعى او اين است كه آن را خراب كرده و به آخر نرساند تا بهره نبرد و لااقل اين است كه او را به عجب و ريا وادارد.
ايشان غرض اصلى استعاذه را در امور عبادى دانسته و معتقد است كه برای بهره بردن از عبادت، بايد به خدا پناه برد. در تأييد اين فرمايش، ايشان به داستان فردى اشاره مىفرمايند كه در عالم مكاشفه ديد شيطان بر در مسجدى ايستاده و به او گفت: اينجا چه مىكنى؟ شيطان پاسخ داد: رفقا فرار كردهاند و منتظرشان هستم. آن فرد با خود مىگوید: معلوم مىشود كه اين افراد، مردان رشيدى بودهاند كه شيطان همراهشان به مسجد نرفته است.
علاوه بر اين، ايشان استعاذه را در مواردى لازم و نیکو دانسته و به بيان آن موارد پرداخته است كه عبارتند از:
1. هنگام شروع هر عبادت؛
2. در مباحات؛
3. هنگام خروج از منزل؛
4. در هنگام حكومت، خلوت با بيگانه و خشم.
در جلسه دوم، دام شيطان در سه مورد ديگر بيان شده است كه عبارتند از: عهد، نذر و صدقه.
در اين جلسه، بهطور اجمال، دو سؤال زير پاسخ داده شده است:
1. شيطان كيست و چيست؟؛
2. حكمت خلقت او چيست و برای چه آفريده شده است؟.
باطل شدن صدقه با منت و اذيت كردن، فرار شيطان از دل مؤمن، از جنس آتش و لطيف بودن شيطان، رؤيت انسان توسط وى، ارتباط آفرينش شيطان با سعادت بشر، آزمايش انسانها توسط شياطين، وعده خدا و وعده شيطان، نداى رحمانى و صداى شيطانى و عدم اجبار انسان توسط شيطان، از جمله عناوینى است كه در اين جلسه، مورد بحث قرار گرفته شده است.
در جلسه سوم، حسدورزى ابليس مورد بحث قرار گرفته است. شيطان چون خودش راندهشده درگاه الهى بوده و نمىتواند ببيند بشر به مقام قرب مىرسد، لذا به بشر حسادت مىكند.
بشر مىخواهد از طريق بندگى، به مقام قرب برسد، لذا شيطان با تمام قوا سعى مىكند او را از راه بازداشته تا حس حسادتش را تسكين بخشد و در اين راه به همه چيز هم قانع است؛ اگر توانست كفر و شرك، نتوانست حرام و مكروه تا برسد به كمى درجه و مقام.
وساوس شيطان و آزارى كه بشر از شياطين مىبيند، بر كسى پنهان نبوده و همه مىدانند كه شيطان، دشمن سرسخت انسان است و تا نفس آخر دستبردار نيست و تمام هدفش اين است كه بشر، مؤمن به خدا و آخرت نشود و در مرتبه دوم، خيرى از او سرنزند، بلكه به هر شرى روى آورد. چيزى كه در جلسه چهارم مهم دانسته شده، دانستن راه نجات از دست شياطين است. در اين جلسه، تنها راه علاج و فرار از شيطان، پناه بردن به خدا دانسته شده است.
در جلسه پنجم، اركان اساسى استعاذه بررسى شده است. اين اركان، عبارتند از: تقوا، توكل، اخلاص و تضرع. آيتالله دستغيب در اين جلسه بيان فرمودهاند كه پس از حاصل شدن مجموع اين حالات، حقيقت استعاذه پيدا مىشود و درحالىكه مؤمن اين پنج ركن را داراست، فرسنگها از شيطان دور مىشود؛ چه به زبان بگوید: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» يا نگوید.
ايشان معتقد است اگر انسان چنين شد، شيطان به او نزدیک نمىشود و اگر نزدیک گردد، به اصطلاح «آدمزده» مىشود، مانند انسان وقتى كه جن او را مس كند كه «جنزده» مىشود؛ به عبارت ديگر، اصلا ابليس جرئت نزدیک شدن به او را نخواهد داشت.
در جلسه ششم، تقوا، لازمه استعاذه دانسته شده است؛ يعنى انسان سعى كند واجبى از او فوت نشده و حرامى از او سرنزند.
در جلسه هفتم، لزوم دشمنى با شيطان مورد بحث قرار گرفته است. در اين جلسه، با اين مطلب آشنا مىشویم كه اگر انسان از اطاعت شيطان دورى نكند، حقيقت استعاذه در او پيدا نمىشود و كسى كه مرتكب گناه مىگردد، در حال خضوع به شيطان است.
در جلسه هشتم، مجددا پيرامون تقوا بحث شده است. آيتالله دستغيب معتقد است برای رسيدن به ملكه تقوا، بايد مكروهات را ترك كند تا ترك حرام برایش آسان شود و با تكرار و استمرار، ملكه و عادتش شود. اگر مكروه را كه انجام دادنش عقاب ندارد، ترك كرد، ديگر ترك حرام برایش آسان مىگردد و بهتدريج به آن عادت مىكند.
در جلسه نهم، دلى كه تقوا ندارد، آشيانه شيطان دانسته شده است. دل بىتقوا؛ يعنى دلى كه در او ياد خدا نيست، بلكه مكان شهوات، آمال و آرزوها، هوا و هوسها، خودخواهىها و خودبينىهاست.
در اين جلسه، پرسش حضرت يحيى(ع) از شيطان پيرامون رفتارش با بنى آدم مطرح شده است. شيطان در پاسخ گفته است: بشر در برابر ما سه دستهاند:
1. كسانى هستند كه ما را به ايشان دستبردى نيست و آنها انبيا و معصومينند؛
2. كسانى هستند كه ما رو به آنها مىرویم و با زحمت زياد آنها را منحرف مىكنيم، لیکن زحمتهاى ما را هدر مىدهند و با توبه و انابه به درگاه خدا، آب رفته را به جوى بازمىگردانند؛
3. كسانى كه دلشان آشيانه ماست و اكثر خلق، چنينند.
در جلسه دهم، اين پرسش پاسخ داده شده است كه اگر انسان، تقوا داشته باشد، استعاذه ديگر برای چيست؟ اين شخص كه گناهى نكرده و خطايى از او سر نمىزند، ديگر استعاذه به خدا از شر شيطان معنايى ندارد.
آيتالله دستغيب در پاسخ فرمودهاند كه اتفاقا امر، برعكس بوده و استعاذه برای اهل تقواست؛ آنكسىكه ملكه تقوا دارد، دائما به خدا پناه مىبرد كه مبادا شيطان به دل او راه پيدا كند.
در جلسه يازدهم، جريان ملاقات شيطان با حضرت عيسى(ع) و ابراهيم(ع) و گفتوگوى ميان ايشان تعريف شده و چنين نتيجهگيرى شده است كه ابليس در كمين مردم و انبيا است.
در جلسه دوازدهم، به اين نكته اشاره شده است كه حقيقت استعاذه در آيه 201 سوره اعراف بيان شده است. آيتالله دستغيب معتقد مىباشند كه اگر كسى در اين آيه شريفه دقت كرده و در دقايقى كه در آن ذكر شده است، غور نمايد، خواهد فهميد كه حقيقت استعاذه در همين آيه شريفه بيان شده است. در اين آيه آمده است: «كسانى كه هواپرستى را كنار گذاشته و خداپرست شدند، از دام شيطان فرار كرده و به دار رحمان رفتهاند».
عناوین ديگرجلسات، عبارتند از: ملكه تقوا، حاصل تمرين و مداومت است؛ تذكر، دومين ركن استعاذه؛ اقسام سهگانه امور؛ توكل، سومين ركن استعاذه؛ توكل، حاصل علم؛ حال و عمل؛ توحيد در توكل؛ همه چيز به دست خداوند است؛ سخن محقق اردبيلى درباره توكل؛ جايگاه توكل؛ توكل از لوازم ايمان؛ توكل در امور اخروى؛ ارزش عمل به نيت و خلوص؛ اخلاص نيت، اساس دين؛ اخلاص، كمال دين؛ خلوص چيست و عمل خالص كدام است؟؛ اخلاص، مقوم عمل؛ باطل بودن عبادت معاوضهاى و تضرع، پنجمين ركن استعاذه.
وضعيت کتاب
فهرست مطالب و نيز فهرست منابع و مآخذ در انتهاى کتاب آمده است.
در پاورقىها، علاوه بر ذكر منابع، نص آيات نيز آمده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.