ابن اثیر، مبارک بن محمد

مبارك بن محمد بن عبدالواحد شيبانى جزرى موصلى (544-606 ق)، معروف به مجدالدین ابن اثیر، رجالى، مفسر، محدِّث و فقيه شافعى مذهب یکى از سه فرزند محمد شیبانى جزرى و نویسنده کتاب النهایه في غریب الحدیث است.

ابن اثیر، مبارک بن محمد
نام ابن اثیر، مبارک بن محمد
نام‌های دیگر ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد

اب‍ن‌ اث‍ی‍ر، اب‍وال‍ب‍رک‍ات‌

اب‍ن‌ اث‍ی‍ر، م‍ج‍دال‍دی‍ن‌ م‍ب‍ارک‌

اب‍ن‌ اث‍ی‍ر ج‍زری‌، م‍ج‍دال‍دی‍ن‌

اب‍ن‌ الاث‍ی‍ر، م‍ب‍ارک‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

م‍ب‍ارک‌ ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د اب‍ن‌ اث‍ی‍ر

نام پدر محمد
متولد 544ق
محل تولد در جزيره ابن عُمَر (اكنون شهر مرزى ميان سوريه و تركيه)
رحلت 606 ‌‎ق
اساتید ابوالفضل بن طوسى

ناصح‌الدين ابومحمد سعيد بن دَهّان بغدادى، ابوبكر يحيى بن سعدون مغربى قُرطُبى

ابوالحزم مكّى بن ريّان بن شَبَّه ماكِسى

برخی آثار النهایة في غریب الحدیث و الأثر

المختار من مناقب الأخیار

البدیع في علم العربیة

کد مؤلف AUTHORCODE3961AUTHORCODE

ولادت

در 544ق، درعراق ديده به جهان گشود.او برادر بزرگ‌تر عزّالدين و ضياءالدّين ابن‌اثير است كه در جزيره ابن عُمَر (اكنون شهر مرزى ميان سوريه و تركيه) زاده شد.

تحصیلات

وى دوران كودكى و نوجوانى را در زادگاه خویش گذراند و پس از آن با پدر و برادرانش به موصل كوچ كرد و در آنجا ادبيات را از ناصح‌الدين ابومحمد سعيد بن دَهّان بغدادى، ابوبكر يحيى بن سعدون مغربى قُرطُبى و ابوالحزم مكّى بن ريّان بن شَبَّه ماكِسى، نحوى ضرير و حديث را از محدّثان موصل از جمله ابوالفضل بن طوسى فراگرفت.

هنگامى كه به حج مى‌رفت، در بغداد از ابوالقاسم بن خَلّ و عبدالوهّاب بن سكينه، ابوالقاسم يَعيش بن صدقه فُراتى، ابوالفرج عبدالمنعم بن عبدالوهاب بن كُلَيْب حَرّانى و ابواحمد عبدالوهاب بن على حديث شنيد.

مجدالدین در دستگاه سلجوقیان

وى آن زمان كه در موصل مى‌زيست، به اتابكان زنگى موصل، كه از سوى سلجوقيان فرمانرواى آنجا بودند، نزدیک شد و به وسيله چند تن از حاكمان زنگى به مقام مشاور ویژه و نيز منشى خاص دست يافت.

وى مدتى خزانه‌دار سيف‌الدين غازى بن مَودود بن زنگى بود و پس از آن مدتى نيز توسط سيف‌الدين به سرپرستى ديوان جزيره ابن عمر گمارده شد، آنگاه به موصل بازگشت و مقام نيابت ديوان را از سوى وزير جلال‌الدين ابوالحسن على بن منصور اصفهانى عهده‌دار شد و پس از آن نزد مجاهدالدين قايْماز راه يافت و در آنجا به مقام بلندى رسيد.

هنگامى كه در 589ق مجاهدالدين دستگير و زندانى شد و عزّالدّين مسعود جانشين وى گرديد، وى در خدمت مسعود درآمد و پس از درگذشت او، به جانشين وى نورالدين ارسلان شاه پيوست و در فرمانروايى نورالدين قدرتى عظيم يافت.

او در سال‌هاى پایانى زندگى، فلج شد و دست و پاى وى ناتوان گرديد و از نوشتن بازماند، از اين‌رو خانه‌نشين شد و رباطى در یکى از آبادى‌هاى پيرامون موصل بنياد نهاد و تمام دارایيش را وقف آن كرد.

خانه او محل گرد آمدن عالمان، اديبان و پژوهشگران علوم قرآنى و معارف دينى بود. گفته‌اند كه در همين ايّام جمعى از افاضل روزگار، وى را در كار تصنيف يارى كرده‌اند.

او در بسيارى از علوم روزگارش توانا بود و در تمام آنها شاگردانى پرورده و نيز آثارى پديد آورده است. فرزندش شهاب قوصى، تاج‌الدين عبدالمحسن بن محمد حامض شيخ باجريقى و فخرالدّين بخارى‌از او روايت كرده‌اند.

قلقشندى در برخى از آثارش حديث‌هايى را از ابن اثير نقل كرده است. قفطى نيز مى‌گوید: مجدالّدين اجازه روايت تمام آثارش را به وى داده است.

آثار

از جمله آثار اوست:

  1. جامع الاصول من احاديث الرسول؛
  2. المُرَصّع في الاباءِ و الامّهات؛
  3. منال الطّالب في شرح طوال الغرائب؛
  4. النّهايه في غريب الحديث و الاثر؛
  5. المختار في مناقب الاخيار؛
  6. البديع في علم العربيه؛
  7. رسائل ابن اثير؛
  8. الباهر في الفروق؛
  9. تهذيب الفصول ابن دَهّان[۱]

پانویس

  1. یوسفی اشکوری، حسن ج2، ص704

  

منابع مقاله

یوسفی اشکوری،

دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.


وابسته‌ها