احکام جوانان (فاضل لنکرانی)

احكام جوانان، مجموعه مسائل شرعى مورد نياز جوانان بر اساس فتاواى آيت‌الله فاضل لنكرانى است كه توسط دفتر ايشان گردآورى شده است.

احکام جوانان
احکام جوانان (فاضل لنکرانی)
پدیدآورانفاضل موحدی لنکرانی، محمد (نویسنده)
عنوان‌های دیگرهمراه خلاصه‌ای از عقاید شیعه
ناشرامير العلم
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1385 ش
چاپ35
موضوعشیعه - عقاید فقه جعفری - رساله عملیه
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏183‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏2‎‏الف‎‏3
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب از دو بخش تشكيل شده است. بخش اول، شامل خلاصه‌اى از اصول عقايد شيعه و بخش دوم، در موضوع مسائل فقهى است.

گزارش محتوا

نویسنده بخش اول کتاب، على عطائى به ضرورت وجود دين و فوايد آن پرداخته و فوايد دين را بر دو گونه فردى و اجتماعى دانسته است. فوايد فردى را در سه جمله مى‌توان خلاصه كرد: 1. آرامش دل؛ 2. قوت روح؛ 3. حفظ و نگهدارى شخص.

نویسنده برای هركدام از اين موارد توضيحاتى مى‌دهد.

ايشان از اقسام فوايد اجتماعى، به مسائل ذيل اشاره كرده است و برای هركدام با استفاده از آيات قرآن توضيحاتى داده است:

1. الفت و يگانگى و اتحاد و همدلى ميان افراد و طبقات؛

2. خوددارى افراد از شرارت و آزار نسبت به یکديگر؛

3. تعاون و كمك كردن و هم‌صدا شدن بر خير و حق.

در ادامه، بحث اصول دين و اقسام آن را پيش كشيده و گفته كه اصول دين از مواردى است كه تقليد در آن راهى ندارد و آنچه انسان را به سعادت دنيا و آخرت مى‌رساند و او را از عذاب و هلاكت نجات مى‌دهد، اعتقاد قلبى و ايمان جزمى است... ايمان و تحصيل علم و يقين به اصول دين از فضايل نفسانى است. معرفت و اعتقاد به خدا و صفات كماليه او، شناخت حجج الهى و وسائط فيض و ولاة امر، كسب علم و يقين به معاد و رجوع الى الله، از كمالات انسانى و موجب خروج نفس از رذيله جهل و نادانى است و به حكم عقل تحصيل اين امور مطلوب و پسنديده و لازم است.[۱]

ايشان در اثبات وجود خداوند متعال، از فطرت و نظم بهره گرفته و بيان كرده كه: «صاحب فهم و خرد با اندك توجهى احساس مى‌كند كه سراسر جهان هستى پر از حيات و شعور و بينايى و شنوايى است و هریک از موجودات با زبان باطن با پديدآورنده خود در راز و نياز است و به وجود او اقرار دارد و او را تسبيح و تقديس مى‌كند...».[۲]و نيز «پديده‌هاى عالم هستى اگرچه داراى شكل‌هاى مختلف و حقيقت‌هاى متفاوت هستند، اما درعين‌حال همه آنها تابع نظم واحد و هریک در ظرف وجودى خود، مسير خاص خود را طى كرده و به اين جهت از فساد و تباهى محفوظند و اين مطلب جز با يگانه بودن پديدآورنده و ناظم آنها ممكن نيست».[۳]

دومين اصل از اصول مذهب، عدل است و چون عدل یکى از صفات كمال مى‌باشد و خداوند تمام صفات كمال را دارا و از هر نقصى منزه و مبراست، پس خداوند اين صفت؛ يعنى عدل را داراست.[۴]

سومين اصل از اصول دين نبوت است كه مؤلف از قاعده لطف برای مدعاى خود كمك گرفته و مى‌گوید: «لطف الهى ايجاب مى‌كند برای هدايت انسان‌ها راهنمايانى تعيين كند و روا نيست خداوند رحيم و مهربان كه نيازهاى مادى و معنوى بشر را مى‌داند و راه سعادت و سلامت وى را مى‌شناسد، او را به حال خود رها كند.[۵]

ايشان در ادامه اين بحث، تعداد انبيا و نيز انبياى اولوالعزم را ذكر كرده و خلاصه‌اى از زندگانى پيامبر خاتم(ص) را متذكر شده است، سپس راه‌هاى شناخت پيامبر را برشمرده و توضيح داده است.

یکى ديگر از اصول اعتقادى كه ویژه پيروان مكتب اهل‌بيت(ع) است، مسئله امامت است. مؤلف همچون بحث نبوت، برای بحث امامت نيز از قاعده لطف استمداد طلبيده است.[۶]در ادامه نيز خصوصيات امام و اختلاف او با پيامبر را نيز متذكر شده است. سپس با اشاره به امام اول، حديث انذار و جريان آن، خلاصه‌اى از جريان غدير و اقوال فريقين در اين بحث، اين بخش را پيگيرى كرده است.[۷]

در پایان اين اصل، فهرست رواياتى را كه از طريق فريقين درباره حضرت حجت(ع) رسيده است، ذكر نموده است.[۸]

آخرين اصل از اصول اعتقادى كه مورد پذيرش و قبول اديان الهى است، معاد مى‌باشد. در پایان اين بحث مى‌گوید: «همان ادله و براهينى كه ما را ملزم به پذيرش چهار اصل دين نموده، به‌طور قطع و يقين ما را ملزم به پذيرش معاد مى‌كند و به حكم همان ادله و براهين معتقد به روز قيامت مى‌شویم و آن را عين حكمت و عدالت پروردگار مى‌دانيم».[۹]

بخش دوم کتاب، حاوى 498 مسئله از مسائل شرعى مورد نياز جوانان است.

در پایان نيز خلاصه‌اى از زندگى‌نامه آيت‌الله فاضل لنكرانى نوشته شده است.

وضعيت کتاب

اندك پاورقى‌هاى کتاب، مربوط به توضيح برخى از لغات و ارجاعات مى‌باشد. فهرست محتویات در پایان آمده است.

آيات و روايات به‌صورت درون‌متنى، مستند شده است.


پانویس

  1. ر.ک: متن کتاب، ص17
  2. همان، ص22 و 23
  3. همان، ص25
  4. همان، ص27
  5. همان، ص30
  6. همان، ص40 و 41
  7. همان، 42 الى 48
  8. همان، ص50
  9. همان، ص53


منابع مقاله

متن کتاب.