بحوث في تاريخ السنة المشرفة
بحوث في تاريخ السّنة المشرّفة، تأليف أكرم ضياء عُمَرى (متولد موصل، 1942م) است كه در آن، بهصورت مستند و تحليلى به بررسى تاريخ حديث پرداخته و ريشهها و روشهاى وضع و جعل حديث و همچنين تلاش دانشمندان علوم اسلامى براى مقابله با آن را از صدر اسلام تاكنون بهصورت مشروح و با نگاهى به آراى شرقشناسان توضيح داده است.
بحوث فی تاریخ السنه المشرفه | |
---|---|
پدیدآوران | عمری، اکرم ضیاء (نويسنده) |
ناشر | مکتبة العلوم و الحکم |
مکان نشر | مدینه منوره - عربستان |
سال نشر | 1405 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | احادیث - کتابشناسی
حدیث - تاریخ حدیث - علم الرجال - کتابشناسی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 106/5 /ع8ب3 |
نويسنده، هرچند سُنّىمذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا مىانديشد و غالب آثار مورد استفاده و ارجاع او كتابهاى غير شيعى است، ولى از آثار شيعه نيز بهطور كامل غفلت نكرده و توضيحى اندك در مورد نقش انديشمندان شيعى در مورد تأسيس و رشد علم رجال بيان كرده است.
اين اثر به زبان عربى جديد و با قلمى رسا و شيوا نوشته شده است.
ساختار
اثر حاضر از مقدمههاى پنجگانه نويسنده بر چاپهاى اول تا پنجم و متن اصلى كتاب (شامل 1. وضع و جعل حديث؛ 2. كوشش دانشمندان براى مقاومت در برابر وضع و عنايت به اسناد و پيدايش علم رجال؛ 3. ريشهها و روشهاى تنظيم كتابهاى علم رجال؛ 4. شور و نشاط سفر براى دستيابى به علم؛ 5. تدوين كتب روايت حديث؛ 6. كتب مهمّ روايى؛ 7. كتابهاى مهمّ روايى بعد از قرن سوم هجرى؛ 8. شمار احاديث و صحابيان راوى؛ 9. بهسوى دايرةالمعارفى شامل تمامى سُنّت و علوم آن؛ 10. چگونگى جمعآورى و روش تنظيم موسوعه سُنّت و...) تشكيل شده است.
اين اثر به زبان عربى قديم نيست، بلكه به سبک عربى جديد و با اصطلاحات آن به شكلى گويا و روشن نوشته شده است. نويسنده از منابع قابل توجهى (دهها كتاب) از آثار مهمّ انديشمندان قديم و جديد به زبانهاى عربى، انگليسى و تركى براى توليد اثر حاضر بهره برده است.
شيوه نويسنده در اين اثر، تاريخى و تحليلى است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
1. نويسنده در مقدمهاش بر چاپ پنجم - كه تاريخ و مكان و مشخصات نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اين چاپ برخى از مطالب را تصحيح كردم و به آن اطلاعاتى افزودم كه منشأ آن كتابهاى خطى است كه اخيرا كشف كردهام و همچنين كتابهاى چاپى است كه در دهه حاضر منتشر شده است.[۱]
2. نويسنده در مطلبى جالب تحت عنوان «وضع جهلة الصالحين للحديث» چنين نوشته است: برخى از صالحان در جعل و وضع حديث شركت كردهاند تا مردم را به خير و ثواب دعوت كنند و از شرّ و عقاب دور سازند و اين البته از نادانى آنها ريشه گرفته است؛ درحالىكه روايات فراوان و صحيحى كه در مورد تشويق به اخلاق پسنديده و اعمال خير در منابع وجود دارد، براى هركسى كه موعظه و تشويق و تنبيه بخواهد كافى است. يكى از كسانى كه به جعل مشهور شد، غلام خليل بود كه زاهدانه زندگى مىكرد، بهطورىكه بغداد در روز رحلتش درب مغازههايش را بست و بااينهمه، همو احاديث بسيارى در زمينه «رقائق» (رقيقكنندههاى قلب) جعل كرد و در پاسخ به اعتراضى كه به او شده بود، اعتراف كرد و گفت: «وضعناها نرقّق بها قلوب العامة»؛ (آن روايات را جعل كرديم تا دلهاى مردم را با آن نرم كنيم).[۲]
3. نويسنده تأكيد كرده است كه اولين كسانى كه من مىشناسم كه در مورد ضعيفان (شخصيتها و راويان نامعتبر) اثرى نوشتهاند عبارتند از يحيى بن سعيد قطان، يحيى بن معين، على بن مدينى، محمد بن عبدالله برقى زهرى و ابوحفص عمرو بن على فلاس و.[۳]
4. نويسنده در مورد شناخت اسامى راويان نوشته است: برخى از راويان با القاب يا كنيههايشان مشهور شدهاند، ولى در اسناد روايات، اسم آنان بهصورت صريح نيامده و يا يك بار بهصورت روشن آمده و بار ديگر با لقب و كنيه ذكر شده و به همين جهت ممكن است پنداشته شود كه فرد مذكور دو نفر است؛ به همين جهت و براى جلوگيرى از اشتباه، كتابهايى نوشته شده تا همين موارد را آشكار سازد و.[۴]
5. نويسنده، هرچند سنىمذهب است و در فضاى فكرى مكتب خلفا پژوهش مىكند و بيشتر منابعش نيز عبارت از آثار اسلامى غير شيعى و يا كتابهاى شرقشناسان است، ولى به آثار شيعه نيز مقدارى توجه كرده و از جمله به بررسى نقش دانشمندان شيعى در زمينه علم رجال و رشد و توسعه آن پرداخته و توضيحاتى، البته نهچندان كامل ذكر كرده است.[۵]
6. نويسنده به بحث در مورد نگارش حديث در دوره پيامبر اكرم(ص) و بعد از آن پرداخته و اين پرسش را طرح كرده است كه بين روايات منع از نگارش حديث و روايات تشويق به نگارش حديث، تعارض وجود دارد؛ راه حلّ چيست؟ و خودش پاسخ داده است كه بنا بر نظر علما، روايات تشويق به نگارش حديث، روايات منع از نگارش حديث را نسخ كرده است.[۶]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب.[۷]، فقط فهرست منابع.[۸]و فهرست اعلام نويسندگان.[۹]تنظيم شده، ولى ساير فهرستهاى فنى (مانند آيات، روايات، امكنه و...) فراهم نشده است.
كتاب حاضر مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقىها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده.[۱۰]و گاه نام و نشان سورهها و آيات مورد استفاده در متن را ذكر كرده است.[۱۱]
همچنين وى در برخى از پاورقىها توضيحاتى اصطلاحى، روايى، رجالى و... را مطرح كرده است.[۱۲]
نويسنده گاهگاهى پاورقىهاى انتقادى نيز آورده است.[۱۳]وى گاه از جدول نيز براى تفهيم بهتر مطالب استفاده كرده است.[۱۴]
پانويس
- ↑ ر. ك.: مقدمه كتاب، ص3
- ↑ ر. ك.: متن كتاب، ص33
- ↑ ر. ك.: همان، ص100
- ↑ ر. ك.: همان، ص183
- ↑ ر. ك.: همان، ص218 - 229
- ↑ ر. ك.: همان، ص287 - 308
- ↑ همان، ص495 - 498
- ↑ همان، ص432 - 468
- ↑ همان، ص470 - 493
- ↑ مثلاً ر. ك.: همان، ص11، پاورقى 1؛ ص17، پاورقى 1 و 10؛ ص22، پاورقى 1 و 4 و...
- ↑ بهعنوان مثال ر. ك.: همان، ص11، پاورقى 3 و 4
- ↑ بهطور مثال ر. ك.: همان، ص11، پاورقى 5؛ ص263، پاورقى 3؛ ص151، پاورقى 3؛ ص347، پاورقى 5 و...
- ↑ ر. ك.: همان، ص245، پاورقى 1
- ↑ همان، ص390 - 392
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.