ابن شدقمی، حسن بن علی
ابن شَدْقَم، ابوالمكارم بدرالدين، حسن بن على بن حسن بن على بن شدقم حسينى، مورخ، فقيه، محدّث، شاعر و اديب مدنى در سده 10ق است.
نام | شدقمی، حسن بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | شدقمی، نقیب بدرالدین حسن
شدقمی حسینی، حسن بن علی |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 998 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE9404AUTHORCODE |
آقابزرگ به نقل از «تحفة الأزهار»، تأليف نوادهاش ضامن بن على، تاريخ تولد و وفات او را 932 - 995ق ذكر مىكند، امّا سال ولادت و درگذشت او را 942 - 999ق نيز ياد كردهاند. بغدادى تاريخ وفاتش را 1046 آورده است كه بعيد مىنمايد. مجلسى او را با قيد كلمه «ظاهراً» از اماميه مىداند، ولى تأليفات وى و اجازهنامههايى كه از سوى علماى زمان خود به او داده شده، حاكى است كه ابن شدقم شيعى بوده است. ابن شدقم عنوانى بوده كه به پدرش نيز اطلاق مىشده است. وى در مدينه منوّره به دنيا آمد و در آنجا پرورش يافت، از پدرش علم آموخت و بر اقران خود برترى گرفت و از بزرگان علماى اماميه شد. خاندان او نيز همه از دانشمندان بودند و خود را از نوادگان امام سجاد(ع) مىدانستند.
ابن شدقم علاوه بر پدر خود از استادانى مانند جمالالدين محمد بن على تولاّئى بصرى، حسن بن على حسينى (در معقول)، محمد بن احمد سديدى حسينى حجازى (در قرائات سبع و نحو و صرف)، شيخ حسين همدانى در قزوین، شيخ محمد بكرى صديقى در مكه، مولا عنآيتالله و شيخ نعمت الله در يزد و شيراز كسب فيض و تحصيل كرده است. در 966ق از نعمت الله بن احمد بن خاتون عاملى و از محمد بن على بن ابوالحسن عاملى، صاحب المدارك و در 983ق از شيخ حسين بن عبدالصمد عاملى، پدر شيخ بهائى، اجازه روايت گرفت. ابن شدقم بعد از مرگ پدر (960ق / 1553م) به جاى وى منصب نقابت را عهدهدار شد، ولى زهد و پرهيزگارى او سبب گرديد كه اندكى بعد، از اين سمت استعفا كند. در روزگار جوانى (شعبان 962) از مدينه منوره عازم هند شد و در دكن به دربار سلطان حسين نظامشاه راه يافت و پس از مدتى آن شهر را به قصد شيراز ترك گفت. در ذىقعده 964 بهمنظور زيارت مرقد حضرت رضا(ع) از شيراز به خراسان رفت و در آنجا به ملاقات شاه تهماسب اوّل نايل آمد و مورد توجه او قرار گرفت. چون آوازه فضل و دانش او به گوش سلطان حسين رسيد، وى را به هند دعوت كرد. ابن شدقم اين بار به دعوت او مجدداً رهسپار هند گرديد و در آنجا مورد استقبال واقع شد. نظامشاه خواهر خود، فتحشاه، را به او تزویج كرد و از اين راه ثروتى هنگفت به ابن شدقم رسيد. چون نظامشاه درگذشت، به مدينه، پيش خانواده خود بازگشت، ولى چون رياست و منزلتى كه در هند داشت، در موطنش فراهم نبود، بهزودى بار ديگر عازم هند گرديد و به دربار شاه مرتضى، پسر و جانشين سلطان حسين نظامشاه پيوست و مورد احترام و تكريم وى قرار گرفت. ابن شدقم در 57 سالگى در دكن وفات يافت و در آنجا به خاک سپرده شد. بعد از چندى پسر كوچكترش، حسين، بنا به وصيتى كه كرده بود، جنازهاش را به مدينه منتقل كرد و در گورستان بقيع مدفون ساخت.
آثار
1. زهر الرياض و زلال الحياض (اين اثر در تاريخ خلفا و امامان است و در حدود 963ق نوشته شده است)؛
2. الأسئلة الشدقمية يا مسائل الشدقمية (اين اثر مشتمل بر سؤالات ابن شدقم از استاد خود حسين بن عبدالصمد و پاسخ وى به آنهاست)؛
3. الجواهر النظامية من حديث خير البرية يا الجواهر النظامشاهية (كه برای نظامشاه، سلطان حيدرآباد نوشته شده و مشتمل بر اخبار فراوان در احوال امامان است)؛
4. جواهر المطالب في فضائل مولانا على بن ابىطالب (کتاب جامعى است مشتمل بر فضايل و جنگها و خطبهها و سخنان حضرت على(ع))؛
5. ديوان ابن شدقم.
ابن شدقم خط زيبايى داشته است. نسخهاى از نهجالبلاغة كه آن را در 994ق به خط نسخ کتابت كرده، اكنون در کتابخانه مركزى دانشگاه تهران موجود است.
منابع مقاله
دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 4، ص78.