نیبور، کارستن
كارستِن نيبور(به آلمانى: Carsten Niebuhr»(زاد 17 مارس 1733م، درگذشت 26 آوريل 1815م)، جهانگرد، نقشهنگار و رياضىدان آلمانى بود.
نام | نیبور، کارستن |
---|---|
نام های دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1733 م |
محل تولد | |
رحلت | 1815 م |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE06205AUTHORCODE |
وى، در اوايل حكومت كريمخان زند، به ايران سفر كرده و سفرنامهاى نوشت و در آن، به شرح بازديدهايش از شهرهاى بوشهر، شيراز و تخت جمشيد و مشاهده سنگنبشته بيستون در سال 1764م، پرداخت.
وى، در سال 1762م، دقيقترين نقشه منطقه خليج فارس تا آن زمان را با نام نقشه خليج فارس، ترسيم كرد و جزاير سهگانه تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسى(گپسبزو) را براى اولين بار، در نقشههاى جغرافيايى، ترسيم و به نام ايران ثبت نمود.
او، در لودينگورت dingworth، در بخش هانوور آلمان، به دنيا آمد. وى، فرزند يك كشاورز معمولى بود. او، تحصيلات كمى داشت و چند سال از جوانى خود را به كارهاى دهقانى گذراند، ولى علاقهاش به رياضيات بود و توانست مقدارى درس را در زمينه مساحى دنبال كند. به هنگام خواندن اين درسها بود كه يكى از آموزگارانش در سال 1760م، به او پيشنهاد كرد تا به گروهى بپيوندند كه از سوى فردريك پنجم، پادشاه دانمارك، بهمنظور اكتشاف علمى به مصر، عربستان و سوريه مىرفتند.
براى آمادگى براى اين سفر، نيبور يك سال و نيم پيش از سفر، سخت به آموزش رياضيات روى آورد و مقدارى نيز عربى آموخت. اين گروه، سفر خود را در ژانويه 1761م، آغاز كرد و پس از پياده شدن از كشتى در اسكندريه مصر، بهسوى سرچشمه رود نيل به راه افتاد. نيبور در اين سفرها از سوئز، كوه سينا، جده و موخا نيز ديدن كرده است.
در طى سفرها در سرزمينهاى عربى، زبانشناس گروه درگذشت و بقيه افراد نيز از سختىهاى سفر به تنگ آمده و به موخا بازگشتند، ولى نيبور، با سازگارى به عادات، خوراك و پوشاك محلىها، توانست جان خود را نجات داده و به سفر ادامه بدهد.
او، با دو تن ديگر از موخا با كشتى به سوى بمبئى رفت و با درگذشت آن دو در جريان سفر، نيبور تنها بازمانده اين مأموريت بود. پس از 14 ماه اقامت در بمبئى، وى توانست از راه مسقط، بوشهر، شيراز، تخت جمشيد، بيستون، خاور نزديك و قسطنطنيه، به دانمارك بازگردد.
او، در سال 1179ق / 1765م، از راه خليج فارس وارد بصره شده و بهوسيله كشتى بادى، از طريق نهر فرات، به نجف اشرف رفته و سپس از راه حله، به كربلا رسيده است. وى، كربلا را از جهت كثرت خرما و سكنه شهر، به نجف مثال زده است. او از زيادى كبوترهاى حرم و نگاه احترامآميز مردم به آنها سخن گفته و از تربت، تسبيح، عكسهاى براق، ذو الجناح، كعبه و شمشير ذو الفقار تعريف كرده و مىگويد: يك قطعه پارچه را كه شامل همهى آن آثار دينى بوده، تهيه كرده است. وى، در توضيحات خود، از بارگاه عباس بن على(ع) با بزرگى و عظمت ياد كرده است.
او كه در سال 1765م، به كربلا مسافرت داشته، مشاهدات خود را در موضوعات مختلف در طول سفر يادداشت كرده است كه از جمله آن موضوعات، موضوع تربت كربلا است. او مىنويسد: تربت در كارگاههايى به عمل مىآمده و در انبارها گذاشته مىشدند و اكثر متوليان اين كار، سادات بودند.
او، معروفترين كسى است كه در سال1765م، رونوشتهاى دقيقى از كتيبه سه زبانى تخت جمشيد تهيه كرده است. وى، پس از بازگشت از شيراز، در سال1778م، به انتشار آن رونوشتها پرداخت. او، با بررسى اسناد مزبور، به خوبى دريافت كه كتيبهها، از چپ به راست و به سه گونه نظام خطى كاملا متفاوت از هم نوشته شدهاند.