بیرشک، احمد
احمد بيرشك، رياضيدان و پژوهشگر تاريخ علوم ايرانى، در چهارم اسفند 1285، در تهران، ديده به جهان گشود.
نام | بیرشک، احمد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1285 ش |
محل تولد | تهران |
رحلت | 1381 ش |
اساتید | |
برخی آثار | زندگینامه علمی دانشوران |
کد مؤلف | AUTHORCODE4088AUTHORCODE |
وى در دوران كودكى، زبان و ادب فارسی را با كتاب گلستان و همچنين زبان فرانسوى را فراگرفت. پس از آن، به همراه پدر به مشهد رفت و در مدرسه احمديه مشهد، پس از آزمونى كه مدير مدرسه از وى به عمل آورد، وارد كلاس چهارم شد، ولى پس از سه ماه به تشخيص معلم، به كلاس پنجم انتقال يافت. پس از مدتى، تحصيلات خود را در مدرسه آليانس فرانسوى، با حضور در كلاس هفتم، ادامه داد.
پس از پايان دوره دبيرستان، در مهرماه 1308ش به دارالمعلمين عالى، در رشته رياضيات وارد شد و پس از آن، به خدمت وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه درآمد. پس از آن نيز مدتى در سارى به تدريس رياضى، فيزيك، علوم طبيعى و زبان از كلاس اول تا ششم متوسطه، مشغول بود. مدتى نيز رئيس اداره استخدام شهرستانها در كارگزينى وزارت فرهنگ و مدتى رئيس كارگزينى دانشگاه تهران شد. وى در فروردين 1318 نشان دولتى درجه يك دانش را از دفتر رياست جمهورى دريافت نموده بود. در سال 1321ش، پس از آنكه دانشگاه تهران از وزارت معارف جدا شد، وى به عنوان رئيس دانشگاه تهران برگزيده شد و در سال 1322ش مقاله معروف «نقد قانون دانشگاه» را به نگارش درآورد.
پس از آنكه در سال 1324ش دانشگاه تهران دوباره به وزارت معارف بازگردانده شد، منوچهر اقبال رياست دانشگاه را برعهده گرفت و بيرشك از شغل ادارى دانشگاه تهران كنارهگيرى كرده و به تدريس در پلىتكنيك و دانشسراى عالى مشغول شد. در اين دو دانشگاه، وى به مدت 18 سال درس مناظر و مرايا (پرسپكتيو) را تدريس كرد. او در دانشسراى عالى، با استادانى چون غلامحسين رهنما، بديعالزمان فروزانفر، شفق، دكتر لوئى لونگ، گابريل ياريئر، آشنا شد و از محضر آنها استفاده كرد. وى همچنين چندين بار براى مطالعه در مورد سيستم آموزشى به فرانسه، انگلستان و آمريكا اعزام شد.
در سال 1341ش در زمان وزارت دكتر پرويز ناتل خانلرى، به معاونت وزارت فرهنگ رسيد. وى همچنين با دانشگاه صنعتى شريف در ويرايش متون رياضى و فيزيك همكارى داشت.
يكى از بزرگترين خدمات ايشان به جامعه فرهنگى ايران، بنيانگذارى مدارس هدف بود. او به همراه تنى چند از يارانش همچون احمد ديانى، احمد رضا قلىزاده، سيد محمد قاضى نورى، على متمدن، دكتر تقى هورفر و احمد انوارى، در تاريخ دوم خرداد 1327 با سرمايهاى اندك، اولين مدرسه هدف (مخفف هنر، دانش و فرهنگ) را بنيان نهادند. گروه فرهنگى هدف، متشكل از چهار دبستان دخترانه و پسرانه و چهار دبيرستان تا سال انحلال يعنى 1358ش، بيش از شانزده هزار دانش آموز ديپلمه تربيت كردند. وى در سال 1370ش بنياد دانشنامه بزرگ فارسی را بنيان گذارد و تا سال 1377ش رياست آن را برعهده داشت. در اين سال وى با دريافت لوح تقدير رياست جمهورى به عنوان استاد نمونه شناخته شد و از دانشگاه شهيد بهشتى دكترى افتخارى رياضيات دريافت كرد.
وى علاوه بر دانشنامه بزرگ فارسی، در تألیف دانشنامه ايرانيكا، فرهنگ كامل انگليسى- فارسی تأليف عباس آريانپور و منوچهر آريانپور، فرهنگنامه كودكان و نوجوانان و دانشنامه ايران و اسلام، همكارى داشته است.
سرانجام اين استاد بزرگ، در عصر روز چهارشنبه 14 فروردين سال 1381، در سن 95سالگى، چشم از جهان فروبست.
آثار
تأليفات و ترجمههاى ذيل از جمله آثار اوست:
1- زندگینامه علمى دانشوران؛
2- هندسه مناظر و مرايا؛
3- جدولهاى لگاريتم با همكارى ا.انوارى؛
4- گاهنامه تطبيقى سه هزار ساله؛
5- سرگذشت علم نوشته جرج سارتن (كتاب برگزيده سال 1377ش)؛
6- آموزش در جريان پيشرفت، نوشته پائولوفريره؛
7- تاريخ آفريقا، نوشته جى. كى؛
8- زندگینامه برتراند راسل به قلم خودش؛
9- سرگذشت علم، نوشته جورج سارتن؛
10- يك، دو، سه... بىنهايت، نوشته ژرژ گاموف؛
11- جهان و انشتاين، نوشته لينكلن بارنت؛
12- رهبر علم، نوشته آيزاك آسيموف؛