حقی اوزون چارشیلی، اسماعیل
اسماعيل حقى اوزون چارشىلى استاد فقيد دانشگاه استانبول و عضو «مؤسسه تاريخ ترك»، در سال 1888م در محله ايوب استانبول زاده شد. تحصيلات نخستين را در مكتب محله نشانجى استانبول به پايان رسانيد و سپس به مدرسه نظام رفت و دو سال بعد به مدرسه نظام مركزى بايزيد منتقل شد و در سال 1904م مدرسه را به پايان رسانيد و در همان سال، براى ادامه تحصيل در دوره اول متوسطه دبيرستان مرجان استانبول قبول شد.
نام | اوزون چارشی لی، حقی اسماعیل |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1889 م |
محل تولد | |
رحلت | 1975 م |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE3966AUTHORCODE |
به طورى كه در شرح حال خويش آورده است، يكى از مدرسين دبيرستان، سرهنگى بود به نام على توفيق كه دو اثر خود يعنى «تاريخ اسلام» و «جغرافياى ممالك عثمانى» را براى دانشآموزان تدريس مىكرد. از همان زمان بود كه اوزون چارشلى به تحقيقات تاريخى علاقمند شد. وى پس از پايان تحصيلات متوسطه، وارد «دارالفنون» استانبول شد و در رشته تاريخ و فلسفه نزد استادان كارآزموده تلمذ كرد. خود مىنويسد: «سخت به كار تدريس اشتياق داشتم و بزرگترين آرزويم تدريس در دانشگاه بود...».
پس از پايان دوره دانشگاه، به سال 1912م، در يكى از مدارس متوسطه كوتاهيه، به تدريس تاريخ پرداخت و مدتى به استانبول آمد و به تدريس در همان رشته سرگرم شد و آنگاه به قسطمونيه رفت و در آنجا ضمن تدريس در روزنامه «آچيق سوز» با امضاى «اوزون چارشلى معلم»، مقالات تحقيقى نوشت و نيز با نام مستعار «هزار دينار» با نوشتن مطالب طنز با روزنامه مزبور همكارى داشت. گاهى نوشتن سرمقاله را هم بر عهده مىگرفت.
در سال 1922م به مديريت دبيرستان در كوتاهيه و سپس در قسمطونيه منصوب شد و در سال 1924م رئيس فرهنگ «قراسى» شد.
وى ضمن دارا بودن مشاغل دولتى، هرگز توصيه استاد تاريخ و فلسفه را كه هنگام پايان دوره تحصيلات دانشگاهى خطاب به او و ساير فارغ التحصيلان گفته بود: «تصور نكنيد كه با پايان بردن تحصيلات دانشگاهى، عالم و دانشمند شدهايد. اين تازه آغاز راه است و فراگيرى شما از اين پس آغاز مىشود.» را از ياد نبرد و همواره در پى فراگيرى و تحقيق و تتبع بود. آثار تحقيقى «سالنامه قراسى»، «تاريخچه قراسى»، «مشاهير قراسى» حاصل فعالیتهای فرهنگى او طى اقامت در «باليك سرى» قراسى است.
مدتى نيز در سمت «بازرس كل فرهنگ» به كار پرداخت و در سال 1927م به سبب خدماتش، مردم باليك سرى او را به نمايندگى مجلس برگزيدند. در همان حال آرزوى ديرينهاش يعنى تدريس در دانشگاه نيز جامه عمل پوشيد و ضمن نمايندگى مردم باليك سرى، به تدريس تاريخ در دانشكده ادبيات دانشگاه استانبول پرداخت.
وى خواه ضمن تدريس در دبيرستانها و دانشگاه و خواه در دوره نمايندگى مجلس و شغل بازرسى كل فرهنگ، از خلق آثار تحقيقى دست بر نداشت. هنگام خدمت در سمت بازرسى، از ديدهها و بررسىهايش در طول اين دوره از خدمت، اثر تحقيقى ارزندهاى در دو جلد بنام «كتيبهها» ابداع كرد و نيز طى خدمت در كوتاهيه، دو اثر تحقيقى ديگر به اسامى «شهر كوتاهيه» و «شهر ليواس» تأليف كرد.
با تشكيل مؤسسه تاريخ ترك، به عضويت آن مؤسسه درآمد و در اين ايام بود كه به انتشار مقالات تحقيقى مداوم در نشريه مؤسسه مزبور پرداخت و تا لحظه مرگ نيز دمى از كار تحقيق باز نماند. وقتى گفته مىشود «تا لحظه مرگ»، واقعى است، زيرا به نقل از گفته دكتر محمدرضا نصيرى كه تا دقايقى پيش از مرگ اوزون چارشلى، در كتابخانه موزه «توپقاپى» استانبول با او بود، محقق خستگىناپذير در حال تحقيق درباره يك سند تاريخى بود و گفتگويى نيز با دكتر نصيرى درباره قرائت يك سند تاريخى فارسى داشت، كه براى صرف نهار از محل كار خود خارج مىشود و جلو در موزه توپقاپى بر زمين مىافتد. به بيمارستانش مىبرند و در آنجا شعله پرفروغ حياتش خاموش مىشود. مرگ اين محقق و دانشمند ارزنده، در پاييز سال 1975م اتفاق افتاد.
تأليفات
علاوه بر آثار مذكور، از وى تأليفات فراوان ديگرى نيز بهجاى مانده است كه از آن جمله است:
1- تاريخ عثمانى
2- تشكيلات كانون قالىتوپى
3- تشكيلات دربار عثمانى
4- تشكيلات مركزى و بحربه دولت عثمانى
5- امراى مكه مكرمه.