معجم الشيوخ (ابن عساکر)

معجم الشیوخ، تألیف ابوالقاسم علی بن حسن، معروف به ابن عساکر (571-499ق)، با تحقیق وفاء تقی‌الدین و مقدمه شاکر فحام، در موضوع معرفی شیوخ نویسنده و شرح حال بسیار مختصری از آن‌ها، به زبان عربی و در قرن ششم هجری، نوشته شده است.

معجم الشيوخ
معجم الشيوخ (ابن عساکر)
پدیدآورانابن عساکر (نويسنده)

تقي‌الدين، وفاء(مصحح)

فحام، شاکر (مقدمه‌نويس)
ناشردار البشائر
مکان نشرسوريه - دمشق
سال نشر2000م , 1421ق
چاپ1
موضوعمحدثان اهل سنت
زبانعربی
تعداد جلد3
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏115‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏م‎‏6
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب با سه مقدمه از شاکر فحام، محقق و نویسنده آغاز و اسامی افراد بر اساس ترتیب حروف الفبا، در سه جلد، تنظیم شده است.

گزارش محتوا

در مقدمه نخست، به این نکته اشاره شده است که اثر حاضر، از جمله کتب مهم و بااهمیت در تراجم می‌باشد، اما به دلیل اینکه فقط یک نسخه خطی از آن موجود بوده، مورد غفلت محققین و مصححین قرار گرفته است[۱]

در مقدمه محقق ابتدا به تشریح دوران زندگانی نویسنده و مهم ترین حوادث تاریخی رخ داده در آن پرداخته شده و سپس، زندگی نامه مفصلی از وی ارائه گردیده و در نهایت، به تبیین ساختار و محتوای کتاب و نیز اقدامات تحقیقی صورت گرفته در آن، پرداخته شده است[۲]

در مقدمه کوتاه مؤلف، به موضوع کتاب اشاره شده است[۳]

مطالب کتاب، دربردارنده اسامی شیوخ و علمای اجازه ابن عساکر در نواحی و اقطار گوناگون می‌باشد. نویسنده در ذکر نام شیوخ خویش، فقط ترتیب الفبایی در اسامی آنها و اسامی اجداد و آباء ایشان، به اعتبار حروف در توالی اسامی را مراعات نموده و نظری به تقدیم اکابر و اعاظم بر یکدیگر نداشته است. غیر از اینکه در مقدمه خود به این نکته اشاره دارد که در باب الف، به جهت تبرک به نام پیامبر(ص)، نام احمد را بر سایر اسامی، مقدم نموده است[۴]

نویسنده در مورد هریک از اساتید خویش، به ذکر حدیث، حکایت و یا انشادی از وی پرداخته و در مواردی که چیزی از آن استاد در شرح حالش نیافته، به این امید که در آینده آن را تکمیل نماید، نام وی را ذکر کرده است[۵]

نویسنده با عباراتی نظیر «و کان من الأخیار» یا «و کان حجاجا» به توصیف یا ترجمه برخی از شیوخ خویش پرداخته و در مواضع ‌اندکی، سال وفات شیوخ در حواشی، بیان شده است که احتمالا این کار به قلم فرزند مؤلف صورت گرفته است[۶]

اهتمام ویژه نویسنده، به بیان چگونگی روایت و طریق، مکان، نوع و سایر موارد آن بوده و تمییزی بین کسی که از وی خبری واحد شنیده و کسی که کتابیکامل از وی اخذ کرده، صورت نگرفته است[۷]

سعی نویسنده در ترتیب اسامی، رعایت حروف الفبا بوده، اما روشی مخالف روش مصنفین عصر خویش را برگزیده است و آن، تقدیم اسامی متبرک در هر باب بر سایر اسامی می‌باشد؛ به عنوان مثال در باب الف، «احمد» را مقدم نموده و در باب میم، نام «محمد» را. همچنین در باب عین، اسامی ای که دلالت بر تعبید دارند مقدم شده است؛ مثلاًابتدا عبدالله، سپس عبیدالله، سپس عبدالاعلی و... آمده است. در باب سین نیز سعدالله قبل از سعد و در باب فاء، فضل‌الله قبل از فضل و همچنین هر اسمی که به نام جلاله «الله» مزین شده، در هر باب، مقدم گردیده است. همین طور در باب طاء، طاهر بر طالب، در باب حاء، حسن و حسین بر حسان و حسکا و در باب خاء، خلیل بر خلیفه مقدم شده است[۸]

مطلب قابل ذکر دیگر آنکه نویسنده، باب واو را بنا بر روش و طریقی که متداول عصر خویش بوده، بر باب ‌هاء مقدم داشته است[۹]

گاه مواردی در کتاب مشاهده می‌شود که دلیل آن نسیان یا اشتباه بوده است؛ مثلاًبرخی اسامی، از موضع صحیح خود، مقدم یا مؤخر شده‌اند، مانند ذکر «نورج» بعد از «نوشتکین» و «نوشروان» یا تقدیم شیخی که نام پدرش حسین است بر شیخی که نام پدرش حسن می‌باشد[۱۰]

از جمله ویژگی‌های کتاب آن است که نویسنده در هر مورد به ذکر نام کامل شیوخ خویش و روایت یک خبر از وی پرداخته و شرح حال چندانی از افراد، ارائه نکرده است اما محقق، تا جایی که برایش امکان داشته، اموری را که در ترجمه اعلام، همچون تاریخ ولادت و وفات اهمیت دارد، ذکر نموده؛ بدون پرداختن به موارد اختلافی در ذکر آبا، نسبت، القاب و تاریخ وفات، مگر آنکه فایده خاصی در ذکر اختلاف وجود داشته باشد[۱۱]

وضعیت کتاب

فهارس کتاب در انتهای جلد سوم قرار گرفته است که عبارتند از: فهرست آیات و سور؛ اطراف احادیث و اخبار؛ روایان احادیث و اخبار؛ اعلام اشخاص و اقوام مذکور در متن؛ امکنه؛ ایام و وقایع؛ شعر؛ تجزئه، مقابلات و سماعات؛ اسامی، القاب و کنیه شیوخ و کتب، خطبه‌ها و امثال مذکور در متن، به همراه فهرست منابع و مصادر خطی و چاپی مورد استفاده محقق و نیز فهرست محتویات کتاب.

در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع[۱۲]، به توضیح برخی از مطالب و کلمات متن پرداخته شده است[۱۳]

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه نخست، ج1، صفحه الف - واو
  2. ر.ک: مقدمه محقق، همان، ص4-87
  3. مقدمه نویسنده، همان، ص7-8
  4. ر.ک: مقدمه محقق، همان، ص81
  5. ر.ک: همان، ص81-82
  6. ر.ک: همان، ص82
  7. ر.ک: همان
  8. ر.ک: همان
  9. ر.ک: همان
  10. ر.ک: همان، ص82-83
  11. ر.ک: همان، ص87
  12. ر.ک: پاورقی، ج1، ص37
  13. ر.ک: همان، ص157 و 171

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها