رسائل ابوالحسن عامری

رسائل ابوالحسن عامری تألیف ابوالحسن عامری (متوفی 381ق)، مشتمل بر چهار رساله فلسفی است. عمده مباحثی که در این رسائل طرح شده مسئله جبر و اختیار است‌ و این‌ خود‌ حاکی از آن است که ایـن مـسئله بـغرنج، مسئله روز دوران مؤلف‌ بوده‌ است. این اثر با مقدمه و تصحیح سبحان خلیفات منتشر شده است.

رسائل ابوالحسن عامری
رسائل ابوالحسن عامری
پدیدآورانعامري، محمد بن يوسف (نويسنده)

تدین، مهدی (مترجم)

خليفات، سحبان (مقدمه‌نويس و مصحح)
ناشرمرکز نشر دانشگاهي
مکان نشرايران - تهران
چاپ1
شابک964-01-0816-2
موضوععامري، محمد بن يوسف، - 381ق. - نقد و تفسير فلسفه اسلامی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BBR‎‏ ‎‏219‎‏ ‎‏/‎‏آ‎‏2

ساختار

کتاب مشتمل بر مقدمه سبحان خلیفات و ترجمه آن به قلم مهدی تدین و متن چهار رساله است که به ترتیب عبارتند از:

  1. إنقاذ البشر من الجبر و القدر (شامل یک مقدمه و سیزده فصل)؛
  2. التقرير لأوجه التقدير (شامل پنج فصل)؛
  3. الفصول في المعالم الإلهية (درباره مراتب پنج‌گانه موجودات، نفس، عقل، علم الهی و تدبیر عالم)؛
  4. القول في الأبصار و المبصر (درباره حقیقت بینایی و گونه‌های مبصرات و دیدنی‌ها).

گزارش محتوا

إنقاذ البشر من الجبر و القدر

درباره انگیزه نگارش اثر آن‌گـونه کـه از مقدمه رساله‌ اول برمی‌آید‌، گویا‌ یکی از شاگردان فرهیخته عامری به مطالعه آثاری که فلاسفه و متکلمان در رد و اثبات‌ مـقوله‌ اخـتیار نـوشته‌اند، می‌پردازد و در پایان به این نتیجه می‌رسد که هیچ‌یک از‌ استدلال‌های‌ دو‌ طرف بـر دیـگری تـرجیح ندارد؛ و از این‌رو دچار حیرت و سردرگمی می‌شود و از استاد‌ خود‌ می‌خواهد بدون پرداختن به ادله دو طرف، اصـل مسئله را روشـن کند[۱]. ‌

عامری‌ در‌ فصل‌ اول درباره چیستی فعل آدمی سخن می‌گوید و اینکه رفتارهای آدمی نه ضـروری اسـت و نه ممتنع‌؛ چه‌، اگر ضروری بود، نیازمند فاعل نبود و اگر ممتنع بود، هـیچ‌گـاه تـحقق‌ نمی‌یافت‌؛ بنابراین‌ افعال آدمی از مصادیق ممکنات است؛ چراکه ممکن چیزی است که از تحقق آن مـحالی‌ لازم‌ نیاید‌ و نیازمند سبب باشد[۲]. ‌

فصل دوم به گونه‌های فعل آدمی اختصاص دارد. او‌ فعل‌ آدمی را بـه ارادی و ضـروری و ارادی را بـه فکری و شوقی و ضروری را به طبیعی و قهری تقسیم‌ می‌کند[۳]‌.

در فصل سوم درباره سبب‌های افعال سخن مـی‌گوید. او مـعتقد است که‌ سبب‌های‌ افعال دو گونه‌اند: ماده پذیرنده فعل که‌ با‌ ذات‌ فـعل مـتحد اسـت و سبب مباین با ذات‌ فعل‌ که این خود دو قسم است: یا سبب فاعلی است کـه وجـودش مـقدم‌ بر‌ ذات فعل است و یا سبب‌ غایی‌ که متأخر‌ از‌ ذات‌ فعل است. در واقـع او از‌ عـلل‌ چهارگانه در نظام فلسفه ارسطویی یا حکمت مشاء به علل مادی، فاعلی‌ و غایی‌ بسنده می‌کند و هیچ اشـاره‌ای بـه علت‌ صوری نمی‌کند[۴]‌.

فصول چهارم تا ششم کتاب به جهات، قوا و اسباب ذاتی و عرضی فـعل اختصاص دارد[۵]‌.

فصل هفتم درباره حدوث افعال مختلف از‌ فاعل‌ واحد است. بدون شک از فاعل واحـد بـه جـهات مختلف، افعال مختلف صادر می‌شود: گاه در اثـر بـهره بـردن از قـوای مـختلف، افـعال‌ مختلف‌ از فاعل حادث می‌شود؛ گاه‌ در‌ اثر استفاده از ابزار و آلات مختلف، افعال مختلف حادث می‌شود؛ گاه در اثر تأثیرپذیری از مواد مختلف، افعال مختلف حادث می‌شود؛ گاه در اثر‌ تسلسل‌ صدور افـعال از یکدیگر‌، افعال‌ مختلف حادث می‌شود. سه‌گونه اول در مورد ذات باری متصور نیست؛ یعنی از او ابتدائاً افعال مختلف صادر نمی‌شود، بلکه نخست موجودی را ابداع می‌کند و آن موجود منشأ پیدایش موجودات‌ دیگر‌ و بدین ترتیب سلسله آفـرینش ادامـه می‌یابد و از هر موجودی فعلی سرمی زند[۶]‌.

فصل هشتم درباره مفهوم توفیق و عدم توفیق است. عامری اسباب فعل را به ذاتی و عرضی تقسیم می‌کند و تصریح‌ دارد‌ که سبب‌های‌ ذاتی محصورند و عقل مـی‌تواند بـه آن‌ها احاطه علمی پیدا کند؛ اما اسباب عرضی نامحدودند و از حیطه احاطه‌ عقل خارج. این اسباب به‌ندرت تحقق پیدا می‌کنند. اگر تحقق‌ اسـباب‌ عـرضی‌ مستلزم رسیدن فاعل به هـدف مـطلوب و نافع خود باشد، آن را توفیق می‌نامند و اگر او را از ‌‌غرض‌ مطلوب و نافع خود باز دارد، خذلان است.[۷]‌.

در فصل نهم، عامری به رابطه‌ میان‌ علت‌ فاعلی و معلول می‌پردازد و ایـن‌که شـی‌ء واحد نمی‌تواند از یک‌جهت هـم علت فاعلی باشد و هم‌ معلول[۸]‌.

در فصل دهم به هدف نهایی رساله می‌پردازد. او به زیبایی و اجمال‌ رویکردهای گوناگون فلاسفه و متکلمان‌ درباره‌ نسبت موجودات هستی با خدای تعالی و نقش قضا و قدر و مـاهیت ایـن دو را تشریح می‌کند[۹]‌.

عامری در فصل یازدهم به تبیین دیدگاه امام جعفر صادق(ع) درباره مقوله جبر و اختیار می‌پردازد که‌ دیدگاهی ما بین جبر و اختیار است. سپس به ابطال دیدگاه اشاعره که جـبری مـسلک‌اند و معتزله کـه در مقابل آن‌ها قرار دارند، اشاره می‌کند[۱۰]‌.

فصل دوازدهم حاصل و نتیجه فصول پیشین است. او‌ معتقد‌ است انسان بـا یک توانایی‌های خاص آفریده شده و هر یک از پدیده‌ها نیز بر اسـاس طـبیعت و ویـژگی‌های خاص خلق شده‌اند. از این‌رو افعال انسان از یک‌سو متوقف بر توانایی‌های‌ اوست‌ و از سوی دیگر مشروط به قـابلیت‌های ‌ ‌اشـیا و پدیده‌ها. پس در‌عین‌حال که مختار است در دو دایره که از سوی خالق هستی تقدیر شـده، مـحصور و مـحدود است: دایره‌ توانایی‌های‌ خود و محدوده قابلیت‌های اشیا[۱۱]‌.

در بخش پایانی به صلاح و اصلح یا خوب و خـوب‌تر در جهان هستی می‌پردازد و بر این باور است که خوب و خوب‌تر درباره جزئیات قـابل تصور است‌؛ یعنی‌ دربـاره‌ مـوجودات جزئی که دائم در‌ حال‌ خلق‌ و اعدامند و از حیات همیشگی و جاوید برخوردار نیستند، می‌توان فرد بهتر را لحاظ کرد و آن فردی است که به تحقق غرض نزدیک‌تر‌ است‌، اما‌ در مورد موجوداتی که همیشگی و ابدی‌اند، بهتر مـعنی‌ ندارد‌. آن‌ها برای غرضی آفریده شده‌اند و برای تحقق آن غرض بهترین‌اند[۱۲]‌.

التقرير لأوجه التقدير

این رساله در واقع‌ حاوی‌ مباحثی‌ مقدماتی جهت طرح دیدگاه مؤلف درباره قضا و قدر الهی است‌. درهرحال، این رساله پيرامون سه مسئله اصلى دور مى‏زند. اول اثبات واجب و ممكن و ممتنع و بيان پيوند ميان اين مبحث منطقى و موضوع آزادى اراده انسانى. از اينجا عامرى به توضيح ويژگي‌هاى واجب و تمييز آن از ممكن و بيان وجوه مقدرات وجوبى و غايات آن می‌‏پردازد و بدین ترتیب به تحليل افعال طبيعى و عقلى می‌رسد و آنچه را در تحت دو مقوله واجب و ممكن قرار می‌‏گيرد، برمی‌‏شمرد. دوم، اقسام ممكن كه عبارت‏اند از: ممكن طبيعى، ممكن تقلبى، ممكن نادر. سوم، تعريف ممتنع و بيان اقسام آن، ممتنع يا مطلق است يا مقيد و ممتنع. مقيد خود دو نوع است، مقيد به قدرت و مقيد به حكمت و عنايت. در اينجا عامرى به‌نقد و تحليل مذهب طبيعى مادى می‌‏پردازد و وجود غايت را در افعال اثبات مى‏كند[۱۳]‌.

الفصول في المعالم الإلهية

در این‌ رساله‌، عامری درباره مراتب پنـج‌گانه مـوجودات، نفس، عقل، علم الهی، تدبیر عالم سخن می‌گوید. در سلسله‌مراتب موجودات هر چه در مرتبه برترى قرار دارد از حيث فيضان و ثبوت و فعل بر آنچه پس‌ازآن واقع است، افزونى و چيرگى دارد. مثلاً، جوهريت سابق بر جسميت و جسميت سابق بر حيوانيت و حيوانيت سابق بر ناطقيت است. پس جوهريت از حيث فيضان و فعليت بر جسميت افزونى دارد، همچنين جسميت نسبت به حيوانيت و حيوانيت نسبت به ناطقيت و احوال موجودات کلاً بر همين سياق تنظيم يافته است[۱۴]‌.

القول في الأبصار و المبصر

این رساله همان‌گونه که از نامش پیداست نوشته کوتاهی است درباره‌ حقیقت‌ بینایی‌ و گونه‌های مبصرات و دیـدنی‌ها. نـکته جالب اینکه عامری بینایی و دیدن را به چهار قسم: دیدن‌ مادی‌، دیدن‌ عقلانی، دیدن روحانی و دیدن وهمانی تقسیم می‌کند[۱۵]. ‌اهميت ابوالحسن عامرى در علم بصريات بيشتر به اين مسئله مربوط مى‏‌شود كه بحث او در كتاب القول في الأبصار و المبصر معلومات ارزنده‏‌اى درباره آنچه از نظريات يونانى درباره بصريات به مسلمانان انتقال يافته است و وضع اين علم در قرن چهارم هجرى، در اختيار ما می‌‏گذارد، اعم از آنچه بين فلاسفه متداول بوده است و يا در ميان علماى نجوم و رياضى؛ و چون ابوالحسن عامرى با ابن هيثم معاصر بوده است رساله او در تحديد حجم و چگونگى آراء جديد ابن هيثم در اين علم بسيار سودمند واقع شده است، گذشته از اينكه براى شناخت آراء شخص عامرى و وقوف بر فلسفه او و تحليل آن براى پژوهندگان ارزش فراوانى دربر دارد[۱۶]‌.

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در ابتدای کتاب ارائه شده است.

در پاورقی‌های کتاب اختلاف نسخ، معانی واژه‌ها و توضیح مفیدی پیرامون برخی عبارات ذکر شده است.

پانویس

  1. ر.ک: اوجبی، علی، ص170
  2. ر.ک: همان
  3. ر.ک: همان
  4. ر.ک: همان، ص171-170
  5. ر.ک: همان
  6. ر.ک: همان، ص172-171
  7. ر.ک: همان، ص172
  8. ر.ک: همان
  9. ر.ک: همان
  10. ر.ک: همان
  11. ر.ک: همان
  12. ر.ک: همان، ص 173-172
  13. ر.ک: متن کتاب، ص240
  14. ر.ک: همان، ص293
  15. ر.ک: اوجبی، علی، ص173
  16. ر.ک: متن کتاب، ص330

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. اوجبی، علی، «معرفی رسائل ابوالحسن عامری»، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): آینه میراث، دوره جديد، تابستان 1383، شماره 25، صفحه 169 تا 173.

وابسته‌ها

دو رساله فلسفی