تفسير الراغب الإصفهانی
تفسير الراغب الأصفهاني، اثر ابوالقاسم حسين بن محمد بن مفضل بن محمد، معروف به راغب اصفهانى است كه نويسنده در آن، سوره آل عمران و بخشى از سوره نساء را بهصورت ترتيبى تفسير كرده است. نام كامل كتاب عبارت است از: «تفسير الراغب الأصفهاني من أول سورة آل عمران و حتى نهاية الآية 113 من سورة النساء دراسة و تحقيقاً».
تفسیر الراغب الإصفهانی | |
---|---|
پدیدآوران | شدی، عادل بن علی (محقق) راغب اصفهانی، حسین بن محمد (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | من اول سورة آل عمران و حتی نهایة الآیة (113) من سورة النساء |
ناشر | مدار الوطن للنشر |
مکان نشر | ریاض - عربستان |
سال نشر | 1424 ق یا 2003 م |
چاپ | 1 |
موضوع | تفاسیر شیعه - قرن 4ق. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، قرن 4ق. - نقد و تفسیر |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | BP 93/5 /ر2ت7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اين اثر را عادل بن على شِدى، عضو هيئت علمى آموزشى دانشگاه ملك سعود، بهعنوان پاياننامه دكترايش تصحيح و تحقيق كرده است. هرچند كتاب حاضر، به زبان عربى قديم نوشته شده، ولى مصحح، مقدمه مفصل و عالمانهاش را به زبان عربى جديد نوشته است. مصحح براى تصحيح و تحقيق اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (574 كتاب) از منابع مهمّ قديم و جديد به زبان عربى استفاده كرده و از هيچ تلاشى دريغ نكرده است.
ساختار
كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و متن اصلى (شامل تفسير ترتيبى قسمتى از قرآن در دو جلد: 1. از آغاز سوره آل عمران تا پايان آيه 123؛ 2. از آيه 124 سوره آل عمران تا پايان و از آغاز سوره نساء تا آيه 113)، تشكيل شده است. روش نويسنده بيشتر ادبى است و به مباحث لغت و صرف و نحو اهتمام خاصى نشان داده است، هرچند گاه وارد مباحث كلامى هم شده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر، چند نكته گفتنى است:
- مصحح در بحثى تحت عنوان «تحديد نوعية تفسير الراغب»؛ يعنى «تعريف روش و گرايش تفسيرى راغب اصفهانى»، تفسير را به دو بخش (تفسير به مأثور و تفسير به رأى) تقسيم كرده و پرسيده است: تفسير راغب اصفهانى به كداميك گرايش دارد؟ او قبل از پاسخ به اين پرسش، ماهيت اين دو نوع تفسير را توضيح داده است و مشخص كرده كه تفسير به مأثور، شامل تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن با منقولات از صحابه و تابعيان مىشود و تفسير به رأى خود بر دو قسم است: جايز و مذموم. تفسير به رأى جايز، عبارت است از تفسير قرآن با استفاده از اجتهاد بعد از آنكه مفسّر زبان عربى و... را بشناسد و همچنين به اسباب نزول قرآن و ناسخ و منسوخ و ساير موارد قرآنى آگاه شود؛ اما تفسير به رأى مذموم عبارت است از تفسير قرآن بر اساس هوا و هوس و ظنّ و گمان و بدون مراجعه به ادلّه شرعى و قوانين لغت و اصول شريعت و... آنگاه مصحح تصريح كرده است كه اگر ما به آنچه راغب درباره تفسير به رأى و تفسير به مأثور گفته بنگريم، مىيابيم كه او راه ميانه را برگزيده و علومى را كه آگاهى بر آن براى تفسير قرآن لازم است، ده مورد برشمرده است: علم لغت، اشتقاق، نحو، قرائات، سير، حديث، اصول فقه، احكام، كلام و علم موهبت. و افزوده است هر كسى كه اين ده علم را دارا باشد از زمره «تفسيربهرأىكنندگان» خارج است... مصحح سرانجام تصريح كرده است كه مىتوان گفت كه روش راغب اصفهانى در اين تفسير، تفسير به رأى است، ولى البته از آن نوع تفسير به رأى كه جايز است؛ زيرا اين اثر، هرچند شامل تفسير به مأثور (تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعين) است، ولى به آن اكتفا نكرده و در هر آيهاى كه تفسير كرده به آن ملتزم نشده و اقوال همه صحابه را نياورده، بلكه از اعيان و بزرگان صحابه مطالبى نقل كرده كه بيشتر از دوازده صحابى نيست و از سويى از قبيل تفسير به رأى مذموم نيست؛ زيرا قرآن را بر اساس هوا و هوس و ظن و تخمين تفسير نكرده و بر طبق علم به ادله شرعى مانند كتاب و سنت و گاه با كمك گرفتن از اقوال صحابه و تابعان تفسير كرده و بر طبق قوانين لغوى حركت كرده و به ساير علومى كه براى تفسير لازم است نيز متعهد شده و به اين ترتيب تفسير او از تفسير به رأى مذموم خارج شده است..[۱]
- نويسنده در اين تفسير گاه وارد مباحث كلامى شده و بيشتر به مباحث ادبى اهتمام ورزيده است. او در مورد معناى «ابيضاض» و «اسوداد» در آيه «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُون» ..[۲]، چنين نوشته است: سفيد شدن صورت، عبارت است از شادى و سياه شدن صورت، عبارت است از غم.....[۳]
- نويسنده در تفسير آيه «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً» ..[۴]، چنين نوشته است: «عامل السوء» و «ظالم النفس»، هرچند به يك معنا بازمىگردند، ولى به اعتبار دو حالت، ذكر شده است و گفته شده كه عملكرد سوء اشاره به گناهان صغيره است و ظلم به نفس، اشاره به گناهان كبيره..[۵]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، در پايان جلد دوم افزون بر فهرست مطالب، فهرستهاى فنى متعددى (آيات، احاديث پيامبر(ص)، آثار، اعلام ترجمهشده، اشعار، قبائل و جماعات، اماكن و مواضع و بلدان، فرق و مذاهب و اديان، كلمات ناآشنايى كه تفسير شدهاند، فوائد نحوى و لغوى و بلاغى) و نيز فهرست منابع فراهم شده است.
كتاب حاضر، مستند است و مصحح ارجاعاتش را بهصورت پاورقى آورده است. در اين ارجاعات، گاه نام و نشان آيات را ذكر كرده..[۶]و البته گاهى نشانى منبع لغوى يا تفسيرى را آورده، ولى فراموش كرده شماره سوره و آيه مورد نظر را بياورد..[۷]و گاه توضيحى ادبى و تفسيرى افزوده..[۸]و گاه لغتى را معنا كرده..[۹]و...
مصحح در مقدمه عالمانهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، بر چند نكته تأكيد كرده است:
- از توفيقات الهى و حُسن تقدير او براى بنده اين است كه عوامل پژوهش در علوم شرعى و بهويژه علوم مربوط به قرآن كريم را برایم فراهم ساخت و از بزرگترين و مفيدترين اين علوم، علم تفسير است و خدا براى من دستيابى به نسخه خطى تفسير راغب اصفهانى را ميسر ساخت، در هنگام ديدار از كتابخانه سليمانيه در تركيه در اوايل سال 1416ق؛ پس شروع به خواندنش كردم و آن را تفسيرى مفيد و پُرفايده و سرشار از نكات يافتم، بهويژه در زمينه معانى و مترادفات و تركيبهاى لغوى و ساختارهاى بلاغى. بعد از استخاره و مشورت، عزم خود را جزم كردم تا بخشى از اين تفسير را براى دريافت درجه دكترا در بخش «كتاب و سنت» دانشكده دعوت دانشگاه اُمّ القرى تحت عنوان «تفسير الراغب الأصفهاني من أول سورة آل عمران و حتى الآية 113 من سورة النساء دراسة و تحقيقا» تحقيق كنم.
- عوامل انتخاب اين موضوع:
الف)- اين بخش، تحقيق و تصحيح نشده و همچنان اسير در كتابخانهها باقى مانده بود؛
ب)- تبحّر راغب اصفهانى در علوم بلاغت، نحو، اشتقاق، معانى و بيان؛ بهطورىكه هيچ متخصصى از صاحبنظران تفسير و علوم قرآن از كتاب او (مفردات ألفاظ القرآن) بىنياز نيست.....[۱۰]و سپس نويسنده به روزگار راغب و زندگى شخصى او پرداخته و بعد زندگى علمى و آثار او را معرفى كرده..[۱۱]و آنگاه در بحثى بسيار مفصل و عالمانه كتاب حاضر و روش نويسنده را شناسانده و با زمخشرى، ابن عطيه و بغوى مقايسه كرده است...[۱۲]همچنين مصحح تصاويرى از نسخههاى خطى تفسير راغب اصفهانى نسخه كتابخانه اياصوفيا و طوبقبواى، را آورده است..[۱۳]
پانويس
- ↑ ر.ک: همان، ج1، ص164-168
- ↑ آل عمران: 106
- ↑ متن كتاب، ج1، ص781
- ↑ نساء: 110
- ↑ همان، ج2، ص1430-1431
- ↑ همان، ج1، ص401، پاورقى 1؛ ص404، پاورقى 1؛ ص405، پاورقى 1 و...
- ↑ همان، ج1، ص403 و...
- ↑ همان، ج1، ص409، پاورقى 3-5 و...
- ↑ همان، ج1، ص506، پاورقى 1 و...
- ↑ ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص4-6
- ↑ ر.ک: همان، ج1، ص19-119
- ↑ ر.ک: همان، ج1، ص120-387
- ↑ همان، ج1، ص397-400
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.