رياض الفردوس خانی
رياض الفردوس خانى، كتابى است به زبان فارسى درباره تاريخ عمومى ايران، به ويژه فارس و كهكیلويه و خوزستان نوشته، محمد ميرك بن مسعود الحسينى.
ریاض الفردوس خانی | |
---|---|
پدیدآوران | صرافان، فرشته (به کوشش)
محمد میرک حسینی (نويسنده) افشار، ایرج (به کوشش) |
ناشر | بنياد موقوفات دکتر محمود افشار |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1385 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-6053-26-2 |
موضوع | ایران - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14
خوزستان - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14 نثر فارسی - قرن 11ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 107 /م3ر9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نام كتاب دو گونه آمده است. در خطبه «رياض الفردوس» و در انجام متن «رياض الفردوس خانى». علّت اين كه در پايان آن را با عنوان «خانى» موسوم گردانيده، به مناسبت آن است كه تأليف كتاب به درخواست محمد زمان خان بيگلربيگى كهگيلويه انجام شده و مؤلف در خطبه نام او را آورده است.
اين كتاب در سال 1082ق. تألیف شده است.
ساختار
كتاب، مشتمل است بر مقدمه مصحح؛ آقاى ايرج افشار، خطبه مؤلف، يك فاتحه، دوازده روضه و يك خاتمه.
گزارش محتوا
كارل استورى در كتاب پرارزش نوشتههاى فارسى، جلد اوّل، صفحه 237 نسخه رياض الفردوس را بر اساس نوشته مورلى، شناسانيده و چنين نوشته است:
محمد ميرك بن مسعود الحسينى رياض الفردوس را در 1082ق. تأليف و آن را به شمسالدوله محمد زمان خان بيگلربيگى كهگيلويه (از سال 1074ق) اهدا كرده است. اين شخص در عهد شاه سليمان (1077- 1105ق)، به مقام بيگلربيگى نايل شده و مؤلف، دوران كار او را چهار پنج سال ياد كرده است. بنابراین تأليف كتاب چندى پس از دوران محمد زمان خان به پايان رسيده بوده است.
سال ورود محمد زمانخان به بيگلربيگى كهگيلويه از ماده تاريخى كه همين محمد ميرك سروده مشخصا سال 1074ق. سه سال پيش از درگذشت شاه عباس ثانى (1043- 1077ق) بوده و چون در 1082ق. تأليف به پايان رسيده، بنابراین هشت سال تأليف كتاب گرفته است. شعر اين است:
چو آفتاب سپهر كمال خان زمان | به اوج جاه برآمد ز لطف «شاه نجف» | |
دلم ز پير خرد جست سال تاريخش | سپهر گفت بگو «آفتاب اوج شرف» |
رياض الفردوس تاريخ عمومى ايران و بيشتر آن مخصوص به فارس، كهگيلويه و خوزستان از زمانهاى قديم تا دوره سلطنت شاه سليمان است. بخشبندى كتاب نسبت به متون تاريخى متعارف تا حدّى غير معهود است. كتاب در دوازده روضه است و هر روضهاى دو چمن به دنبال دارد. مؤلف خود سبب اين گونه بخشبندى و نامگذارى را يادآور شده و نوشته است:
لهذا اساس تدوين آن را بر فاتحه و خاتمه و دوازده روضه و بيست و چهار چمن گذاشته موسوم به رياض الفردوس گردانيد بر اين نسق كه امور سانحه اين بلاد در عهد ميمون هر يك از سلاطين ذوى الاحتشاد در طى روضات محرر گشته و شطرى از احوال شاهان كه در ايام اقتدارشان در اين ولايت امرى سنوح نيافته در طى چمنها نگارش پذيرفته است.
عناوين روضهها و چمنهاى كتاب به شرح زير است:
روضه اول: در ذكر وقايع كه در زمان ملوك عجم درين بلاد فرخنده بنياد سنوح يافته:
چمن اول: در بيان تسلط فراعنه بنواميه
چمن ثانى: در بيان حالات جبابره بنىالعباس
روضه دويم: در بيان امور سانحه زمان آلبويه الشهير به ديالمه
چمن اول: در بيان وشمگير بن زيار
چمن ثانى: در بيان حلات صفاريان
روضه سيم: در بيان سوانج ايام سلطنت سلاطين نامدار سلاجقه
چمن اول: در ذكر حالات فضلويه شبنكاره
چمن ثانى: در بيان حالات ملوك غزنويه
روضه چهارم: در بيان وقايع ايام سلاطين خوارزمشاهيه
چمن اول: در بيان حالات ملوك غور
چمن ثانى: در بيان حالات آل سامان
روضه پنجم: در بيان وقايع سانحه ايام استيلاى چنگيزخان
چمن اول: در بيان حالات ملوك كرت
چمن ثانى: در بيان حسن صباح و وقايع آن ايام
روضه ششم: در ذكر سوانح عهد ملوك لرستان، الشهير به اتابكان
چمن اول: در بيان حالات امير ارسلان الترك بساسيرى
چمن ثانى: در بيان حالات آل طاهر
روضه هفتم: در بيان امور سانحه اتابكان فارس، الشهير به سلغريه
چمن اول: در بيان حالات اتابكان آذربايجان
چمن ثانى: در بيان حالات سيد شرفالدين
روضه هشتم: در ذكر امور سانحه ايام آلمطفر
چمن اول: در بيان حالات ايلكانيان
چمن ثانى: در بيان حالات چوپانيان
روضه نهم: در بيان حالات صاحبقران گيتى ستان امير تيمور گوركان
چمن اول: در بيان حالات سربداريه سبزوار
چمن ثانى: در بيان حالات ملوك قراختاى
روضه دهم: در بيان وقايع سانحه ملوك تراكه آق قوينلو و قراقوينلو
چمن اول: در بيان حالات مشعشعين
چمن ثانى: در بيان حالات چلاويه
روضه يازدهم: در بيان وقايع سانحه زمان خواقين كامكار و سلاطين نامدار صفيه صفويه - رضوانالله تعالى عليهم اجمعين - منتهى به عهد همايون اشرف اعلى ازكى سليمانى
چمن اول: در بيان حالات شاه قلندر مزور
چمن ثانى: در بيان حالات ملا هدايت آرندى مدعى مهدويت
روضه دوازدهم: در ذكر امور سانحه ايام نيكو فرجام خان عالى شان بلند مكان محمد زمان خان دام عزه
چمن اول: در بيان حالات سيد على خان والى عربستان
چمن ثانى: در بيان شطرى از حالات عالى جاه حسين پاشا
اعتبار اين متن طبعا به مندرجات روضه دوازدهم آن است كه در آن به شرح كارهاى بيگلربيگان كهگيلويه و خوزستان و مناطق پيوسته پرداخته و بىگمان اطلاعاتى را كه درباره خوزستان و منطقه لرنشين فارس در خود ضبط كرده است، از قبيل عمليات شرارتانگيز قلندر و سپس هدايتالله آرندى و اطلاعى كوچك درباره ملّا كمال غياث و بهاى مرواريد در زمان تأليف كتاب و اقدامات سيد علىخان والى خوزستان در جاى ديگر نمىتوان يافت.
منابع متن
مؤلف در اين كتاب، از كتابهاى تاريخى زيادى نام مىبرد كه نمىتوان گفت همه آنها را ديده بوده است و بسا كه نام آنها در متون نزدیک تر به عهد تأليف وجود داشته و او عينا عبارت را نقل كرده است. از جمله نام تاريخ ملكنامه سلجوقى است كه به ظنّ يقين از مآخذ ديگر بدين كتاب آمده است. به هر تقدير نام كتابهاى تاريخى كه ذكرشان را در اين متن مىبينيم چنين است:
اعمال الاعيان، تاريخ جهانگشا، تاريخ سلاجقه، تاريخ معجم، تاريخ وصاف، روضه الاخبار، زبدهالتواريخ حافظ ابرو، صور الاقاليم، مجالس المؤمنين، تاريخ بناكتى، تاريخ حكماء، تاريخ گزيده، تاريخ ملكنامه، تحفهالغرائب، روضهالصفا، شاهنامه، متونالاخبار، مسالك و ممالك، نامه خسروان، نزههالقلوب.
اصول نگارش مؤلف گاهى آميخته به سجع و گاهى استفاده از الفاظ غريب و ندرتاً درازنويسى است و البته از عبارات ساده به دور نيست. لغات ساختگى هم دارد؛ مانند گرمسيريت. از واژههايى كه احتمالا به چند معنى آمده، «كللى» فتور و سستى است كه متعدد ديده مىشود. گاهى اصطلاحى را كه مربوط به روزگارى دور است، در حوادث دورهاى دور دست آورده؛ مانند تنكجات كه ظاهرا هيچ ارتباطى با دوره آلبويه نداشته است.
وضعيت كتاب
كتاب حاضر، مشتمل بر پاورقىهاى مصححان؛ ايرج افشار و فرشته صرافان و فهرستهاى ذيل مىباشد:
فهرست آيات قرآنى، احاديث، اقوال و امثال و حكم و عبارات عربى، ابيات فارسى، ضربالمثلها، مصرعها، اشعار عربى، اعلام تاريخى، اعلام جغرافيايى و انسانى، اصطلاحات، نام كتابها.
منابع مقاله
- مقدمه مصححان.
- سايت كتابنامه www.ketabname.com