فرهنگ اعلام نهج‌البلاغة

فرهنگ اعلام نهج‌البلاغة، اثر ابراهيم بابايى آملى است كه در زمينه بررسى و بيان شرح حال افرادى است كه حضرت على(ع) در خطبه‌ها، نامه‌ها و حكمت‌های «نهج‌البلاغة»، آنان را ستايش كرده و يا به سرزنش از آنها پرداخته است.

فرهنگ اعلام نهج‌البلاغه
فرهنگ اعلام نهج‌البلاغة
پدیدآورانبابایی آملی، ابراهیم (نويسنده)
عنوان‌های دیگراعلام نهج‌البلاغه

آشنایی با 130 نفر از دوستان و دشمنان امیر المؤمنان علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه

آشنایی با 130 نفر از دوستان و دشمنان امیر مومنان علی(ع) در نهج‌البلاغه
ناشرآيين دانش
مکان نشرقم - ایران
چاپ1
شابک978-964-8999-63-1
زبانفارسی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

كتاب، به زبان فارسى و در سال 1427ق. نوشته شده است.

ساختار

كتاب، با مقدمه كوتاه مؤلف در بيان نكاتى پيرامون اثر، آغاز و مطالب، به ترتيب حروف الفبا، دربردارنده شرح حال تحليلى 130 تن از افرادى است كه نامشان در «نهج‌البلاغة» ذكر شده است.

اين كتاب، براى آشنايى با دوستان و دشمنان حضرت على(ع) كه در كتاب شريف «نهج‌البلاغة» از ايشان ياد شده، بسيار مفيد و سودمند است؛ در مواردى نيز شرح حال و سيره برخى از پيامبران الهى(ع)، چند تن از معصومان(ع)، رواة و دانشمندانى كه در «نهج‌البلاغة» آمده‌اند، بيان شده است.

گزارش محتوا

نويسنده، پيش از نگارش شرح حال اعلام و اشخاص، به سه موضوع زير، اشاره كرده است:

  1. شرح حال سيد رضى، گردآورنده «نهج‌البلاغة»: ابوالحسن، سيد محمد شريف رضى، فرزند سيد حسين بن احمد، معروف به طاهر ذو المناقب كه از جانب پدر، با چهار واسطه به امام موسى بن جعفر(ع) و از طرف مادر، با شش واسطه به حضرت سجاد(ع) مى‌رسد، در سال 359ق. در بغداد به دنيا آمده و در سال 406ق. در سن 47 سالگى در بغداد، درگذشته است. از جمله آثار وى عبارت است از: خصائص الائمة(ع)، مجازات آثار النبوية، مجازات القرآن، حقائق التأويل و دقائق التنزيل، الزيادات فى الشعر ابى تمام و...
  2. استناد«نهج‌البلاغة» به اميرالمؤمنين(ع): در اين رابطه، سه نظريه زير، بررسى شده است:
    الف) مقدارى از سخنان آن از اميرالمؤمنين(ع) بوده و انتساب مقدارى ديگر به آن حضرت(ع) مشکوک است؛
    ب) بعضى از آن خطبه‌ها و نامه‌ها مربوط به آن حضرت نيست؛
    ج) همه «نهج‌البلاغة» به‌طور قطع از اميرالمؤمنين(ع) است و حتى نبايد در استناد مواردى جزيى از اين كتاب به آن حضرت(ع)، ترديد كرد.
  3. سيماى درخشان حضرت على(ع): در اين بخش، گوشه‌هايى از زندگانى و شخصيت آن حضرت(ع) به تصوير كشيده شده است.

اعلام و اشخاصى كه نويسنده به بيان شرح حال ايشان پرداخته است، عبارتند از:

  1. حضرت آدم(ع):
    نويسنده، ابتدا به بررسى ريشه و اصل واژه «آدم» پرداخته و پس از بيان سرگذشت كوتاهى از آن حضرت(ع)، مجموع محورهايى را كه در قرآن درباره زندگى ايشان مطرح شده است، برشمرده است كه عبارتند از:
    1. آفرينش انسان؛
    2. خليفه خدا در زمين؛
    3. تعليم اسماء؛
    4. سجده فرشتگان؛
    5. اسكان در بهشت و نهى از درخت ممنوعه؛
    6. ارتكاب ترك اولى و مسئله عصمت؛
    7. مراد از بهشت حضرت آدم(ع) و خروج از آن(هبوط او به زمين)؛
    8. سرنوشت فرزندان آدم(هابيل و قابيل).
  2. حضرت ابراهيم(ع):
    نويسنده، معتقد است كه از مجموع آيات قرآن، استفاده مى‌شود كه آن حضرت(ع) در زادگاه خود، به چهار مناظره و يك كار انقلابى دست زد و اين كار، واكنش شديدى داشت كه منجر به مهاجرت او به سرزمين فلسطين گرديد:
    الف) مناظره با آزر؛
    ب) مناظره او با ستاره‌پرستان؛
    ج) مناظره با بت‌پرستان؛
    د) واكنش بت‌پرستان در برابر اين اقدام؛
    ه‍) مناظره با فرمان‌رواى بابل؛
    و) محاكمه ابراهيم(ع) به‌وسيله بت‌پرستان.
    وى، هم‌چنين محورهاى كلى زندگى آن حضرت(ع) را در اين دوران به هفت بخش زير تقسيم كرده است:
    الف) تولد اسماعيل و اسحاق؛
    ب) تجديد بناى كعبه به كمك فرزندش اسماعيل؛
    ج) آزمون بزرگ الهى؛
    د) ابراهيم(ع) و احياى مردگان؛
    ه‍) ابراهيم(ع) و مقام امامت؛
    و) نيايش‌هاى آن حضرت(ع)؛
    ز) اسماعيل(ع) فرزند ابراهيم(ع).
  3. ابن تيهان(مالك ابوالهيثم):
    نام اصلى او و پدرش، هر دو مالك بوده است و نسب پدرش چنين است: مالك بن عبيد بن عمرو بن عبدالاعلم بن عامر انصارى.
    وى، يكى از نقيبان دوازده‌گانه انصار در شب بيعت عقبه است و در مكه، پيش از هجرت پيامبر(ص)، اسلام آورد. وى، در جنگ جمل و صفين حاضر بود و اهل عراق را به جنگ با معاويه تشويق كرد.
  4. ابن اعرابى:
    ابوعبدالله، محمد بن زياد، از دانشمندان و اديبان قرن دوم هجرى، متولد 150ق. و درگذشته ميان سال‌هاى 230 تا 233ق. بوده كه تأليف بيست كتاب، به او نسبت داده شده است.
  5. ابوايوب انصارى:
    در بيعت عقبه، جنگ بدر و ديگر جنگ‌ها حضور داشت و هنگامى كه پيامبر(ص) در هجرت از مكه به مدينه از محل سكونت خاندان عمرو بن عوف بيرون آمد، در خانه او منزل فرمود و تا هنگامى كه مسجد و خانه‌ها را ساخت، هم‌چنان در منزل او ساكن بود و روزى كه پيامبر(ص) ميان ياران خود عقد برادرى مى‌بست، ميان ابوايوب و مصعب بن عمير، عقد برادرى منعقد فرمود.
    وى، در جنگ جمل و صفين، همراه حضرت على(ع) و در جنگ نهروان، فرمانده جناح راست سپاه آن حضرت(ع) بود.
  6. ابوذر(جندب بن جنادة):
    يكى از بزرگ‌ترين اصحاب پيامبر(ص) است. او پس از سه نفر، ايمان آورد و او را يكى از اركان اربعه مى‌دانند. وى، به امر پيامبر(ص) به بلاد خويش بازگشت و در آن‌جا بود تا آن‌گاه كه رسول خدا(ص) به مدينه هجرت كرد و سپس به آن حضرت پيوست. پيامبر(ص)، درباره او فرمود: آسمان سايه نيفكند و زمين تحمل نكرد كسى را كه راست‌گوتر از ابوذر باشد.
    وى، در زمان عثمان، شديدا بر اعمال وى اعتراض كرد و خليفه، او را به شام تبعيد نمود و او در شام، به مبارزات خود عليه دستگاه ديكتاتورى معاويه ادامه داد.

ابوبكر(عبدالله بن قيس)، ابوجعفر اسكافى، ابوسفيان(صخر بن حرب بن امية)، ابوطالب(ع)، ابوعبيدة قاسم بن سلام، ابوموسى اشعرى(عبدالله بن قيس)، ابى جحيفة، احمد بن قتيبة، احنف بن قيس، اسود بن قُطبة، اشرس بن حسان(حسان بن حسان)، اشعث بن قيس، امرء القيس، امية فرزند عبدالشمس، انس بن مالك، امام محمد باقر(ع)، برج بن مسهر طائى، بُسر بن ارطاة، ثعلب(ابوعباس)، ثمود، جابر برادر حيان، جابر بن عبدالله انصارى، جاحظ ابوعثمان، جرير بن عبدالله بجلى، جعدة بن هبيرة، جعفر بن ابى‌طالب(ع)، امام جعفر صادق(ع)، حارث بن حوط، حارث همدانى، حجاج بن يوسف ثقفى، حرب بن شرحبيل شامى، امام حسن بن على(ع)، امام حسين(ع)، حرب بن امية، حمزة بن عبدالمطلب(ع)، حيان برادر جابر، خالد بن وليد، خباب بن ارت، حضرت خديجة(س)، خزيمة بن ثابت، حضرت داود(ع)، ذعلب يمانى، زبير بن عوام، زياد بن ابيه، سعد بن ابى وقاص، سعيد بن عاص، سعيد بن مالك، سعيد بن نمران(ناعطى)، سعيد بن يحيى اموى، سلمان محمدى(فارسى)، حضرت سليمان(ع)، سهل بن حنيف انصارى، شريح بن هانى حارثى، شريح بن حارث(قاضى)، صعصعة بن صوحان، ضحاك بن قيس، ضرار بن ضمرة الضيايى، طبرى آملى(محمد بن جرير)، طلحة بن عبيدالله تميمى، عايشه دختر ابوبكر، عاصم بن زياد، عباس بن عبدالمطلب، عبدالرحمن بن ابى ليلى فقيه، عبدالرحمن بن ملجم مرادى، عبدالله بن زبير، عبدالله بن زمعة، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر بن خطاب، عبدالله بن زيد، عبدالمطلب، عبدمناف، عبيدالله بن ابى رافع، عبيدالله بن عباس، عثمان بن حنيف انصارى، عثمان بن عفان، عقيل بن ابى‌طالب، علاء بن زياد حارثى، عمار بن ياسر، عمران بن حصين خزاعى، عمر بن خطاب، عمر بن ابى سلمه مخزومى، عمرو بن عاص، حضرت عيسى(ع)، غالب بن صعصعه، حضرت فاطمه زهرا(س)، فرزدق شاعر، فرعون مصر، قدم بن عباس، قيس بن سعد بن عباده، قيصر و كسرى، كليب جرمى، كميل بن زياد اسدى، مالك بن اشتر نخعى، مالك بن دحيه، مأمون عباسى، مبرد نحوى، محمد بن ابى‌بكر، ابن اشعث، محمد بن حنفيه، حضرت محمد بن عبدالله(ص)، مروان بن حكم، مسعدة بن صدقه، مصقلة بن هبيره شيبانى، معاوية بن ابى سفيان، معقل بن قيس رياحى، مغيرة بن أخنس، مغيرة بن شعبه، منذر بن جارود عبدى، حضرت موسى(ع)، حضرت مهدى(عج)، نعمان بن بشير، نعمان بن عجلان، نوف بن فضاله بكالى، هارون برادر حضرت موسى(ع)، هاشم جد پيامبر(ص)، هاشم كلبى، همام بن شريح، واقدى(محمد بن عمر) از ديگر افرادى هستند كه نويسنده به شرح حال ايشان پرداخته است.

وضعيت كتاب

فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.

پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.