ابن آجروم، محمد بن محمد

ابن آجروم، ابوعبدالله محمد بن محمد بن داوود صنهاجى مراكشى(672 -723ق)، نحوى و عالم به قرائات، چون از قبيله بربرى صنهاجه برخاسته، غريب نيست كه به نام بربرى آگروم يا ابن آجروم شهرت يافته باشد؛ به‌ویژه كه سيوطى، به نقل از تذكره ابن مكتوم، مى‌نویسد كه وى در 719ق، در فاس به تعليم مشغول بوده است و سپس تصريح مى‌كند كه او به آگروم شهرت داشته است. اگر روايت سيوطى را موثق بدانيم، نظريه كسانى كه مى‌گویند ابوعبدالله محمد، توسط نویسندگان متأخر و پس از انتشار و شهرت فراگير «المقدمة الأجرّوميّة في مبادئ علم العربية»، ابن آجروم خوانده شده است، بى‌اساس مى‌گردد. منابع كهن، معناى كلمه بربرى اجروم را «فقير صوفى» دانسته‌اند؛ ازاين‌رو، مشتق ساختن آن از «اگراما»ى يونانى، يا «اگراماريا»ى لاتينى چندان موجه به نظر نمى‌رسد.

ابن‌ آجروم‌، محمد بن‌ محمد
نام ابن‌ آجروم‌، محمد بن‌ محمد
نام‌های دیگر اب‍ن‌ اج‍روم‌، اب‍وع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

ص‍ن‍ه‍اج‍ی‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

Ibn Adjurrum

نام پدر محمد
متولد 672
محل تولد فاس
رحلت 723 ق
اساتید ابوحيان محمد بن يوسف غَرناطى
برخی آثار ‏شرح الکفراوی علی متن الآجرومیه
کد مؤلف AUTHORCODE13162AUTHORCODE

تولد

از ابن آجروم، شرح حال جامعى در دست نيست. حتى حدود يك قرن و نيم پس از مرگش، به‌رغم شهرت آجروميه، سيوطى اظهار مى‌دارد كه چيزى از احوال او نيافته است. اينكه تنها مى‌توان گفت كه وى احتمالاً در فاس متولد شده است.

تحصیل

و همان جا درس خوانده، پس عازم مكه شده، در عبور از قاهره چندى در آنجا توقف كرده و نزد ابوحيان محمد بن يوسف غَرناطى (د 745ق) تلمذ كرده، در مكه آجروميه را در برابر كعبه تأليف كرده، عاقبت در فاس رحل اقامت افكنده و در آنجا به تدريس نحو و قرائات پرداخته است.

وفات

او در صفر 723ق1323/م درگذشت و در باب الحديد كه در محله اندلسيان فاس بود، به خاک سپرده شد. اما «بن شنب» در دائرةالمعارف الإسلامية اين محل را باب الجيزيين كه امروز باب الحمراء خوانده مى‌شود، دانسته است.

آثار

ابن آجروم همه شهرت عظيم خود را مديون کتاب مختصر المقدمة الأجرومية است. اگرچه سيوطى نوشته است كه ابن مكتوم وى را در فرايض، حساب، ادب و قرائات صاحب علم دانسته و چندين کتاب و ارجوزه در قرائات و تجوید به وى نسبت داده، اما چيزى از اين آثار به‌جاى نمانده است و از شرحى كه گویا بر منظومه شاطبى نگاشته بوده است، نيز اثرى در دست نيست[۱].

منابع مقاله

آذرتاش، آذرنوش، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374

پانویس

  1. آذرتاش، آذرنوش، ج2، ص613


وابسته‌ها