سؤال الأخلاق

سؤال الاخلاق مسامهة فى النقد الاخلاقى للحداثة الغربیة اثر طه عبدالرحمن، كتابى پيرامون مكارم اخلاق، آفت‌هاى اخلاقى و روش معالجه آن‌ها به همراه نقد و بررسى آراء و نظريات برخى از فلاسفه غربى در مورد آن‌هاست.

سؤال الأخلاق
سؤال الأخلاق
پدیدآورانعبدالرحمن، طه (نويسنده)
عنوان‌های دیگرمساهمة في النقد الأخلاقي للحداثة الغربیة
ناشرالمرکز الثقافي العربي
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر2006 م
چاپ3
شابک9953-68-170-8
زبانعربی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب با مقدمه نويسنده در بيان اختصاص انسان به عقلانيت يا اخلاقيت آغاز و مطالب، در هشت فصل، تنظيم شده است.

نويسنده با بيانى فلسفى، ابتدا به تعريف حقيقت مكارم اخلاق پرداخته، پس از بررسى تبعيت دين و اخلاق از يكديگر و نقد آن، حدود عقلانيت مجرده را مطرح كرده و در ادامه، از كيفيت دفع آفات اخلاقى، كيفيت تقويت اخلاق، حدود اخلاق، دعوت به اخلاق اسلامى و تجديد فكر دينى اسلامى پرداخته است.

گزارش محتوا

نويسنده در فصل اول، به بررسى حقيقت مكارم اخلاق و ارتباط آن با دين پرداخته است. نويسنده در بحث تبعيت دين از اخلاق، به نقد و بررسى دو تن از فلاسفه غرب، با نام‌هاى «آگوستين» و «توماس اكوينى» و استناد آن‌ها به دو اصل «الايمان بالاله» و «ارادة الاله» پرداخته است.

مقتضى مبدأ الارادة الخيرة، اعتراضات بر ادعاى تبعيت دين از اخلاق، استقلال اخلاق از دين، مقتضى مبدا لا وجوب من الوجود، از جمله مباحث اين فصل مى‌باشند.پس از نقد و بررسى آراء فلاسفه غرب پيرامون اخلاق و تبعيت يا عدم تبعيت آن از دين، در پايان اين فصل، نويسنده چنين نتيجه گرفته كه دين و اخلاق، در حقيقت شىء واحد بوده و نه دين بدون اخلاق ممكن است و نه اخلاق بدون دين، معنايى دارد. وى در اثبات اين امر، به بررسى سه اصل زير پرداخته است:

  1. اصل در دين، حفظ شعائر ظاهرى مى‌باشد؛ 2- اصل در اخلاق، حفظ افعال كماليه مى‌باشد؛ 3- در اخلاق، افعال معدودى معتبر مى‌باشند (احصاء فضايل).
    در فصل دوم كتاب، حدود عقلانيت مجرده مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در اين فصل، ضمن تعريف عقلانيت مجرده و نقد آن، به بررسى معيارهاى معتبر در تعريف عقلانيت از جمله معيار فاعليت، تقويم و تكامل پرداخته، پس از ارائه تعريف ارسطو و دكارت از عقل و مقايسه بين آن دو («ارسطو: عقل عبارت است از جوهر قائم به انسان كه به وسيله آن، از ساير حيوانات جدا شده و به وسيله آن، مستعد قبول معرفت مى‌گردد»؛ «دكارت: عقلانيت عبارت است از استخدام روش عقلى بر وجهى كه به وسيله آن، سياق ممارست بر علوم جديد، مخصوصاً رياضيات، محدود مى‌گردد»)، اقدام به بررسى عقلانيت عملى و معيارهاى آن‌كه عبارتند از ثبات، شمول، تغيير و خصوص، كرده است.
    عقلانيت مسدده و مقاصد نافعه آن كه عبارتند از آثار تحصيل نفع در مقاصد و آفات وقوف بر مقاصد؛ عقلانيت مؤيده و وسائل ناجعه؛ شروط و آثار تحصيل نجوع در وسايل؛ تلقى خطاب؛ اشتغال بالله و تعامل فى الله، از جمله عناوين مباحث مطرح شده در اين فصل مى‌باشند.
    فصل سوم، در چهار بخش زير، به بررسى كيفيت دفع آفات اخلاقى اختصاص يافته است:1- بررسى مضرات اخلاقى و بحث پيرامون آفات: تضييق، تجميد و تنقيص.
  2. خصائص تخلق به آداب نيكو و خروج از آفت تضييق؛ كه در آن، چهار مبدأ، نام برده شده است: الايجاب، التكثير، الترتيب و الاتساع.
  3. طرق خروج از آفت تمجيد؛ كه در آن، به سه مبدأ اشاره شده است كه عبارتند از: مبدأ اشتغال مباشر، تخلق به صفات حسنى و اقتداء الحى.
  4. نتايج تخلق به اخلاق نيكو و طريقه خروج از آفت تنقيص به وسيله آگاهى يافتن به سعادت و داشتن نگاه انسانى و ذوق جمالى.
    كيفيت معالجه بحران‌هاى اخلاقى، بحران الگوى مدرن‌شناختى و اصول و وسائل خروج از آن، نظام علمى و تقنينى دنيا و كيفيت تقويت اخلاق، تاريخ اصلاح نظريه‌هاى اخلاقى از سيستم‌هاى علمى و تقنينى، تئورى عبادت و آداب علم و قانون‌گذارى، هويت انسان در افق دنياى جديد، اركان و پايه‌هاى نظريه اخلاق اسلامى از جمله عناوين و مباحثى مى‌باشند كه در فصول بعدى، مورد بحث و بررسى قرار گرفته‌اند.

وضعيت كتاب

فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع عربى و غيرعربى نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن و لاتين اسامى افراد و كتب خارجى، آمده است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.