خمامیزاده، جعفر
جعفر خمامىزاده در سال 1299ش در شهر رشت به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايى را در مدرسهاى كه مديريت آن را رسول اسماعيلپور، از پايهگذاران فرهنگ گيلان، بهعهده داشت، گذراند.
نام | خمامی زاده، جعفر |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | 1299 ش |
محل تولد | |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE09276AUTHORCODE |
در سال 1319ش، بنا به تعهدى كه به هنگام ورود به دانشسرا سپرده بود، به كار معلمى در برخى از نقاط، از جمله بندرانزلى و رشت، مشغول گرديد.
ميل به ادامه تحصيل، ايشان را واداشت تا در شهريور 1324ش، در امتحانات كلاس پنجم علمى كه شرط ورود به دانشسراى عالى بود، شركت جسته و توفيق حاصل نمايد. اندكى بعد به خدمت وظيفه فراخوانده شد و پس از گذراندن دوران دانشكده افسرى، از فروردين تا مرداد 1324ش با عنوان افسر در تهران، انجام وظيفه نمود. سپس به رشت منتقل شد و به كار معلمى پرداخت.
در شهريور 1327ش، طبق قانونى كه براى ادامه تحصيل فارغالتحصيلان دانشسراى مقدماتى به تصويب رسيده بود، از گيلان به دانشسراى عالى معرفى گرديد.
در همين سالها، با همكارى يكى از دوستانش به نام محمدحسین شريعتمدارى، مجله فكر جوان دو هفتگى را به راه انداخت و مقالاتى نوشت.
در سال 1330ش از دانشسراى عالى در رشته تاريخ و جغرافيا فارغالتحصيل گرديد و براى انجام دادن تعهّد دبيرى، به رشت منتقل گرديد.
پس از دو سال تدريس در گروه فرهنگى آريا، به عنوان عضو هيئت مديره انتخاب شد و سپس به رياست دبيرستان ملى بوعلى سينا كه اين گروه بنيان نهاده بود برگزيده شد.
در سال 1348ش كه مدرسه عالى بازرگانى (اولين مدرسه عالى استان گيلان) در رشت داير گرديد، از طرف دكتر جهانگير صوفى، رئيس آن مدرسه عالى، به همكارى دعوت و در نتيجه، از آموزش و پرورش، بازنشسته شد.
در مدرسه عالى بازرگانى، با عنوان رئيس امور دانشجويان مشغول گرديد و بعد از گذشت چند سال، طبق دعوت استاندار وقت گيلان، به رياست اداره پيكار با بىسوادى برگزيده شد و با توجه به نظارت دقيقى كه بر كار پيكارگران با بىسوادى داشت، موفقيتهائى فراوان در پيكار با جهل و بىسوادى به دست آورد كه بر افتخارات فرهنگى ايشان افزوده شد.
ايشان در سال 1357ش از اداره پيكار با بىسوادى كنارهگيرى كرده و به كارهاى پژوهشى و فرهنگى پرداخت.
وى به گفته خود، از سال 1315ش از كتابخانه ملى رشت استفاده مىكرد و بعدها عضو پيوسته كتابخانه و يكسال نيز عضو هيئت مديره كتابخانه شد.
بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، به عنوان عضو هيئت امناء و نايب رئيس جمعيت نشر فرهنگ گيلان بود و در سال 1382ش، طبق ابلاغ حضرت آيتالله قربانى، نماينده ولى فقيه و امام جمعه رشت، به رياست جمعيت نشر فرهنگ گيلان منصوب شد.
آثار
1- ترجمه ولايات دار المرز گيلان؛ ه. ل. رابينو.
2- ترجمه صنعت نوغان درايران؛ رابينو.
3- روزنامههاى ايران از آغاز تا سال 1287ش؛ رابينو.
4- گويش گيلكى رشت؛ آرتور كريستن سن.
5- درياى خزر؛ ترجمه از پاياننامه دكتر مفخم.
6- كتابخانههاى گيلان.
7- ترانههاى محلى ساكنان كرانههاى جنوبى درياى خزر؛ الكساندر خودزكو.
8- گويش تالشى مردم ماسوله؛ ژيلبرت لازا.
9- گويش محلى مردم رودبار؛ ژيلورت لازا.
10- كشت برنج در گيلان و سواحل جنوبى درياى خزر؛ رابينو و لافون.
11- ماسوله، شهركى پيچيده در حرير پندار.