بخاری، محمد بن اسماعیل
محمد بن اسماعيل بن ابراهيم بن مغيره بن بردزبه جعفى، كنيهاش ابوعبدالله و لقبش بخارى است. او در شب جمعه سيزده شوال سال 199ق در شهر بخارا تولد يافت. پدرش، اسماعيل از عالمان وارع و پرهيزگار و شخص متمول و ثروتمند و از شاگردان مالك و حماد بن زيد بود. او به هنگام مرگش گفته است كه در سرمايه او مال حرام و مشتبه وجود ندارد.
نام | بخاری، محمد بن اسماعیل |
---|---|
نامهای دیگر | ابوعبدالله البخاری
بخاری، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بخاری الجعفی، محمد بن اسماعیل جعفی البخاری، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل محمد بن اسماعیل البخاری |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 256 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE8530AUTHORCODE |
بخارى كودكى بود كه پدرش وفات يافت، از آنرو مادرش به تربيت و تعليم فرزندش همت گماشت و ثروت فراوانى را كه از پدرش به ارث مانده بود، وقف تعليم و تربيت او نمود.
بخارى قبل از سفر حجش، به فراگيرى علوم به ويژه احاديث نبوى از علماى بخارا پرداخت، سپس به مكه مكرمه رفت و مدتى آنجا ماند، پس از آن عازم مدينه منوره گرديد و سپس به اكثر شهرهاى جهان اسلام، براى استماع حديث و تكميل معلومات خود، مسافرت نمود.
خطيب بغدادى از فربرى شاگرد بخارى نقل كرده كه گفته است: افراد حلقههاى استماع احاديث صحيح بخارى كه همدرس من بودند، هفتاد هزار نفر بودند، كه به جز من احدى از آنان در حال حيات نيست. بخارى بعد از خواندن مقدمات و كسب معارف آن دوره در بخارا، در همراهى مادر و برادر بزرگش، احمد به غرض اداى حج عازم مكه مكرمه گرديد، چنانچه پس از اداى فريضه حج، مادرش و برادرش دوباره به وطن برگشتند و بخارى به غرض طلب حديث، در همانجا باقى ماند.
اساتيد
او چه در حضر و چه در سفر از اساتيد بىشمارى استماع احاديث نموده و خودش آنان را بيشتر از يكهزار نفر به شمار آورده است و ما به طور مثال، از بعضى از استادان او نام مىبريم:
در بخارا، محمد بن سلام البيكندى، عبدالله بن جعفر المسندى، محمد بن يوسف و محمد بن عروه. در بلخ، مكى بن ابراهيم، قتيبه بن سعيد بغلانى و يحيى بن بشر. در بغداد، عفان، محمد بن عيسى، سريج بن نعمان، على بن المدينى و احمد بن حنبل. در مكه: ابوعبدالرحمن المقرئ، و حسان بن حسان البصرى. در بصره، ابوعاصم النبيل و انصارى. در كوفه، عبيدالله بن موسى و ابونعيم. در شام، ابومسهر و محمد بن يوسف فريابى. در عسقلان، آدم. در حمص، ابواليمان. در دمشق، ابومسهر و...
شاگردان
وى شاگردان بىشمارى را هم تربيت كرد، به عنوان نمونه برخى از ايشان را نام مىبريم: مسلم، ترمذى، نسائى، محمد بن نصر مروزى، صالح بن محمد، مطين، ابن خزيمه، ابوقريش، ابن صاعد، ابن ابىداود، ابوعبدالله فريرى، ابوعبدالله محاملى، ابوزرعه، ابوحاتم، ابراهيم بن اسحاق، محمد بن يوسف، منصور بن محمد، حماد بن شاكر و...
بخارى از حيث قدرت ضبط و قوت حافظه، از نوابغ روزگار بود، هرگاه كتابى را يك بار مطالعه مىكرد، آن كتاب در حافظهاش مىماند. بارى، همدرسانش كه هنوز از قدرت حافظه او آگاهى نيافته بودند، هنگامى كه احاديثى را استماع مىنمودند و آنها را يادداشت مىكردند، مىديدند كه بخارى احاديث را يادداشت نمىكند، لذا او را به تنبلى متهم كرده و ملامت مىنمودند كه چرا وقت خود را بيهوده صرف مىنمايى. بخارى به آنان گفت: جمع احاديثى را كه يادداشت كردهايد، پيش روى خود بگذاريد كه جمعا يازده هزار حديث هستند و من آنها را از حفظ برايتان مىخوانم، بخارى تمام آن احاديث را در حفظ داشت و همانگونه كه آنان يادداشت كرده بودند، آنها را بيان نمود و تمام همدرسانش را در شگفتى و تعجب انداخت.
بخارى مدتى زيادى در مدينه منوره به فراگيرى حديث شريف پرداخت و در همانجا به تأليف دو كتاب مهمش همت گماشت، چنانچه او خود گفته است: در هجده سالگى در روضه مطهر نبوى(ص)، در شبهاى مهتابى كتاب «قضايا الصحابه» و كتاب «التاريخ الكبير» را تأليف نمودم.
وى در سال 256ق پس از مدتى كه از مدينه منوره برگشته بود، در (خرتنگ)، يكى از روستاهاى سمرقند، ديده از جهان فروبست.
آثار
بخارى كتابهاى بسيارى را تأليف نموده است، از جمله تاريخ كبير، تاريخ اوسط، تاريخ صغير، الادب المفرد، جزء قراءة خلف الإمام، جزء احاديث رفع اليدين و... و مهمترين تأليفش، همان كتاب صحيح بخارى يا «الجامع الصحيح المسند من حديث و سننه و ايامه» است.