تزكية النفس و تهذيب الروح

تزكية النفس و تهذيب الروح اثر سيد جعفر رفيعى كتابى است پيرامون مراحل تزكيه و پاكسازى نفس و آراستن آن به مكارم سلوك الى الله كه به زبان عربى و در دوران معاصر نوشته شده است.

تزکیة النفس و تهذیب الروح
تزكية النفس و تهذيب الروح
پدیدآورانلجنه الهدی (مترجم) رفیعی، جعفر (نويسنده)
عنوان‌های دیگرتزکیه روح
ناشردار الهادي
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1421 ق
چاپ1
موضوعاخلاق اسلامی

بندگی (اسلام)

خود سازی (اسلام)
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏250‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏7‎‏ ‎‏ت‎‏4043
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در شش بخش تنظيم شده است.

مطالب كتاب، با استفاده از آيات و روايات اهل‌بيت(ع) و تجارب سالكين الى الله و كسانى كه به تزكيه و تذهيب نفس خويش پرداخته‌اند، محتوى مراحل تزكيه نفس و تطبيق آن با موازين شرعى و عقلى مى‌باشد.خطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد

از جمله ديگر موضوعات بحث شده در تمهيد، عبارتند از: تزكيه نفس؛ تقوى؛ راه‌هاى بيدارى؛ اهميت و ارزش عالم عامل؛ مراحل تزكيه؛ ادراك الهامات رحمانى؛ استاد تزكيه نفس؛ كثرت عبادت و... .[۱]

در بخش اول، در پنج قسمت، به بحث پيرامون مراحل توبه، پرداخته شده است. در اولين قسمت، حقيقت توبه، بيان شده است. نويسنده معتقد است سالكى كه از خواب غفلت بيدار شده و اراده سير در طريق كمالات را دارد، بايد ابتدا، حقيقت توبه را درك نمايد؛ زيرا توبه، اولين قدم در مسير بازگشت به سوى خداست و عبدبه وسيله آن، قلب خويش را از ذنوب و آلودگى‌هاى روحى، پاك كرده و بدين وسيله، مستحق هدايت الهى مى‌شود.[۲]

در قسمت دوم، به تعريف توبه نصوح پرداخته شده است. نويسنده بر اين باور است كه از آنجايى كه توبه، فقط يكبار در زندگى آدمى محقق مى‌گردد، پس عبدبايد در آن دقت داشته باشد تا توبه‌اى تمام و صحيح انجام دهد و اين توبه، پس از يقظه حاصل شده و توبه نصوح ناميده مى‌شود.[۳]

از جمله صفات قبيح و زشت آدمى كه انسان آن را از شيطان، به ارث برده است، آن است كه گناه خويش را به گردن ديگران انداخته و بدين وسيله، ديگرى را متهم نمياد. در قسمت سوم، به توضيح اين مطلب پرداخته شده است.[۴]

در قسمت چهارم، نويسنده ابتدا از توبه‌اى كه لقلقه زبان باشد، نهى كرده و پس از نكوهش آن، به توضيح و تشريح طرق قبول توبه پرداخته شده است. اين مراحل عبارتند از:

  1. پشيمانى از گذشته؛
  2. عزم بر عدم بازگشت به سوى آن گناه؛
  3. برگرداندن و اداى حقوق ضايع شده مخلوقين؛
  4. اداى فرايض ترك شده؛
  5. آب كردن گوشتى كه از گناه روييده و كوشش براى روييدن گوش تازه از راه عبادت.[۵]

در قسمت پنجم، به ترسيم و مشخص كردن حد و مرز مراحل توبه پرداخته شده است. نويسنده بر اين باور است كه سالك، پس از شناخت و درك حقيقت توبه و استغفار، بايد به مراحل عامه گفته شده در قسمت قبل، عمل نمايد، اما به دليل اختلاف مردم در درجات، لازم است كه هر شخصى، به استاد يا فقيه جامع الشرايط مراجعه نموده و بر تطبق تعالم او، طى طريق نمايد.[۶]

در بخش دوم، در شش قسمت، به توضيح مراحل استقامت، پرداخته شده است. در اولين قسمت، ضمن تشريح و تعريف اين واژه، به اين نكته اشاره گرديده است كه سالك، پس از انجام مراحل توبه، در وجود خويش، عزمى راسخ و قاطع حس نموده و بدين طريق، وارد مرحله استقامت مى‌گردد؛ بدين معنى كه سالك الى الله، در پرتو صبر و استقامت، روح خويش را در برابر مشكلات و سختى‌هاى راه، مسلح و قوى نموده تا به هدف خويش برسد.خطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد

در بخش سوم، تحت عناوين زير، به بحث پيرامون اين مرحله، پرداخته شده است: صراط مستقيم؛ آيا سبيل، همان صراط مستقيم است؛ تعديل غرائز يا افراط و تفريط؛ وجوب وقوع اعمال و عقايد بر اساس صراط مستقيم؛ محاسبه و مراقبه و نظم و انضباط.

پس از استفامت و يافتن صراط مستقيم، مرحله محبت، آغاز مى‌گردد. در آغاز بخش چهارم، ابتدا معانى مختلف محبه بيان و چنين نتيجه‌گيرى شده است كه بهترين راه براى رسيدن به بلوغ كمال، محبت بوده و اگر انسان اين موهبت الهى را در مسير حقيقى خود، استفاده كند، به آسانى مى‌تواند با كمك آن، به نيل به فضائل و اجتناب از رذائل برسد.[۷]

موضوعات مطرح شده در اين بخش، عبارتند از: محبت؛ تنظيم محبت؛ راه‌هاى تنظيم محبت؛ ضبط محبت؛ شكفتن محبت و آثار محبت.

در بخش پنجم، به توضيح مرحله جهاد با نفس، پرداخته شده است. نويسنده بر اين باور است كه مراد از جهاد با نفس، آنچنان كه مرتاضان هندى، راهبان، اهل تصوف و اصحاب طريقت برآنند، ترك دنيا و رهبانيت نيست، زيرا تمام اين نحله‌ها، از خطوات و انحرافات شيطانى است كه مغاير با صراط مستقيم الهى بوده و منجر به دورى انسان از تكامل روحى و قرب حق، مى‌گردد.[۸]

جهاد نفس؛ جهاد اكبر؛ ترك عادات و قبح فعلى و فاعلى، موضوعات مطرح شده در اين بخش مى‌باشد.

در آخرين بخش، مرحله عبوديت توضيح داده شده است. وقتى سالك مراحل قبلى را پشت سر گذاشته و به اين مرحله رسيد، صاحب ملكه عبوديت شده و نويسنده بر اين باور است كه خداوند تمامى راه‌هاى وصول به عبوديت را در اختيار بشر قرار داده، ولى اين خود انسان‌ها هستند كه به خود ظلم كرده و خويش را از اين نعمت، محروم مى‌كنند.[۹]

عبوديت؛ حقيقت عبادت؛ ملكه عبوديت؛ مظاهر اسماء الله، عناوين و موضوعات مطرح شده در اين بخش مى‌باشند.

وضعيت كتاب

فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.

در پاورقى‌ها به ذكر منابع پرداخته شده است.

پانویس

  1. همان9- 45
  2. متن كتاب، ص49
  3. همان، ص54
  4. همان، ص55
  5. همان، ص59
  6. همان، ص61
  7. همان، ص141
  8. ر.ک: همان، ص167
  9. ر.ک: همان، ص206


منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.