علوم الحديث و مصطلحه

علوم الحديث و مصطلحه، اثر دكتر صبحى صالح (بيروت 1344 - 1406ق) است. نويسنده در اين اثر، به بررسى تاريخ تدوين حديث پرداخته و بعد از آن، انواع تحمل حديث، علوم گوناگون حديث (جرح و تعديل، رجال، مختلف الحديث، علل الحديث، غريب الحديث، ناسخ و منسوخ احاديث) اقسام حديث (صحيح، حسن و ضعيف)، اصطلاحات مشترك بين صحيح و حسن و ضعيف، احاديث ساختگى و عوامل آن و كتاب‌هاى حديث را به‌صورت مستند و علمى شناسانده است.

‏علوم الحديث و مصطلحه
علوم الحديث و مصطلحه
پدیدآورانصالح، صبحی (نويسنده)
عنوان‌های دیگرعرض و دراسه
ناشرالمکتبة الحيدرية
مکان نشر[بی جا] -
سال نشر1417 ق
چاپ1
موضوعحدیث حدیث - علم الدرایه
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏BP‎‏ ‎‏109‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏2‎‏ ‎‏ع‎‏8
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

نام كامل كتاب عبارت است از: «علوم الحديث و مصطلحه: عرضٌ و دراسة».

نويسنده، سنى‌مذهب است و گاه از حدّ انصاف خارج شده و ادعاهاى بى‌دليلى نسبت به شيعه مطرح كرده است.

ساختار

كتاب حاضر هرچند تقسيم به بخش و فصل و درس و مانند آن نشده، ولى از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل محورهاى اصلى ذيل: 1. درباره تدوين حديث؛ 2. سفر در جستجوى حديث؛ 3. انواع تحمل حديث؛ 4. تصنيف در علوم حديث؛ 5. حديث و سنت و اصطلاحات ديگر؛ 6. شرايط راوى؛ 7. اقسام حديث (صحيح، حسن و ضعيف)؛ 8. اصطلاحات مشترك بين صحيح و حسن و ضعيف؛ 9. موضوع و عوامل وضع؛ 10. كتب حديث؛ 11. خاتمه) تشكيل شده است.

زبان و ادبيات اين اثر، علمى و عربى جديد است. نويسنده از تعداد قابل توجهى از منابع مهمّ و آثار علمى انديشمندان اسلامى به زبان عربى و همچنين تحقيقات علمى شرق‌شناسان به زبان‌هاى انگليسى و... براى توليد اثر حاضر بهره برده است. شيوه نويسنده در اين اثر، نقلى، تحليلى - انتقادى است.

گزارش محتوا

درباره محتواى اين اثر سودمند كه از منابع قديم و جديد بهره برده و به نقد عالمانه شرق‌شناسان نيز پرداخته، گفتنى‌ها فراوان است، از جمله:

  1. نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ 20 جمادى‌الثانى 1378ق، در دمشق نوشته است، تأكيد كرده كه: «اين اثر همانند همتايش «علوم القرآن» - كه سال قبل از اين منتشرش كرديم - مباحثى علمى است كه غبار چند ساله را از روى ميراث علمى جاودانه ما برطرف مى‌سازد و نفيس‌ترين نتايج انديشه را با روشى روشن و متناسب با ذوق اين زمان عرضه مى‌كند. بسيارى مى‌پندارند كه اين گونه از پژوهش‌ها ساده و آسان است و راهش هيچ خطرى ندارد؛ چون دانشمندان نيكوكار گذشته ما راه را كاملاً آماده كرده و هيچ مشكلى را باقى نگذاشته‌اند و بر ما لازم است كه فقط مطالب آنان را بشناسیم و خلاصه كنيم و هيچ كار ديگرى بر عهده ما نيست؛ بايد اين پندار را تصحيح كرد و گفت: اين گونه از تحقيقات (در زمينه علوم حديث) نياز بيشترى به پژوهش و تلاش علمى دارد؛ زيرا بايد بين تأليف و تحقيق جمع كنيم و افزون بر توليد علمى مربوط به مباحث قديم، از روش جديد نيز بهره ببريم...»[۱]
  2. وى در بحثى تحت عنوان «موقف المستشرقين من تدوين الحديث»؛ يعنى موضع شرق‌شناسان درباره تدوين حديث، با ذكر نام خاورشناسانى چون گلدزيهر و سوفاژيه، تأكيد كرده است كه ما منتظر اينان نمى‌مانيم و بعد افزوده است: اينها نكوشيده‌اند تا همه ادله و شواهد تدوين سنت را براى خدمت به ما و ادبيات و شريعت ما جمع كنند، بلكه اغراض ديگرى دارند و در صدد تحصيل آن‌ها هستند. گلدزيهر با شك و ترديدهايى كه در مورد تدوين حديث در دوره پيامبر(ص) مطرح كرده، تلاش كرده كه اطمينان به اين مطلب كه سنت در سينه‌ها حفظ شده را كاهش دهد؛ زيرا از آغاز قرن دوم هجرى مردم به كتابت اطمينان كردند و از سوى ديگر سعى كرده كه همه سنت را ساختگى و جعل‌شده معرفى كند؛ زيرا تدوين‌كنندگانش بر اساس هوا و هوس خودشان نوشته‌اند. نويسنده تأكيد مى‌كند كه ما به همين جهت بحث از صحيفه‌هاى نوشته‌شده در دوران پيامبر(ص) را به‌طور مفصل بحث كرديم تا خوانندگان بتوانند به اسناد تاريخى مورد اطمينان دست يابند كه ثابت مى‌كند كه نگارش احاديث در دوره پيامبر(ص) شروع شده است..[۲]به‌طور كلى به نظر مى‌رسد ديدگاه نويسنده نسبت به خاورشناسان، تند و شديد و سخت انتقادى است و البته بايد تأكيد كرد كه در اين زمينه حق با اوست؛ يعنى اين شدت و حدت و انتقادها، عالمانه و واقع‌بينانه و بجاست؛ زيرا اشكال‌ها و نقدهاى او نسبت به مغرضانى است كه با نام علم وارد شده، ولى ساحت علم را آلوده به غرض‌هاى فاسدشان كرده‌اند. براى آشنايان با شرق‌شناسى، تحريف‌گرى و غرض‌ورزى‌هاى كسانى چون هنرى لامنس و ايگناس گلدزيهر و...، روشن و بس مشهور است و تاكنون نقدهاى بسيارى از سوى نويسندگان حتى غير مسلمانان نسبت به مطالب، روش و روحيه غير علمى آنان نوشته شده است.
  3. سرانجام نويسنده در خاتمه تأكيد كرده است: شرق‌شناسان، گروهى هستند كه جنگ و روش‌هاى حمله را به‌خوبى بلدند و در القاى شبهات و ريختن سمّ، برترند و ما گروهى هستيم كه هيچ چيزى را به‌خوبى بلد نيستيم جز آنچه علم داريم و علم به چيزى نداريم جز آنچه به آن اعتقاد داريم و براى ما مهمّ نيست كه با مردمان بجنگيم و رقابت كنيم؛ چون نيازى به جنگ نيست، بلكه براى ما مهمّ اين است كه مردم حقّ را ببينند، همان‌طوركه ما مى‌بينيم با چشم‌هايى كه هيچ غبار و پرده‌اى ندارد و قلب‌هايى عارى از غرض و مرض..[۳]

وضعيت كتاب

نويسنده براى كتاب حاضر، فهرست منابع عربى و بيگانه[۴]و همچنين فهرست اعلام اشخاص[۵]، تصويبات و استدراكات؛ يعنى تصحيح چند خطاى لفظى و تصحيح و تكميل يكى دو اشتباه معنوى[۶]و بعد فهرست تفصيلى مطالب[۷]را تنظيم كرده است، ولى متأسفانه خبرى از فهرست‌هاى فنى ديگر مانند آيات، اشعار، امكنه و اصطلاحات و... نيست.

اين كتاب، مستند است و نويسنده ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى آورده است. او آيات مورد نظر را با ذكر نام سوره و شماره آيه مشخص كرده است و گاه منابع مورد نظر و استنادش را با ذكر نام كتاب و جلد و صفحه مورد نظر آورده و در موارد بسيارى، پاورقى‌هاى توضيحى آورده است.

نويسنده مشخصات نگارش كتاب حاضر (زمان، مكان، مدت و...) را معين نكرده است.

اين اثر را آقاى دكتر عادل نادرعلى، از عربى به فارسى تحت عنوان «علوم حديث و اصطلاحات آن» ترجمه كرده است. استاد على‌اكبر غفارى، پاورقى‌هايى بر كتاب «علوم حديث و اصطلاحات آن» نوشته و برخى از ادعاهاى دكتر صبحى صالح را نقد كرده است.

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه كتاب، صفحه أ - ه
  2. ر.ک: متن كتاب، ص23 - 30
  3. ر.ک: همان، ص320
  4. متن كتاب، ص321 - 328
  5. همان، ص329 - 340
  6. همان، ص341
  7. همان، ص342 - 354

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. علوم حديث و اصطلاحات آن، دكتر صبحى صالح، ترجمه دكتر عادل نادرعلى، انتشارات اسوه، چاپ اول، تهران، 1376ش.

وابسته‌ها

موسوعة علوم الحديث و فنونه