سیر حوزههای علمی شیعه
سير حوزههاى علمى شيعه اثر آیتالله صافى گلپايگانى، تحقيق و كاوشى مختصر و فشرده، پيرامون حوزههاى علمى شيعه از صدر اسلام تا عصر حاضر است. اين نوشتار، در دوران قبل از انقلاب، طى نامهاى كه به محضر معظّمله ارسال گرديده، به صورت پرسش و پاسخ درآمده و حاوى نكات تاريخى و بسيار سودمند است[۱]
سیر حوزههای علمی شیعه | |
---|---|
پدیدآوران | صافی گلپایگانی، لطفالله (نويسنده) |
ناشر | جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1379 ش |
چاپ | 2 |
موضوع | حوزههای علمیه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 7/4 /ص2س9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با مقدمهاى از ناشر و سپس مقدمهاى از نويسنده آغاز شده است. متن اثر در دو بخش تدوين شده است: بخش اول شامل هشت پرسش و پاسخ از محضر آیتالله صافى گلپايگانى و بخش دوم در مورد رسالت حوزههاى علميه شيعه مىباشد.
گزارش محتوا
مطالب بخش اول كتاب بدين ترتيب است:
در پاسخ اوّل كتاب اطلاعاتى در مورد حوزههاى علمى در صدر اسلام و تاريخ و سابقه حوزههاى علمى شيعه و نام و محل حوزهها بيان شده است[۲]
در پاسخ سوم، اطلاعاتى درباره علما و حجج اسلام و مدرّسين بزرگ حوزهها و آثار آنها ذكر شده است. مطلبى كه شايان توجه است اين است كه: بسيارى از علماى شيعه در رشتههاى متعدد، متخصص و نامدار و استاد بودهاند و در علوم مختلف از آنها آثار گرانبهايى باقى مانده است؛ مانند: شيخ طوسى كه در تفسير، فقه، اصول، كلام، رجال و حديث، آثارش مشهور و مورد استفاده تمام علماى شيعه است، مثل كتاب نهايه، مبسوط، خلاف، عده، تلخيص الشافى، تبيان، تهذيب، استبصار، فهرست و رجال. و مانند: خواجه نصيرالدين طوسى، شيخ بهائى، علّامه مجلسى و علّامه حلّى[۳]
در پاسخ چهارمين پرسش، برنامه و كيفيت كار حوزههاى علمى و شرايط پذيرش و چگونگى ارتقا و درجات تحصيل و بالاخره اجتهاد بيان شده است[۴]
پرسش و پاسخ پنجم درباره مكتب جعفرى و وضع مالى طلّاب و اطلاعاتى از امور مالى حوزهها مطالبى بيان شده است[۵]
در پرسشهاى ششم و هفتم، تعداد حوزههاى علمى در حال حاضر و مقدار مدرّسين و طلّاب علوم دينى و نيز ارتباط مدارس نظاميّه بغداد با حوزههاى علمى شيعه و توضيحى در رابطه با مقايسه اين دو حوزه بيان شده است[۶]
پرسش آخر اين بخش درباره مكتبخانههاى قديم و تأثير آنها در آماده كردن جوانان براى ورود به حوزههاى علمى است.نويسنده در ابتداى اين پاسخ چنين مىنويسد: وضع مكتبخانههاى قديم به شكلى كه در اين اواخر رسيده بود كه هم ظواهر آنها در برابر مدارس جديد جلوه خوبى نداشت و هم وضع درس و سلوك معلم با شاگرد، غيرمنظم و خشونتآميز بود، نبوده است. علل و عوامل بسيار موجب اين تنزّل شده بود، و از اينكه اين وضع مخصوص كشور ما بوده يا در ساير كشورهاى مسلماننشين نيز اين تنزّل بوده يا نبوده اطلاع كافى ندارم. ولى در سفرى كه به اتفاق دانشمند روشنفكر آيتاللّه زاده گلپايگانى، مرحوم حاج آقا مهدى به هند رفتم، در آنجا براى تعليم و تربيت شيعيان، مؤسساتى ديدم كه فوقالعاده توجه مرا جلب كرد. اين مؤسسات- كه تحت نظر معلّمان با صلاحيت علمى و ايمانى اداره مىشوند و در عين حال از تشريفات زائد پيراسته بود- با بودجه كم، محصول كارشان زياد و قابل توجه بود[۷]
بخش دوم كتاب در مورد رسالت حوزههاى شيعه است كه به نقش روحانیّت شيعه و حوزههاى علمى در تبليغ و هدايت و شناساندن اسلام به دنيا و جوامع بشرى مىپردازد. نويسنده در اين مورد بيان مىدارد كه نقش روحانیّت شيعه و حوزههاى علمى همگام با فعاليتهاى علمى و تحقيقات در رشتههاى مختلف و تبليغ و هدايت و شناساندن اسلام به دنيا و جوامع بشرى و تأليف کتابهاى سودمند و انتشار مقالات، مجلّات، سخنرانىها، مواعظ و تربيت افراد لايق و علماى عامل و صالح در همه اعصار مؤثر و چشمگير بوده است و به تمام معنى در بالا بردن سطح معارف اسلامى مسلمانان و تبليغ آن به ديگران در تحرّك و بيدارى شيعه و پايدارى و مقاومت آنها در برابر هجومها و يورشها در مقطعها و فرصت ها، عامل مهم بوده و هست[۸]
در قسمت دوم از اين بخش درباره اين موضوع كه روحانیّت از سياست جدا نيست، خاطر نشان مىكند از روزى كه استعمار وارد سرزمينهاى اسلامى شد براى اينكه نفوذ اسلام را از ميان بردارد و سلطه خود را پابرجا نمايد و توجه مردم را از نيروى معنوى اسلام و مكتب جهاد و مبارزه منصرف سازد تا از يك سلسله برنامههاى به اصطلاح غيرسياسى پا بيرون نگذارند و وسيلهاى براى تعقيب و جلوگيرى از مداخلات سياسى و اجتماعى و اقتصادى آنها داشته باشد، «تز روحانیّت از سياست جداست» را عنوان كرده و چنان آنرا تبليغ نمود كه بسيارى از سادهلوحان و غربزدگان آنرا پذيرفتند و ندانستند كه اين نغمه شوم از كجا و براى چيست؟ نمىدانستند اين نغمه فلسفههاى سياسى و اقتصادى دارد و موجب تسلط اقتصادى و سياسى استعمار مىگردد[۹]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب كتاب در ابتداى آن ذكر شده است. آدرس مطالب و ارجاع به برخى منابع و نيز برخى توضيحات در پاورقى كتاب ذكر شده است.
پانويس
منابع مقاله
متن و مقدمه كتاب.