تذكرة الألباب بأصول الأنساب

تذكرة الألباب بأصول الأنساب، از آثار شيخ ابوجعفر احمد بن عبدالولى بتى بلنسى اندلسى (متوفاى 488ق)، به زبان عربى است كه نويسنده در آن، انساب عرب، به‌ويژه اصول نسب‌هاى دو قبيله عدنانى و قحطانى و شخصيت‌هاى مشهور آن‌ها را معرفى كرده است. سيد محمدمهدى موسوى خرسان (متولد نجف 1347ق)، اين اثر را تصحيح كرده و مقدمه و تعليقاتى بر آن افزوده است.

تذکرة الألباب بأصول الأنساب
تذكرة الألباب بأصول الأنساب
پدیدآورانمقری، عبدالملک بن زکریا (روایه)

العطاس، هادون أحمد (مقدمه نويس)

بتی، احمد بن عبدالعزیز (نويسنده)

خرسان، محمدمهدی (محقق)
ناشرمؤسسة المواهب
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1422 ق یا 2001 م
چاپ1
موضوعاعراب - نسب نامه نسب شناسی
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏CS‎‏ ‎‏1549‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏8‎‏ت‎‏4‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

اين كتاب از مقدمه مصحح و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل دو بخش: اصول انساب عدنان و اصول انساب قحطان) تشكيل شده است.

در مقدمه سيد هادون احمد العطاس كه آن را در مكه مكرمه 1994/12/14م، نوشته، چنين آمده است: احياى ميراث فرهنگى اسلامى و عربى از بهترين خدماتى است كه دانشمندان و نخبگان بيدار انجام مى‌دهند. از اتفاقات جالبى كه برايم پيش آمد اين بود كه در هنگام مراجعه به فهارس مكتبه شيخ‌الاسلام عارف حكمت در مدينه منوره، كتاب «تذكرة الألباب بأصول الأنساب» تأليف ابوجعفر احمد بن عبدالعزيز بن عبدالولى بتى (درگذشته در 488ق) به روايت عبدالملك بن زكريا بن حسان المقرى را يافتم. بعد از مطالعه نسخه خطى اهميت آن را دريافتم و پسرم محمد را مكلف به استنساخش كردم و بعد با همراهى با او اقدام كردم به مراجعه دقيق و مقابله با اصل و اين كار در تاريخ 10 شوال سال 1382ق، انجام شد.

مى‌توان گفت كه اين نسخه خطى از نوادر مخطوطات در كتابخانه‌هاى الجزيرة العربية و برخى از كشورهاى عربى است كه من بر فهرست‌هاى چاپ‌شده آن آگاه شدم.

... و در اين هنگام خوشوقت شدم كه پژوهشگر علامه سيد محمدمهدى بن سيد حسن خرسان موسوى نجفى را در حال انجام فريضه حج در سال 1388ق ديدم و بار ديگر خدا مرا موفق به زيارتش كرد در حج سال 1389ق و علامه خرسان در مجامع علمى نه فقط در عراق، بلكه در نزد خوانندگان كتاب‌هاى عربى در جهان اسلام مشهور است؛ چه، او 11 كتاب را تصحيح كرده و براى 21 كتاب مقدمه نوشته و همگى چاپ شده و كمتر كتابخانه معروفى است كه از آن خالى باشد، افزون بر تأليفات شخصى خودش. پس فرصت را غنيمت شمردم و نسخه خطى اختصاصى خودم را به او اهدا كردم و از وى خواستم كه تصحيحش را بپذيرد و او لطف كرد و پذيرفت... و سرانجام بار سوم او را در موسم حج سال 1394ق ديدم و خوشبختانه تحقيق و تصحيح كتاب مذكور را انجام داده و به‌همراه آورده بود.[۱]

علامه خرسان در مقدمه مفصل خودش، زندگى و زمانه نويسنده را شناسانده و بعد تصريح كرده است كه اين نويسنده گرفتار سه نوع ستم شده است: 1. قنبيطور؛ 2. مورخان؛ 3. ناسخان.[۲]او سپس نسخه‌هاى موجود و مورد استفاده را معرفى و ويژگى‌هايش را بيان كرده است.[۳]

گزارش محتوا

براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، ذكر چند قطعه از مطالب جالب آن كافى است:

  1. نويسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده تأكيد كرده است:
    «... هدف ما اين است كه درخواست يكى از دوستانمان را اجابت كنيم و توضيحى درباره انساب عرب و اصول شعبه‌ها و قبايل آن بيان كنيم... مراعات اختصار را كرديم تا طولانى نشود و قابليت حفظ داشته باشد و با همين مقدار آشنايى مى‌توان همه منسوبان به هر قبيله و تيره مشهورى را شناخت و... همه عرب به دو اصل برمى‌گردد: عدنان و قحطان و در جاهليت سلطنت با قحطان بود تاآنكه اسلام آن را به عدنان انتقال داد و هركدام از اين دو، شاخه‌هايى دارد و عرب همگى اتفاق نظر دارند كه به ترتيب از بزرگ‌تر به كوچك‌تر شش طبقه است: 1. شعب؛ 2. قبيله؛ 3. عماره؛ 4. بطن؛ 5. فخذ؛ 6. فصيله... و معيار اين طبقه‌بندى دو شرط است: قدمت ولادت و كثرت اولاد...».[۴]
  2. اصول انساب عدنان: شعبه‌هاى عدنان سه تاست؛ دو تا مشهور است كه عبارتند از: مضر و ربيعة و يكى كه شهرتش از آن دو كمتر است و آن اياد است و.[۵]
  3. اصول انساب قحطان: قحطان، دو شعبه است: حمير بن سبا و كهلان بن سبأ بن يشجب بن يعرب بن قحطان. پس قبايل مشهور حمير به مقدارى كه به اطلاع ما رسيده، عبارت است از: عريب، ابين، خميران، غيدان، حضور، ميثم، احاظه، سيبان و صيفى. پس از بنوعريب، شرعب بن قيس است كه لباس‌هاى شرعبى به آن نسبت داده مى‌شود و از بنوخيران، شعبى فقيه است كه اسمش عامر بن شراحيل مى‌باشد و از بنوغيدان، عبدكلال بن مثوب است و.[۶]

وضعيت كتاب

براى اثر حاضر، فقط فهرست منابع و فهرست تفصيلى مطالب در پايان آن فراهم شده و متأسفانه فهارس فنى (آيات و روايات و...) آماده نشده است.

مصحح براى تصحيح اثر حاضر، افزون بر ديوان‌هاى اشعار شاعران و... از تعداد قابل توجهى از منابع مهم به زبان عربى بهره برده و نام و مشخصات تعداد (71 كتاب) از آن را ذكر كرده است.[۷]مصحح تعليقات مفيدش را به‌صورت پاورقى آورده و در آن، افزون بر توضيح معانى لغوى و اصطلاحى و بيان منابع و مآخذ مطالب و اشعار، توضيحات ارزنده‌اى نيز ذكر كرده است.

پانويس

  1. ر.ک: سيد هادون احمد العطاس، ص5-7
  2. ر.ک: مقدمه محقق، ص14-51
  3. ر.ک: همان، ص51-56
  4. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص61-63
  5. ر.ک: متن كتاب، ص63
  6. ر.ک: همان، ص115
  7. ر.ک: همان، ص147-150

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.