الجواهر السنیة في الأحادیث القدسیة
الجواهر السَنِيّة في الأحاديث القدسية از تأليفات محمد بن حسن بن على بن حسين حرّ عاملى معروف به شيخ حرّ عاملى (متوفى 1104ق) است. «حديث قدسى» عبارت است از كلامى كه پيامبر اكرم(ص) از خداوند متعال نقل مىكند و در آن تحدى و اعجازى وجود ندارد.
الـجواهر السنیة في الأحادیث القدسیة | |
---|---|
پدیدآوران | حر عاملی، محمد بن حسن (نويسنده) |
ناشر | مؤسسة الأعلمي للمطبوعات |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1402 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | احادیث قدسی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 139/5 /ح4ج9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
با توجه به اينكه احاديث قدسى تا زمان مؤلف در يك كتاب جمعآورى نشده بود، لذا تصميم به نگارش اين كتاب گرفته است.[۱]
ساختار
كتاب از يك مقدمه و متن كه شامل دو بخش است تشكيل شده است.
بخش اول كتاب شامل 13 باب است كه حاوى احاديثى در شأن يازده تن از انبيا(ص) و برخى از ائمه(ع) است. باب آخر اين بخش از كتاب، احاديثى است كه از طريق اهل سنت در بحث امامت وارد شده است.
بخش دوم كتاب شامل 8 باب است كه در هفت باب، احاديث يكى از ائمه(ع) روايت شده و در باب هشتم احاديثى روايت شده كه مشخص نيست كدام امام فرموده است.
گزارش محتوا
نويسنده در بخش اول كتاب احاديثى در شأن پيامبران بزرگوارى همچون آدم(ع)، نوح(ع)، ابراهيم(ع)، يعقوب(ع)، يوسف(ع)، شعيب(ع)، موسى(ع)، داود(ع)، دانيال(ع)، عيسى(ع) و حضرت محمد(ص)، گردآورى كرده است. وى احاديث مرتبط به هر پيامبر را در يك باب قرار داده است. پس از آن در دو باب مجزا احاديثى كه در شأن ائمه از طريق شيعه و اهل سنت آمده را گردآورده است. مؤلف در اين بخش از كتاب، 532 حديث قدسى آورده است.
در بخش دوم از كتاب، 123 حديث قدسى از هفت امام اول شيعيان به غير از امام حسن مجتبى(ع) گردآورى شده است. باب آخر كتاب شامل 36 حديث قدسى است كه سند آن به امام ختم نمىشود.
اولين باب از كتاب درباره احاديثى است كه در شأن حضر آدم(ع) وارد شده است كه شامل چهارده حديث قدسى است. شيخ حر عاملى اولين حديث را از شيخ كلينى (متوفاى 329ق) با سندى كه به امام باقر(ع) مىرسد آورده است.[۲]
ايشان بعد از ذكر متن حديث مىگويد كه اين حديث را شيخ صدوق در «علل الشرايع» نيز با دو سند ذكر كرده است.[۳]
شيوه كار مؤلف در تمام ابواب كتابش چنين است كه به هنگام نقل حديث قدسى، به منابع ديگرى كه اين حديث را آوردهاند با ذكر سند اشاره مىكند و اختلافات در متن را متذكر مىشود.[۴]علاوه بر آن اگر در سند حديث، تصحيفى صورت گرفته باشد گوشزد مىكند.[۵]و در مواردى به ثقه يا ضعف يك حديث يا راوى اشاره مىكند.[۶]
مؤلف در مواردى كه متن حديث نياز به توضيح داشته باشد با لفظ «أقول» به توضيح آن پرداخته است. ايشان در مواردى كه گناهى به پيامبران منتسب شده است آنرا حمل بر ترك اولى مىكند.[۷]
ايشان در مواردى كه به قدسى بودن حديث مشكوك بوده اشاره كرده و قدسى بودن آن را ترجيح داده است.[۸]
مؤلف در مواردى، حديث را ناتمام گذاشته و با سه نقطه و الحديث به آن اشاره كرده است.[۹]و نيز در مواردى كه حديث طولانى بوده قسمتى از حديث كه مربوط به بحث بوده اشاره كرده است.[۱۰]
اينچنين نيست كه تمام مواردى كه مؤلف به عنوان حديث نقل كرده باشد سند آن به معصوم ختم شده باشد. موارد ديده مىشود كه سند آن به معصومى ختم نشده.[۱۱]و حتى يك باب در آخر كتاب نيز به اين امر اختصاص داده است.
ايشان در مواردى كه در سند حديث نام معصوم مشخص نشده، معصوم را با قرائن در سند (مثل راوى آخر) مشخص كرده است.[۱۲]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در پايان كتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.