قاموس الأطباء و ناموس الألباء

قاموس الأطباء و ناموس الألبّاء، تأليف مدين بن عبدالرحمن قوصونى مصرى، از جمله فرهنگ‌نامه‌هاى قرن يازدهم هجرى است. نويسنده كه رئيس الاطباء در دارالشفاء مصر بوده، كتاب را به زبان عربى نوشته است.

قاموس الأطباء و ناموس الألباء
قاموس الأطباء و ناموس الألباء
پدیدآورانقوصونی، مدین بن عبدالرحمان (نويسنده)
ناشرجمهوریة مصر العربیة، مجمع اللغة العربية
مکان نشردمشق - سوریه
سال نشر1421 ق یا 2000 م
چاپ1
موضوعپزشکی اسلامی - اصطلاح‏‌ها و تعبیرها - متون قدیمی تا قرن 14 پزشکی اسلامی - واژه نامه‏‌ها - متون قدیمی تا قرن 14
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏RIS‎‏ ‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ق‎‏9‎‏ق‎‏2
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

كتاب در دو جزء با مقدمه دكتر حسنى سبح و سپس مقدمه نويسنده آغاز شده و پس از آن اصطلاحات طب به ترتيب حروف الفبا ارائه شده است.

گزارش محتوا

به اعتقاد دكتر حسنى سبح در اين كتاب مطالبى ذكر شده كه پيش از آن سابقه نداشته است. كتاب، مشتمل است بر ذكر انواع مفردات از معدن، حيوان و گياه و آنچه هر فردى به آن نيازمند است، از قبيل شناخت ضبط الفاظ طب كه بزرگان لغت به صحيح‌ترين ضبط و بهترين بيان ارائه كرده‌اند. همچنين شناخت ماهيت، نوع، طبع، قوت، منافع، ضررها، ذكر اسامى مركبات و ضبط هر فردى از آنها با توضيح آن، ذكر اعضاى بدن انسان و ضبط آنها با ذكر تعريف، تشريح و توضيح هريك با واضح‌ترين بيان؛ ذكر امراض و ضبط آنها با ذكر تعريف، سبب، علامت و معالجه آن بر حسب وقت و زمان[۱]

حسنى سبح در بخش ديگرى از مقدمه‌اش به ايرادات نسخه جزء دوم كتاب اشاره كرده است. شمارى از كلمات اين نسخه از كتاب بر اثر رطوبت پاك شده و رنگ شمارى نيز تغيير كرده؛ به‌گونه‌اى كه مشكل مى‌توان آنها را خواند. علاوه بر اينكه كتاب از تصحيف و تحريف نيز به‌دور نيست[۲]

همچنين ناسخ كتاب ظاهراً غفلت كرده و فصول تاء، ثاء و جيم را از باب طاء كتاب از قلم انداخته است. از مقابله كتاب با قاموس المحيط نيز چنين به دست مى‌آيد كه شمارى از مفردات در برخى ابواب ديگر را هم از قلم انداخته كه بيشتر اين مفردات از ابواب صاد و عين است[۳]

در شرح حال ابومنصور محمد بن احمد ازهرى صاحب تهذيب اللغة كه در مقدمه كتاب آمده نيز خطاهايى رخ داده كه بعضى از آنها از طرف ناسخ است؛ از جمله اينكه سال ولادت نويسنده 202ق و سال وفات او 270ق ذكر شده؛ درحالى‌كه صحيح آن است كه ولادت وى در سال 282ق و وفات او در سال 370ق بوده است[۴]

ديگر اينكه در مقدمه چنين آمده كه ازهرى شاگرد ربيع بن سليمان بوده و از او مطالبى را فراگرفته است. ظاهر آن است كه ربيع بن سليمان مرادى از اصحاب امام شافعى بوده و اكثر كتاب‌هاى او را نقل كرده است. پس اين مطلب نيز به چند دليل صحيح نيست؛ بارزترين آنها اينكه اين ربيع در سال 270ق؛ يعنى دوازده سال پيش از تولد ازهرى از دنيا رفته است[۵]

نويسنده در مقدمه پس از خطبه كتاب به اين مطلب اشاره كرده كه برترى هر علمى بر غيرش، يا به حسب موضوع آن است يا به حسب شدت نياز به آن در هر زمان و مكان و از آنجا كه علم طب، هم موضوعش شريف‌ترين موضوع است (البته پس از علم الهى)؛ زيرا موضوعش بدن انسان است كه شريف‌ترين ركن از اركان مواليد سه‌گانه (جماد، نبات و حيوان) است و هم نياز به آن شديدتر از نياز به ساير علوم است؛ چراكه تحصيل هر علمى پس از صحت بدن انسان و سلامت آن از بيمارى‌هاى جسمى و روحى ميسر است، لذا علم طب شريف‌ترين علم است[۶]

وضعيت كتاب

اين نسخه از كتاب، افست از نسخه خطى كتاب است. مقدمه حسنى سبح فاقد شماره صفحه است. فهرست مطالب جلد اول در انتهاى آن ذكر شده است. نسخه‌بردارى از جلد دوم به قلم محمود صدقى در سال 1340ق، به اتمام رسيده است[۷]

پانويس

  1. ر.ک: دومين صفحه مقدمه حسنى سبح
  2. ر.ک: سومين صفحه همان
  3. ر.ک: همان
  4. همان
  5. همان
  6. ر.ک: مقدمه نويسنده، ص2
  7. جلد2، ص343

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.