نظامی عروضی سمرقندی
نظامی عروضی سمرقندی، ابوالحسن احمد بن عمر بن علی سمرقندی، معروف به نظامی عروضی، از شاعران و نویسندگان قرن ششم هجری است. وی به دلیل اینکه در علم عروض تبحر داشت، به عروضی شهرت یافت و از مهمترین آثار وی «چهار مقاله» یا «مجمع النوادر» میباشد.
نام | نظامی عروضی سمرقندی |
---|---|
نام های دیگر | اسم کامل: ابو الحسن نظام الدين احمد بن عمر بن علي سمرقندي معروف به نظامي عروضي
نظامي، ابو الحسن احمد بن عمر نظامي، نجم الدين احمد نظامي، نظام الدين احمد نظامي سمرقندي نظامي عروضي |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | / 6ق |
اساتید | |
برخی آثار |
|
کد مولف | AUTHORCODE03411AUTHORCODE |
دوره، موطن و سفرها
«ابوالحسن احمد بن عمر بن علی سمرقندی»، معروف به نظامی عروضی، از شاعران و نویسندگان قرن ششم هجری است. وی به دلیل اینکه در علم عروض تبحر داشت، به عروضی شهرت یافت. صاحب «مجمع الفصحاء»، او را اهل نسا میداند. وی در سمرقند به دنیا آمد و مدتی از جوانی خود را در آن شهر به کسب علوم گذراند. در ۵۰۶/۵۰۴ق، به خراسان رفت و گویند در بلخ با عمر خیام ملاقات کرده و پس از آن به هرات رفته و در ۵۱۰ق، از هرات به اردوی سلطان سنجر پیوسته و در آنجا به خدمت امیر معزی رسیده و شعر خود را به او عرضه داشته است. او با نظامی گنجوی نیز ملاقات نموده است. همچنین به خدمت ملوک غوری آل شنسب رسیده و سالها به مدح آنها پرداخته است[۱].
جایگاه علمی
نظامی در طب و نجوم و هیئت متبحر بود و در نثر، اعم از مصنوع و نثر مرسل، نیز استادی بزرگ بود، اما شعرش چندان به دل نمینشست. به آورده برخی از تذکرهنویسان، چند مثنوی داشته که از میان رفته است. از مهمترین آثار وی «چهار مقاله» یا «مجمع النوادر» میباشد که در حدود 552-۵۵۱ق، به نام حسامالدین علی بن مسعود نوشته است. در «ریحانة الأدب»، منظومه «ویس و رامین» که از داستانهای اشکانیان است و فخرالدین اسعد گرگانی آن را به نظم آورده، به نظامی عروضی نیز نسبت داده شده است[۲].
ذکر حال او را عوفی بهاختصار تمام آورده و از اشعار او چند بیت که لطفی از آنها مشهود نیست نقل کرده است. کتاب چهار مقاله او باآنکه اشتباهات تاریخی بسیار در آن دیده میشود، از جمله بدایع آثار پارسی و از بهترین نمونههای کتب منثور این زبان است. وی علاوه بر ادب که در آن متبحر بود، در طب و نجوم نیز مهارت داشت. شیوه انشای او در ادب فارسی قابل توجه بسیار است. وی اگرچه در آغاز ابواب چهارگانه کتاب خود انشایی نسبتا مصنوع دارد، لیکن در دیگر مواضع کتاب خود کمتر به صنایع متوجه میشود و گاه اسجاعی بهکار میبرد، اما کلام او در همه موارد جزیل و استوار و خالی از زواید و در نهایت اتقان و فصاحت است. عروضی در ابتدای کتاب، شرحی مختصر در اصول حکمت و اقسام موجودات علوی و سفلی و کیفیت حدوث حیوانات و انسان و احوال نفسانی او و اثبات نبوت و لزوم نائب برای نبی، یعنی پادشاه، آورده است[۳].
از اشعار وی: رضی عارض را غلامان زخمی زدند، نمرد. وی در مطایبه نوشته: ای درزِ ...ون فراخان، وی تنگدیدگان ای از رضیِ عارض محنتکشیدگان زخم اینچنین زنند و رضی را چنین کشند؟ بادا بریده دستِ شما ...وندریدگان
چه گوئی در «علی آبی» چه گوئی؟ که خاکِ راه ز آن زنروسبی بِه سر و ریشی نکو دارد ولیکن چو نیکو بنگری «کَس نیست در دِه» دو فرزند خلف کو را رسیدند بنامیزد زهی دو کم زِ سگ زِه چو زیبا باشد، اندر چشمِ این میل چو نیکو باشد، اندر حلقِ آن زِه[۴].
پانویس
منابع مقاله
برگرفته از «مجله ادبی ناقه»، 18 فروردین 1397، به آدرس اینترنتی: