تاریخ تذکره‌های فارسی

تاريخ تذكره‌هاى فارسى، تأليف احمد گلچين معانى، كتابى است در معرفى تذكره‌هاى نوشته‌شده به زبان فارسى، كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.

تاریخ تذکره‌های فارسی
تاریخ تذکره‌های فارسی
پدیدآورانگلچین معانی، احمد (نويسنده)
ناشرکتابخانه سنايی
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1363 ش
چاپ2
زبانفارسی
تعداد جلد2

نويسنده بررسى و نقد تذكره‌هاى نوشته شده را انگيزه تأليف اثر حاضر عنوان داشته و در مقدمه به اين امر، اشاره نموده است كه: «و اما اينكه نگارنده به فكر چنين تأليفى افتاد، جز آن نبود كه با بررسى دقيق و ارزيابى و نقد تذكره‌ها خزف را از گهر جدا كند و اصيل را از نااصل بازنمايد، تا راهنماى پژوهندگان در احوال شاعران باشد و از گمراهى و سرگردانى برهند و در كار نقد تذكره‌ها اعمّ از قديم و جديد نظرى جز به اشتباهكارى گذشتگان كه باعث اشتباهات معاصران شده است نبوده».[۱]

ساختار

كتاب در دو جلد تنظيم شده و مقدمه كوتاهى از نويسنده، در ابتداى هر دو جلد آمده است.

كتاب حاضر شامل دو بخش است:

بخش يكم: تذكره‌هاى فارسى؛

بخش دوم: كتاب‌هايى كه فصلى از آنها در بيان احوال شاعران است.

در هر دو بخش نكات ذيل ملحوظ بوده و مذكور افتاده است:

نام كتاب، نام مؤلف، تاريخ تأليف، سبب تأليف، روش نگارش، تعداد تراجم، اسامى صاحبان تراجم (در صورتى كه در فهرست‌ها منتشر نشده بوده)، مآخذ و منابع مؤلف درباره شعراى سلف، ذكر اصالت تمام يا قسمتى از هر تذكره، نظر انتقادى درباره ارزش و اعتبار هريك، بيان دقت نظر يا سهل‌انگارى تذكره‌نويسان در گزارش احوال شاعران با ذكر شواهدى از هر مورد، معرفى نسخه‌هاى خطى موجود در كتابخانه‌هاى عمومى و خصوصى ايران و ساير كشورهاى جهان با ذكر شماره و مشخصات هر نسخه، شرح احوال و منتخبات اشعار و ساير آثار تذكره‌نويسان.[۲]

در مورد تذكره‌هايى كه به طبع رسيده است نيز دفعات طبع و محل آن و تاريخ انتشار و چگونگى چاپ هريك مشروحا مذكور است.[۳]

نويسنده ترتيب كتاب را الفبايى قرار داده تا مراجعه بدان آسان باشد، ولى در پايان كار يك فهرست سنواتى به ترتيب قرون و اعصار از اسامى تذكره‌ها بر ساير فهارس افزوده تا مؤلفات هر قرنى به‌سهولت دانسته شود.[۴]

گزارش محتوا

در مقدمه جلد نخست، ضمن توضيح انواع تذكره‌نويسى، به برخى ويژگى‌هاى اثر حاضر اشاره شده.[۵]و در مقدمه جلد دوم، توضيح مختصرى پيرامون جلد دوم داده شده است.[۶]

به‌طور كلى تذكره‌ها را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد. دسته اول تذكره‌هاى عمومى است و هركس كه دست بدين كار زده است، درباره تراجم شعراى پيش از روزگار خود ناچار از مراجعه به منابع قديم‌ترى بوده و استفاده از اين منابع، يا با انصاف و عدالت و حق‌گزارى و امانت صورت گرفته است، يا با كتمان و پرده‌پوشى و پنهان داشتن مأخذ. دسته دوم تذكره‌هاى عصرى است؛ اعم از اينكه قسمت عصرى، جزئى از يك تذكره عمومی‌باشد، يا منحصرا در ذكر احوال شعراى هم‌زمان يك پادشاه يا معاصران تذكره‌نويس.[۷]

كتاب حاضر علاوه بر جنبه راهنمايى و ارزش علمى كتاب‌شناسى، خود نيز تذكرة الشعرايى است شامل تراجمى معتبر و منقول از منابع دست اول عصرى.[۸]

برخى از تذكره‌هاى مذكور، فقط از طريق كتاب شناخته شده و جز نامى از آنها باقى نيست؛ به همين جهت براى ثبت در تاريخ، نام آنها با شرح حال مؤلف و ذكر مأخذ به قلم آمده است.[۹]

بخش اول، جلد نخست و قسمتى از جلد دوم را به خود اختصاص داده و در آن، به معرفى تذكره‌هاى فارسى پرداخته شده كه اولين تذكره معرفى‌شده، «آتش‌فشان» تأليف محمديعقوب خان اديب فراهى (متوفى 1312ش) مى‌باشد. اين اثر، بنا بر آنچه نويسنده بدان اشاره نموده، مجموعه‌اى است در شرح حال شعراى هرات و فراه با نمونه‌اى از اشعار آنها كه در اين سال‌ها به رشته تأليف درآمده است.[۱۰]

آخرين تذكره معرفى‌شده اين بخش نيز، تذكره‌اى است تحت عنوان «يد بيضا»، تأليف مير غلامعلى آزاد بلگرامى در 1145 و 1148ق. اين كتاب، تذكره عمومى است كه نخست مشتمل بر ذكر پانصد و سى دو تن شاعر قديم و جديد بوده و به ترتيب حروف تهجى از افضل‌الدين كاشى تا مير محمديوسف بلگرامى و بعدا كه مؤلف آن را منسوخ گردانيده، تعداد شعراى آن را به 1359 نفر رسانيده است كه با ابوالحسن شهيد بلخى آغاز مى‌شود.[۱۱]

از ديگر تذكره‌هاى اين بخش، مى‌توان به آثار زير اشاره نمود: «اختر تابان» تأليف ابوالقاسم محتشم شروانى بهوپالى.[۱۲]؛ «اشعه شعاعيه» تأليف محمدحسين شعاع شيرازى.[۱۳]؛ «اقبال‌نامه» از محمدباقر ميرزاى خسروى کرمانشاهى.[۱۴]؛ «انجمن ناصرى» از ميرزا ابراهيم مدايح‌نگار در اوائل قرن چهاردهم هجرى.[۱۵]؛ «ايران صغير» يا «تذكره شعراى پارسى‌زبان كشمير»، تأليف دكتر خواجه عبدالحميد عرفانى، رايزن فرهنگى سفارت كبراى پاكستان در ايران.[۱۶]؛ «باغ معانى» تأليف نقشعلى در 1290-1274ق.[۱۷]؛ «بستان الفضائل» از عليرضا ميرزاى قاجار متخلص به شهره در 1247-1251ق.[۱۸]؛ «بيان المحمود» از محمود ميرزا بن فتحعلى شاه قاجار متخلص به محمود در 1240ق.[۱۹]و...

بخش دوم، دربردارنده تواريخ و كتبى است كه بخشى از آن‌ها، در تراجم شعراست. اولين كتاب معرفى‌شده اين بخش، «آثار الصناديد» تأليف جوادالدوله عارف جنگ دكتر سيد احمد خان دهلوى در قرن سيزدهم است كه در احوال شهر دهلى و تراجم علما، عرفا، شعرا و مزارات معروف آن بوده و دو بار به طبع سنگى رسيده است. بار اول در سيد الاخبار دهلى به سال 1847م و بار دوم در نامى پريس كانپور به سال 1904م. اما نويسنده خود به هيچ‌يك از دو چاپ اين كتاب دست نيافته، ولى نقل قسمت‌هايى از آن را در كتاب‌هاى ديگر ديده و بدان اشاره كرده است؛ از جمله در كتاب «ارمغان هندوستان» تأليف مولوى سيد لطف‌على شاه مودودى چشتى هروى و كتاب «نقش پارسى بر احجار هند» تأليف استاد دانشمند آقاى على‌اصغر حكمت.[۲۰]

آخرين اثر اين بخش نيز «يادگار بهادرى»، تأليف بهادر سنگه شاه‌جهان‌آبادى در 1249ق بوده كه تاريخ عمومى است و شامل چهار سانحه و چند باب در شرح حال فضلا و شعرا و جغرافيا و فنون و علوم.[۲۱]

از ديگر آثار اين بخش، مى‌توان از: «آثار عجم» تأليف محمدنصير ميرزا آقاى فرصت حسينى شيرازى در 1310 تا 1313ق.[۲۲]؛ «آيين اكبرى» تأليف ابوالفضل علامى بن شيخ مبارک ناگورى در حدود 1006ق.[۲۳]؛ «شجره طيبه» تأليف ميرزا سيد محمدباقر مدرس رضوى در 1333ق.[۲۴]و «طبقات اكبرى» تأليف خواجه نظام‌الدين احمد بن خواجه مقيم هروى در 1002ق.[۲۵]نام برد.

وضعيت كتاب

فهارس كتاب كه عبارتند از فهرست الفبايى اسامى تذكره‌ها به ترتيب قرن تأليف؛ نام‌هاى كسان و خاندان‌ها؛ اسامى كتب و اماكن مذكور در متن، در انتهاى جلد دوم آمده است.

در پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع.[۲۶]، به توضيح برخى از مطالب متن پرداخته شده است.[۲۷]

پانويس

  1. ر.ک: مقدمه، ج1، صفحه پنج
  2. ر.ک: همان، صفحه پنج - شش
  3. همان، صفحه شش
  4. همان
  5. همان، صفحه سه - هفت
  6. مقدمه، ج2، ص1-2
  7. ر.ک: مقدمه، ج1، صفحه چهار - پنج
  8. همان، صفحه شش
  9. همان
  10. ر.ک: متن كتاب، ج1، ص2
  11. ر.ک: همان، ج2، ص418-419
  12. همان، ج1، ص19
  13. همان، ص34
  14. همان، ص36
  15. همان، ص71
  16. همان، ص80
  17. همان، ص82
  18. همان، ص117
  19. همان، ص137
  20. همان، ج2، ص423
  21. همان، 805
  22. همان، ص423
  23. همان، ص436
  24. همان، ص660
  25. همان، ص668
  26. ر.ک: پاورقى، ج1، ص54
  27. ر.ک: همان، ص69

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.