ابن حیون، نعمان بن محمد
ابـوحنیفه محمد بن نعمان، معروف به قاضی نعمان، پایهگذار فقه اسماعیلی و بزرگترین فقیه در هـمه ادوار اسـماعیلیه اسـت.
نام | ابن حیون، نعمان بن محمد |
---|---|
نامهای دیگر | ابو حنیفه شیعه
ابوحنیفه مغربی تمیمی مغربی، نعمان بن محمد قاضی النعمان المصری قاضی نعمان |
نام پدر | محمد بن منصور |
متولد | نامشخص- قرن چهارم |
محل تولد | قیروان |
رحلت | 363 ق |
اساتید | |
برخی آثار | دعائم الاسلام، اساس التأویل، تأویل دعائم الاسلام،.... |
کد مؤلف | AUTHORCODE301AUTHORCODE |
شخصیت برجسته، تألیفات فراوان و تأثیرگذاری عمیق او بر اسماعیلیه و همچنین خدمات بیبدیل او در راه استواری مذهب اسماعیلی، از او چـهرهای پرفروغ ساخته است. بزرگان اسماعیلیه همیشه از قاضی نعمان با احترام و تجلیل یاد کـردهاند و هنوز هم کتابهای او در مـیان گـروههایی از اسماعیلیه رواج دارد.
در این میان، نکته قابل توجه این است که علمای امامیّه (= اثناعشری) در قرون اخیر قاضی نعمان را از خود دانسته و کتاب معروف او، دعائم الاسلام، را از منابع فقهی و حدیثی خود به شمار آورده و بدان استناد کـردهاند.
قاضی نعمان در قرن چهارم میزیست و با بزرگانی چون ابن بابویه و کلینی(ره) همعصر بود. شخصیت برجسته و مقام و آثار علمی او اهمیت پرداختن به آثار و افکار او و کاوش در راه فهم حقیقت مذهب او را بهخوبی نمایان میسازد.
ولادت
نام کامل او ابوحنیفه نعمان بن محمد بن منصور بن احمد بن حیون تمیمی معروف به «قاضي نعمان» است.
تاریخ تولد وی نامشخص است. اما از میان اقوال میتوان تولد وی را بین سالهای 259ه تا ۲۹۰ق دانست (جوان آراسته امیر، ص48).
مـکان تـولد قـاضی نعمان همانند زمان آن مشخص نیست. زِرِکلی او را اهل قیروان میداند.
از خانواده قاضی نـعمان نـیز اطـلاعاتی در دست نیست، به جز اشارههایی که در بعضی منابع به پدر او شده است. برخی از نویسندگان اسماعیلی احتمال دادهاند که پدرش نیز از داعیان اسماعیلی بوده باشد.
قاضی دو پسر داشت که در مغرب متولد شدند و در مصر وفات یافتند. فرزندان قاضی نعمان بر مسند پدر تکیه زدند و قضاوت در دستگاه فاطمی تا سال 441ق در این خاندان باقی ماند.
موقعیت علمی
از قاضی نعمان آثار فراوانی به جای مانده است که حاکی از احاطۀ علمی وی بر کلام و فقه امامیه است. آصف فیضی در مقدمه دعائم الاسلام دربارۀ او نوشته است: «قاضی نعمان دارای مواهبی متعدد بود؛ علم زیاد و معرفتی وسیع داشت، اهل تحقیق و جستجو و کثیرالتألیف بود».(همان، ص50-51)
ابن خلکان نیز به نقل از کتاب اخبار قضاة مصر دربارۀ او چنین نوشته است:
قاضی نعمان بن محمد، در غایت فضیلت بود، اهل قرآن و عالم به معانی آن بود، از ابعاد فقه و اختلاف فقها آگاهی داشت. لغت، شعر قوی و تاریخ مردم را میشناخت. در همۀ اینها با درایت و انصاف بود.
به بهترین وجه و زیباترین عبارت، هزاران صفحه دربارۀ اهلبیت تألیف کرد. کتابینیکو در باب مناقب و مثالب نگاشت. همچنین ردیههایی بر مخالفان دارد: بر ابوحنیفه، مالک، شافعی و ابن سریج ردیه دارد(همان).
فعالیتهای سیاسیاجتماعی
قاضی نعمان در دستگاه فاطمیان وظایف خطیری چون قاضی القضاتی را بر عهده داشته است. قاضی از ابتدای دعوت فاطمیان همراه آنان بود و چهار خلیفه فاطمی را خدمت کرد.
تألیفات قاضی نعمان از عوامل مهم تحکیم پایههای حکومت فاطمی به شمار میروند.
دربارۀ خدمات قاضی نعمان با استفاده از آنچه خودش در المجالس و المسایرات نقل کرده است، چنین گفتهاند:
از سال ۳۱۳ تا ۳۲۲ق مؤلف مسئولیت رساندن اخبار را به عبیدالله و قائم عهدهدار بوده است. احتمال دارد که این مسئولیت صرف خدمت یا مراقبتی بوده است.
از سال ۳۲۲ تا ۳۴۴ق در زمان خلیفۀ دوم فاطمی، القائم بامرالله، مؤلف همان مسئولیت رساندن اخبار را به خلیفه به عهده داشت و به استنساخ کتب برای اسماعیل فرزند قائم نیز میپرداخت.
از سال ۳۳۴ تا ۳۴۱ق هنگامی که اسماعیل خلیفۀ سوم فاطمی شد و لقب ابیطاهر المنصوربالله را بر خود نهاد، جایگاه مؤلف تا قضاوت ارتقا یافت. خود میگوید: «من اولین کسی بودم که منصب قضاوت را به من داد و نامم را بلند گردانید و مقامم را نکو داشت».
از سال ۳۳۴ تا ۳۳۷ق منصور او را قاضی شهر طرابلس کرد.
در سال ۳۴۱ق در عهد معز، خلیفۀ چهارم فاطمی، شوکت و عظمت نعمان افزایش یافت، چرا که نعمان قبل از خلافت وی با او ارتباط وثیقی داشت. «آنچه را میخواستم به عرض منصور بالله برسانم، ابتدا به معز لدین الله عرضه میکردم؛ اگر نظر او مساعد بود، انجام میدادم و آنچه را نمیپسندید ترک میکردم».
همین پیروی مطلق از معزّ، راه را برای وصول نعمان به مراتب بالا در دولت فاطمی هموار کرد و او را از بزرگان اندیشۀ اسماعیلی قرار داد. قاضی از فرصت به دست آمده بهترین استفاده را برد و بسیاری از کتابهایش را در این دوره منتشر کرد.
در سال ۳۶۲ق معزّ به مصر نقل مکان کرد و رکن مستحکم خلافت فاطمی شد. نعمان نیز همراه او به مصر رفت و معزّ با کمکهای فکری او، پایههای حکومت را بر مبنایی اسلامی و شیعی استوار کرد و شهر قاهره را بنیان نهاد(همان، ص51-52)
مذهب
مشهورترین قول دربارۀ مذهب قاضی نعمان آن است که وی در ابتدا مالکی بود، آن گاه به مذهب اسماعیلی گروید. با این حال، دربارۀ مذهب وی اقوال متعددی وجود دارد اقوال راجع به مذهب وی پیش از خلافت فاطمیان
- مالکی بودن: عموم منابع قاضی نعمان را مالکی دانستهاند. این قول را ابن خلکان مطرح کرده است و عدهای دیگر همچون علامه مجلسی، فرهاد دفتری و... به تبعیت از وی این قول را برگزیدهاند.
- اسماعیلی بودن: بعضی از منابع و مراجع اسماعیلی، ادعا کردهاند که وی از همان ابتدا دارای مذهب اسماعیلی بوده، انتساب وی را به مذاهب دیگر بعید دانستهاند.
- حنفی بودن:
ابن تغری بردی بر اساس استدلالی نادرست ادعا کرده است که او حنفی بوده است.
اقوال راجع به مذهب وی پس از ورود به حکومت فاطمیان
اسماعیلی: همۀ متون اسماعیلی قاضی نعمان را از علمای بزرگ خود دانسته، از او به بزرگی و عظمت یاد میکنند. همچنین برخی از بزرگان شیعۀ اثناعشریه مانند ابن شهر آشوب، مقدس اردبیلی و... و بسیاری از بزرگان اهل سنت مانند ذهبی، عسقلانی و... نیز همین نظر را پذیرفتهاند.
دوازدهامامی: برخی از علمای دوازدهامامی، قاضی نعمان را شیعۀ اثناعشری دانستهاند. علامه مجلسی، سید بحرالعلوم، محدث نوری، مامقانی، شیخ عباس قمی و آقابزرگ تهرانی و... این قول را برگزیدهاند.
تأليفات
قـاضی نعمان نویسندهای پرکار بـود. بـیش از چهل رساله به نام او ثـبت کـردهاند. ظاهراً وی بیشتر عمر خود را به تصنیف و تألیف آثار متعدّد خود در فقه و نـیز موضوعات دیگری از قـبیل تـاریخ، تأویل و حقایق گذرانیده اسـت.
یازده کتاب در فقه
- کـتابالایضاح؛
- مـختصرالایضاح؛
- کتاب الاخبار فی الفقه؛
- مختصر الآثار فیما روی عن الائمة الاطهار؛
- الاقتصار؛
- القصیدة المنتخبة؛
- دعائم الإسلام و ذکر الحلال والحرام والقضایا والأحکام؛
- منهاجالفرائض؛
- الاتفاق والافـتراق؛
- المـقتصر؛
- الینبوع.
سه کتاب در اخبار
- شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار؛
- قصیدة ذات المحنة؛
- قصیدة ذات المنن.
نُه کتاب در حقایق
- دعائم الإسلام؛
- تأویل الشریعة؛
- اساس التأویل؛
- شرح الخطب التی لأمیرالمؤمنین علی؛
- کتاب التوحید والامامة؛
- اثبات الحقائق فـی مـعرفة توحید الخـالق؛
- حدود المعرفة فی تفسیر القرآن و التنبیه علی التأویل؛
- نهجالسبیل الی معرفة علم التأویل؛
- الراحة والتسلّی.
پنج کتاب در ردّ مـخالفان
- اختلاف اصول المذاهب؛
- الرسالة المصریة فی الردّ علی الشافعی؛
- الردّ علی ابن سریبح البـغدادی؛
- ذات البـیان فی الرد علی ابن قتیبة؛
- دامع الموجز فی الردّ علی العتقی.
چهارده کتاب در عقاید
- القصیدة المختارة؛
- کتاب الهمّة فی آداب اتـباع الأئمـّة؛
- کتاب الطهارة؛
- الارجوزة؛
- مفاتیح النعمة؛
- کتاب الدعاء؛
- کتاب عبادة یوم ولیلة؛
- کیفیة الصـلاة عـلی النـبی؛
- التعقیب والانتقاد؛
- کتاب الحلی والثیاب؛
- کتاب الشروط؛
- منامات الأئمّة؛
- تأویل الروایات؛
- التفریع والتصنیف.
پنج کتاب در وعـظ و تاریخ
- رسالة الی المرشد الداعی بمصر فی تربیة المؤمنین؛
- کتاب المجالس والمسایرات والمواقف والتـوقعیات؛
- معالم الهدی؛
- المناقب لأهـل بـیت رسولاللّه؛
- افتتاح الدعوة.
تقسیم بندی دیگر در آثار وی
کتابهای موجود
تقریبا نیمی ازاین کتب اکنون موجودند و بقیه یا ازبین رفتهاند و یا در دسترس نیستند.
کتب موجود قاضی نعمان را حسینی جلالی چنین برشمرده است: 1. الاخبار، 2. اختلاف اصول المذاهب، 3. الارجوزة المختارة، 4. اساس التـأویل، 5. افتتاح الدعوة، 6. الاقتصار، 7. الایضاح، 8. تأویل الشریعة، 9. تربیة المؤمنین بالتوقیف علی حدود باطن الدین (تأویل الدعائم)، 10. تقویم الانام، 11. التوحید، 12. دعائم الاسلام فی مسائل الحلال والحرام والقضایا والاحکام(معروفترین کتاب نعمان)، 13. ذات البیان، 14. الراحة والتسلّی، 15. الرسالة المذهبیة فی العقائد الاسماعیلیة، 16. شرح الاخبار فی فضائل الأئمة الاطهار، 17. الطهارات، 18. قصیدة فی الامام الحسین، 19. المجالس والمسایرات، 20. مختصر الآثـار فـیما روی عـن الأئمة الأطهار، 20. مفاتیح النعمة، 22. المـناقب والمـثالب، 23. المـنتخبة (قصیدهای فقهی)، 24. منهاج الفرائض، 25. الهمة فی آداب اتباع الأئمة، 26. الینبوع، 27. کتاب یوم ولیلة فی الصلاة المفروضة.
کتابهای مفقود
امّا آثار مفقود قاضی نعمان عبارتند از:
1. الآثـار النـبویة، 2. الاتـفاق والافتراق، 3. اصول الحدیث، 4. الامامة، 5. البلاغ الاکبر والناموس الاعـظم (دربـاره اصول دین)، 6. تأویل القرآن، 7. التفریع والتصنیف لمن لایعلم العلم، 8. الدامع الموجز فی الردّ علی العتکی، 9. الدّعاء، 10. الرد علی الخوارج، 11. ذات المحنة، 12. ذات المـنن، 13. الرسـالة المـصریة فی الردّ علی الشافعی، 14. کیفیة الصلاة علی النبی، 15. کتاب فیما رفـضته العامّة من کتاب اللّه وانکرته، 16. معالم الهدی، 17. نهج السبیل الی معرفة علم التأویل، 18. التعقیب والاتحاد، 19. الحلی والثیاب، 20. الشروط، 21. منامات الائمـّة، 22. رسـالة الی المـرشد الداعی بمصر فی تربیة المؤمنین، 23. المغازی(همان، ص54-55)
وفات
عموم تـذکرهنویسان وفـات قاضی نـعمان را در ماه رجب سال 363ق (۲۷ مارس ۹۷۴م) ذکر کردهاند، امّا بعضی دیگر ماه جمادیالآخر همان سال را ذکر میکنند.
منابع مقاله
جوان آراسته، امیر، قاضی نعمان و مذهب او، مجله هفت آسمان، بهار و تابستان 1380، شماره 9 و10، (از صفحه 47 تا 82)
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/142338