التعريفات الفقهية

التعريفات الفقهية، اثر سيد محمد عميم احسان مجددى، بركتى مشهور به مفتى است كه در آن، نويسنده واژه‌ها و اصطلاحات فقهى و اصولى را به زبان عربى و بر طبق حروف الفبا شرح داده است.

التعریفات الفقهیة
التعريفات الفقهية
پدیدآورانمجددی برکتی، محمد عمیم الاحسان (نويسنده)
عنوان‌های دیگرمعجم یشرح الالفاظ المصطلح علیها بین الفقهاء و الاصولیین و غیرهم من علماء الدین
ناشردار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر2009 م
چاپ2
موضوعاصول فقه - اصطلاح‏‌ها و تعبیرها فقه - اصطلاح‌ها و تعبیرها
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏147‎‏/‎‏2‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏ت‎‏7

نام كامل اين اثر، عبارت است از «التعريفات الفقهية؛ معجم يشرح الألفاظ المصطلح عليها بين الفقهاء و الأصوليين و غيرهم من علماء‌الدين».

ساختار

كتاب حاضر از مقدمه ناشر، مقدمه ولايت حسين، مقدمه نويسنده و متن فرهنگ‌نامه تشكيل شده است. نويسنده از شيوه الفبايى براى سامان دادن به كتابش استفاده كرده و به معانى لغوى اصطلاحات نيز توجه داشته و به توضيح معانى اصطلاحى فقهى و اصولى، به‌صورت مختصر پرداخته است.

گزارش محتوا

درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

  1. كتاب حاضر يكى از رساله‌هاى پنج‌گانه نويسنده است كه قبلا در سال 1407ق، در پاكستان به‌صورت يك مجموعه تحت عنوان «قواعد الفقه» منتشر شده بوده و بعد به‌صورت جداگانه انتشار يافته است.[۱]
  2. در مقدمه «ولايت‌حسين» كه در تاريخ آغاز ربيع‌الآخر 1381ق در دكه پاكستان شرقى نوشته شده، با ستايش از علم و كمالات نويسنده اثر حاضر و مدح مجموعه «قواعد الفقه»، تأكيد كرده است كه «التعريفات الفقهية»، براى كسى كه بخواهد در دين اسلام فتوا بدهد، كتابى مبارك و محكم است.[۲]
  3. نويسنده در مقدمه‌اش - كه آن را در تاريخ دهم محرم 1380ق، در دكه نوشته است - تأكيد كرده است كه كتاب حاضر فرهنگ‌نامه‌اى است كه الفاظ اصطلاحى اصوليان و فقيهان را توضيح مى‌دهد و معانى الفاظ مشكل در كتاب‌هاى عالمان دين را شرح مى‌دهد. او افزوده است اين الفاظ و اصطلاحات را از كتاب‌هاى انديشمندان خودمان برگرفتم و براى سهولت كار آن را بر حسب حروف الفبا مرتب ساختم.[۳]همچنين نويسنده اسامى و پديدآورندگان چند مورد از مهم‌ترين كتاب‌ها را ذكر كرده است كه مرجع و مأخذ اثر حاضر قرار داده شده است، مانند: «مفردات» راغب اصفهانى، «طلبة الطلبة» ابوحفص نسفى، «المنار» ابوالبركات نسفى، «تعريفات» سيد شريف جرجانى و «قاموس اللغة» فيروزآبادى و.[۴]
  4. نويسنده، فهرست الفبايى اصطلاحات را با «الله»، «أحمد»، «الإسلام» و «الإيمان» شروع كرده.[۵]و با واژگان و اصطلاحات ديگرى چون «الثابت»، «الثأر»، «الثبات».[۶]و... ادامه داده و با «يوم النفير الأول».[۷]پايان داده است.
  5. نويسنده به منابع فقهى حنفى‌مذهب و اهل سنت اكتفا كرده و متأسفانه از آثار ارزنده ديگران و از جمله فقيهان شيعى، همانند شيخ مفيد و... هيچ استفاده‌اى نبرده است.
  6. يكى از ابتكارات نويسنده آن است كه چگونگى ايستادن نمازگزار در جهت قبله را به‌صورت نمودار ترسيم كرده است.[۸]
  7. هيچ پاورقى و حاشيه‌اى براى متن اثر حاضر نيامده است. البته در يك مورد در مقدمه ناشر به كتاب «المذهب الحنفي» ارجاع داده شده و شماره جلد و صفحه آن نيز مشخص شده است.[۹]
  8. نويسنده در مورد معناى «ظاهر المذهب و ظاهر الرواية» چنين نوشته است: منظور از آن دو، عبارت است از مسائلى كه در المبسوط و الجامع الكبير و الجامع الصغير و السير الكبير وجود دارد و مقصود از «غير ظاهر المذهب و ظاهر الرواية» عبارت است از مسائل جرجانيات و غير آن از متقدمان حنفيه.[۱۰]
  9. نويسنده درباره واژه عروس چنين نوشته است: عروس در مورد مذكر و مؤنث هر دو استعمال مى‌شود و تا زمانى كه در عروسى هستند به آن دو عروس گفته مى‌شود و آن زمان عبارت از سه روز است و بعد از آن همسر (زوج و زوجة: زن و شوهر) ناميده مى‌شوند.[۱۱]
  10. نويسنده، اسامى فقيهان هفت‌گانه را كه از تابعيان بودند و در مدينه زندگى مى‌كردند به اين صورت آورده است: 1. عبيدالله بن عبدالله (متوفاى 94)؛ 2. عروة بن زبير بن عوام (متوفاى 94)؛ 3. قاسم بن محمد بن ابى‌بكر (متوفاى 106)؛ 4. سعيد بن مسيب (متوفاى 91)؛ 5. ابوبكر بن عبدالرحمن مخزومى (متوفاى 94)؛ 6. سليمان بن يسار (متوفاى 107)؛ 7. خارجة بن زيد (متوفاى 99).[۱۲]

وضعيت كتاب

در پايان كتاب، فقط فهرست اجمالى مطالب.[۱۳]آمده است و متأسفانه هيچ‌يك از فهرست‌هاى فنى ديگر (مانند آيات، روايات، منابع، اعلام و...) براى اثر حاضر تنظيم نشده است.

همچنين نويسنده نام و نشان و شماره سوره‌ها و آيات مورد استفاده در متن را، به‌صورت درون‌متنى آورده است.[۱۴]يادآورى مى‌شود كه در نسخه موجود از كتاب حاضر، چند صفحه.[۱۵]سفيد است و هيچ مطلبى در آن نوشته نشده است.

پانويس

  1. مقدمه كتاب، ص4
  2. همان، ص4-5
  3. همان، ص7-8
  4. همان، ص7
  5. متن كتاب، ص9
  6. همان، ص66
  7. همان، ص246
  8. همان، ص74
  9. مقدمه كتاب، ص3، پاورقى 1
  10. متن كتاب، ص139
  11. همان، ص139
  12. همان، ص166
  13. همان، ص247-248
  14. به‌عنوان مثال ر.ک: همان، ص9، 10، 11 و...
  15. ص192-200 و 216 و 217

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.