طوسی، علی بن محمد
علاءالدین علی بن محمد طوسی، معروف به مولانا علی عران، متکلم، فقیه، از مشاهیر علما و حکمای قرن نهم هجری، حنفی
نام | طوسي، علي بن محمد |
---|---|
نام های دیگر | علاء الدين علي بن محمد الطوسي |
نام پدر | محمد |
متولد | قرن نهم هجری |
محل تولد | مرقند |
رحلت | 877ق |
اساتید | مـحمّد جـاجرمی |
برخی آثار | الذخيره |
کد مولف | AUTHORCODE18153AUTHORCODE |
پس از تکمیل علوم عقلیه و نقلیه در ایران به عثمانی رفت. کتاب «الذخيرة» از جمله آثار اوست. او را از شاگردان مولانا مـحمّد جـاجرمی دانستهاند[۱].
ولادت
در سمرقند متولد شد.
تحصیلات
«علاءالدین»، پس از تکمیل تـحصیلات و تـبحّر در علوم عـقلی و نقلی در بلاد ایران، راهی عثمانی شد و در نزد دو تن از سلاطین عثمانی، سلطان مراد خان (824-855ق) و سلطان محمد فاتح (855-886ق) مـورد اکرام و احترام فوقالعاده قرار گرفت و از جانب سلطان به سمت مدرسی مدرسه بـروسه و مـدرسه زیـرک برگزیده شد؛ ولی سرانجام از سلطان محمد فاتح رنجیدهخاطر گشت و با دلی آزرده، اسـلامبول و کـشور ترک را بهقصد ایران ترک گفت. از تمام مشاغل و علائق دنیوی کناره گرفت و قدم در راه فـقر و تـصوف گـذاشت. او بنا به قولی در سال 860 یا 877 ق، در سمرقند و به روایت دیگر در سال 885ق، در تبریز یا در خراسان چشم از جهان فـروبست[۲].
بـهطور قـطع و یقین مولانا علاءالدین علی طوسی بعد از رنجش خاطر از سـلطان عثمانی، از شهر اسلامبول عازم ماوراءالنهر شده و در شهر سمرقند که در آن زمان پایتخت ماوراءالنهر و شهری امن و آرام بـوده، رحـل اقـامت افکنده و از علائق دنیائی حتی درس و بحث نیز کناره گرفته و در سلک یاران و مـعتقدان خـواجه عبیدللّه احرار که در حوزه ماوراءالنهر حتی خراسان نفوذ معنوی فوقالعاده داشته منسلک گشته است[۳].
بـاایـنکه مولانا طوسی غالباً در مجالس صحبت خواجه احرار حاضر میشده، معهذا کمتر سـخن مـیگفته و بـیشتر خاموش بوده و این خاموشی گزیدن و دامن صحبت فراهم چیدن، نشانه آن است که حقشکنی و کـافرماجرائی و بـیانصافی سـلطان عثمانی تا چه مایه در روح حساس و زودرنج این دانشمند آواره اثر بد و ناگوار گذاشته و درعـینحال خـواجه احرار و دیگر بزرگان به کمال فضل و دانش اعتراف داشتهاند و همواره لوازم احترام و بزرگداشت او را بهجا مـیآوردند[۴].
علاءالدین علی بن محمد طوسی، با یکی دیگر از مشاهیر علمای ریاضی و حـکمت و کـلام در قرن نهم، معاصر و بهطور شگفتانگیزی در نام و لقب و نام پدر با یکدیگر مشترک است. از قضای اتفاق هر دو تن نیز مدتی از عمر خـود را در دربـار عثمانی گذراندهاند. این شخصیت هـمان عـلاءالدین علی بن محمد سمرقندی معروف به ملا علی قوشچی است و همان است که در کتاب جامی از وی نام برده شده تاایـنکه در سـال 879 در همان شهر درگذشت[۵].
وفات
حقیقت این است که صاحبان تاریخ و تذکره از پایان زندگانی وی اطلاع درستی نـدارند، اما قرائنی از کتاب رشحات عين الحياة کاشفی سبزواری (متوفی 939ق) - که کتابی است در شرح احوال و اقوال مشایخ طریقه نقشبندیه تا پایان قرن نهم هجری[۶] - ثابت میکند که علاءالدین اواخر عمر خـود را در شهر سمرقند گذرانده و در همان شهر نیز از دنیا رفته و تاریخ فوتش نیز به حدس نزدیک به یقین میان سنوات 877 تا 885ق است و سال 860ق، نـمیتواند درسـت بـاشد؛ زیرا خواجه عبیداللّه احرار تا سال 860ق و حتی چند سال بعد نیز هـنوز بـه مقام و مرتبه آنچنان عالی نرسیده بود. وی به دستور خـواجه احـرار در محوطه ملایان که کوی مخصوص مقبره و آرامگاه علما و مشایخ بزرگ بوده، به خاک سپرده شده و جای قبرش معلوم و معین است[۷].
آثار
وی کتابی با نام «الذخيرة» در مقابل تهافت الفلاسفة امام غزالی و بر حاشیه مـطالع و شـمسیّه حاشیه نوشته است.
پانویس
منابع مقاله
- معینیان، علیاصغر، «تذکر چند اشتباه تاریخی: در کتاب جامی تألیف استاد علیاصغر حکمت»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گوهر، بهمن و اسفند 1354، شماره 35 و 36، صفحه 995 تا 999.
- نوشاهی، سید عارف، مرآت الأدوار و مرقات الأخبار (فصلی در شرح حال بزرگان خراسان و ماوراءالنهر و فارس در قرنهای نهم و دهم)، پایگاه مجلات تخصصی نور، معارف، آذر - اسفند 1375، شماره 39، صفحه 91 تا 113).
- کاسمی، نصرةالله، «دیباچه بر کتاب رشحات عين الحياة»، پایگاه مجلات تخصصی نور، گوهر، شهریور 1357، شماره 66، صفحه 417 تا 423.