عبید زاکانی، عبیدالله

خواجه نظام‌الدين عبيد الله زاكانى، معروف به عبيد زاكانى، و متخلص به عبید، شاعر و نويسنده طنزپرداز فارسى‌زبان قرن هشتم هجرى است .

عبید زاکانی، عبید الله
نام عبید زاکانی، عبید الله
نام های دیگر عبیدر

نظام‌الدین عبیدالله زاکانی

نجم‌الدین عبید زاکانی

Ubayd Zakani

نام پدر
متولد پایان قرن هفتم و آغاز قرن هشتم
محل تولد قزوین
رحلت 772 ق
اساتید
برخی آثار ‏اخلاق الاشراف
کد مؤلف AUTHORCODE2248AUTHORCODE

ولادت

طبق قراين موجود در اواخر قرن هفتم يا اوايل قرن هشتم هجرى در يكى از توابع قزوين چشم به جهان گشود.

خاندان

علت مشهور بودن او به زاكانى نسبت داشتن او به خاندان زاكان است كه اين خاندان تيره‌اى از «عرب بنى خفاجه» بودند كه بعد از مهاجرت به ايران به نزدیک ى رزن از توابع همدان رفتند و در آن ناحيه ساكن شدند. در اين خاندان دو شعبه از ديگران مشهورتر بودند. شعبه‌ى اول كه به گفته حمد الله مستوفى (معاصر و همشهرى عبيد) اهل دانش‌هاى معقول و منقول بودند و شعبه‌ى دوم كه اين مورخ آنها را ارباب الصدور (وزيران و ديوانيان) مى‌نامد. حمد الله مستوفى، عبيد را نظام‌الدين عبيد الله زاكانى ياد مى‌كند و او را از شعبه‌ى دوم مى‌داند. بااين‌همه، اطلاع دقيقى از مقام صدارت يا وزارت براى عبيد در دست نيست و همين قدر مى‌دانيم كه در دستگاه پادشاهان فردى محترم بوده است.

عبيد در نگاه تاريخ

بنا به گفته تاريخ‌نويسان عبيد در طول حيات خود لقب‌هايى را از امراء و حكام زمان خود گرفته است و اشعار خوب و رسائل بى‌نظيرى دارد.

عباس اقبال در مقدمه ديوان عبيد مى‌نويسد:

از شرح حال و وقايع زندگانى عبيد زاكانى اطلاع مفصل در دست نيست. اطلاعات ما در اين باب منحصر است به معلوماتى كه حمد الله مستوفى معاصر عبيد و پس از او دولت‌شاه سمرقندى در تذكره خود، تأليف شده در سال 892ق، در ضمن شرحى مخلوط به افسانه در باب او به دست داده و مؤلف رياض العلماء در باب بعضى از تأليفات او ذكر كرده است. معلومات ديگرى نيز از اشعار و مؤلفات عبيد به دست مى‌آيد. از مختصرى كه مؤلف تاريخ گزيده راجع به عبيد نوشته است مطالب زير استنباط مى‌شود:

  1. اينكه او از جمله صدور وزرا بوده، ولى در هيچ منبعى به آن اشاره نشده است.
  2. نام شخص شاعر نظام‌الدين بوده است، در صورتى كه در ابتداى غالب نسخ كليات و در مقدمه‌هايى كه بر آن نوشته‌اند وى را نجم‌الدين عبيد زاكانى ياد كرده‌اند.
  3. نام شخصى شاعر، عبيد الله و عبيد تخلص شعرى او است. خود او نيز در يكى از غزل‌هاى خود مى‌گويد:


گر كنى با ديگران جور و جفابا عبيد الله زاكانى مكن

عبيد در هنگام تأليف تاريخ گزيده كه قريب چهل سال پيش از مرگ اوست، به اشعار خوب و رسائل بى‌نظير خود شهرت داشته است. در تذكره دولت‌شاه سمرقندى چند حكايت راجع به عبيد و مشاعرات او با جهان‌خاتون شاعره و سلمان ساوجى و ذكر تأليفى از او به نام شاه شيخ ابواسحاق در علم معانى و بيان و غيره هست.

عبيد در تأليفات خود از چندين تن از پادشاهان و معاصرين خود مانند خواجه علاءالدين محمد، شاه شيخ ابوالحسن اينجو، ركن‌الدين عبدالملك وزير سلطان اويس و شاه شجاع مظفرى ياد كرده است. وى از نوابغ بزرگان است. مى‌توان او را تا يك اندازه شبيه به نويسنده بزرگ فرانسوى ولتر دانست.

آثار

صرف نظر از اينكه عبيد شاعر بوده است، همگان نام او را با طنز و هزل عجين و اغلب عامه او را به لطايفش مى‌شناسند.

  1. ديوان لطايف (شامل چند منظومه كه در اين ميان منظومه موش و گربه شهرت بسيار داشته و ريش‌نامه و صد پند از همه لطيف‌ترند. وى مانند بسيارى از طنزپردازان متقدم، مثل سعدى شيرازى، طنز و هزل به‌يك‌سان در لطايف او راه يافته است)؛
  2. رساله اخلاق الاشراف؛
  3. ريش‌نامه؛
  4. صد پند؛
  5. ترجيع‌بند؛
  6. تضمينات و قطعات؛
  7. رباعيات؛
  8. رساله دلگشا؛
  9. منظومه موش و گربه؛
  10. منظومه سنگ‌تراش.

وفات

تقى‌الدين كاشى در تذكره خود، تاريخ وفات عبيد زاكانى را سال 772ق دانسته و صادق اصفهانى در كتاب شاهد صادق آن را ذيل وقايع سال 771 آورده است. قدر مسلم اين كه عبيد تا اواخر سال 768ق هنوز حيات داشته است... و به نحو قطع و يقين وفات او بين سنوات 768 و 769 يا 772 رخ داده است و در دزفول دفن شد.

وابسته‌ها