سندبادنامه
سندبادنامه اثر فارسى محمد بن على ظهيرى سمرقندى، كتابى است پيرامون علم اداره مملكت و رفتار با رعيت در قالب حكايات و قصص كه در نيمه اول قرن هفتم هجرى، به رشته تحرير درآمده است.
سندباد نامه | |
---|---|
پدیدآوران | کمالالدینی، محمدباقر (محقق) ظهیری سمرقندی، محمد بن علی (نويسنده) |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1381 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-6781-72-1 |
موضوع | نثر فارسی - قرن 6ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PIR 5004 /س8 |
ساختار
كتاب با مقدمه مقدمه محقق (دكتر سيد محمدباقركمالالدينى) آغاز شده است و متن شامل يك حكايت اصلى و سى و سه حكايات فرعى مىباشد.
ساختار اين اثر، با كليلة و دمنة همانندى دارد يعنى يك داستان اصلى كه در ضمن آن داستانها و قصههاى ديگرى نيز مىآيد و آن داستان اصلى شبيه داستان سياوش و سودابه و قصه يوسف و زليخا است.
مؤلف، كتاب را با بهرهگيرى از آيات قرآن، احاديث، سرودهها و اشعار فارسى و عربى، آرايههاى گوناگون ادبى؛آنگونه كه در آن دوره معمول بوده، به نثر فنى آراسته است.
در عبارات كتاب، صنايع و آرايههاى ادبى مانند سجع، جناس، مراعات نظير و موازنه، فراوان ديده مىشود. همچنين مؤلف، مترادفات فراوانى در كتاب به كار مىبرد مانند: حيلت و مكر، خداع و غدر هزيمت و فرار و...
نويسنده در ذكر نامهاى اماكن و جغرافيايى، به محل آنها، اهتمام زيادى نداشته، بلكه سعى در آوردن كلمات هم وزن دارد مانند عبارت «سفرى شاق به جانب عراق».
گزارش محتوا
محقق در مقدمه، به صورت كامل، پيرامون كتاب مطالبى را بيان نموده و شرح داده است.وى در ابتدا، به اين نكته اشاره دارد كه در مورد ايرانى يا هندى بودن اصل داستان سندباد، بين محققان و نويسندگان، اختلاف وجود دارد اما وى معتقد است تحقيقات يك دانشمند آمريكايى نشان مىدهد كه اصل كتاب، ايرانى است و در اين زمينه قرائنى را بيان مىنمايد. سپس چند ترجمه فارسى از كتاب را نام مىبرد از جمله منظوم رودكى، منظوم ارزقى هروى، تحرير ظهيرى سمرقندى و تحرير دقايقى مروزى و پيرامون هر يك شرح و توضيح مىدهد.
وى همچنين در مورد ارزش ادبى و سبك كتاب، حكايتهاى مندرج در آن، تاثير كتاب در ادبيات ايران و جهان و ضرورت تصحيح آن، مطالبى را ذكر كرده است.
متن كتاب، شامل يك حكايت اصلى و سى و سه حكايت فرعى است. خلاصه حكايت اصلى كتاب بدين شرح است:
«پادشاه عادل و رعيتپرورى پس از سالها صاحب فرزندى شد و تربيت او را به سندباد حكيم سپرد. او صاحب علم و جمال شده و زنى از زنان حرم، عاشق او گرديد و به او گفت اگر مرا به وصال برسانى، شاه را مسموم و تو را شاه مىكنم اما وى قبول نكرده و زن او را پيش شاه متهم كرد و سپس با تدبير سندباد، بىگناهى او اثبات شد».
مؤلف، عناوين حكايات، اشعار و ابيات را ذكر كرده و سپس به توضيح مىپردازد.
در پايان كتاب، تعليقاتى بيان شده كه در آنها، آيات، روايات، اشعار و ابيات فارسى و عربى و امثالى كه در متن آورده شده ترجمه گرديده است.
وضعيت كتاب
كتاب، در عصر نوح بن منصور سامانى، توسط مردى به نام خواجه عميد ابوالفوارس قناوزى به فارسى ترجمه شده و در سال 600ق، مؤلف آن ترجمه را بازنويسى كرده است.
فهرست موضوعات و مطالب در ابتدا و فرهنگ لغات كه كلمات و اصطلاحات كتاب را ترجمه مىكند، در پايان كتاب ذكر شده است.
در پاورقىها، به اختلاف نسخ اشاره شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.