وظایف ما در عصر غیبت

وظايف ما در عصر غيبت اثر فارسى على‌اصغر رضوانى، از مجموعه كتاب‌هاى «سلسله مباحث مهدويت» بوده كه به بررسى وظايف منتظران حضرت مهدى(عج) در دوران غيبت ايشان پرداخته است.

وظایف ما در عصر غیبت
وظایف ما در عصر غیبت
پدیدآورانرضوانی، علی‌اصغر (نويسنده)
ناشرمسجد مقدس جمکران
مکان نشرقم - ایران
سال نشر1386 ش
چاپ3
شابک978-964-973-020-2
موضوعمحمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - غیبت

مسجد جمکران، قم

مهدویت - احادیث

مهدویت - انتظار
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏224‎‏/‎‏4‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏6‎‏و‎‏6
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

احتياجى كه مؤلف در آشنايى مردم نسبت به وظايف خويش در قبال امام زمان(عج) احساس كرده است، انگيزه تأليف وى مى‌باشد.

ساختار

كتاب با مقدمه مؤلف در تذكر اين نكته كه يكى از محورهاى مهم بحث از مهدويت، سخن از تكاليف مسلمانان در عصر غيبت است، آغاز شده و مطالب در چهار بخش، ارائه گرديده است.

در اثبات مباحث مطرح شده، از آيات و روايات استفاده شده است.

بررسى احاديث جعلى پيرامون حضرت مهدى(ع)، مشخصات ظاهرى ايشان، ضرورت انتظار و حقيقت آن، از جمله مطالب خواندنى كتاب است.

گزارش محتوا

نويسنده معتقد است كه اعتقاد ما به زنده بودن امام زمان(عج)، وظايف و تكاليفى را بر ما واجب مى‌كند و مقصود از آداب و تكاليف، اعتقاد و كارهايى است كه هر مسلمان و خصوصاً شيعيان امام زمان(عج) بايد به آن‌ها ملتزم باشد.

در بخش اول، به برخى از اين تكاليف اشاره شده كه با استفاده از روايات، مختصراً توضيح داده شده‌اند؛ از جمله:

  1. ايمان به حتمى بودن ظهور
  2. تمسك به دين حق در فتنه‌ها
  3. ترويج معارف و علوم اهل بيت(ع)
  4. دعا براى تعجيل در فرج و...

مؤلف معتقد است، شك و ترديد در جامعه در صورتى كه پاسخ داده نشود، مى‌تواند ايمان مردم را نسبت به امامت و ولايت متزلزل سازد و لذا مقابله با شبهات و تشكيكاتى كه به مقتضاى غيبت حضرت امام زمان(عج) پديد آمده را، از وظايف علما و دانشمندان در اين عصر دانسته است.

وى بر اين نكته تأكيد دارد كه گر چه اهل سنت اعتقاد به ولادت حضرت مهدى(عج) و زنده بودن ايشان در اين عصر ندارند؛ ولى در عين حال، در مصادر حديثى معتبر آنان، از وظايف و تكاليف مسلمانان قبل از ظهور، سخن به ميان آمده است.

از جمله احاديثى كه فريقين آن را نقل كرده‌اند، حديث ضرورت و لزوم معرفت امام است كه طبق آن، هر كس امام زمان خويش را نشناسد، به مرگ جاهلى مرده است. حال سؤال اين است كه مقصود از معرفت امام زمان چيست؟ مراد از امام زمان كيست؟ معناى مرگ جاهلى كدام است؟ اين‌ها سؤال‌هايى است كه در دوم، مورد بررسى قرار گرفته است.

در اين كه مراد از مرگ جاهلى چيست، مؤلف دو احتمال را مطرح كرده است:

  1. منظور مرگ در عصر جاهليت باشد.
  2. مراد مرگى باشد كه توأم با جهل و نادانى باشد.

او معتقد است، با تأمل در مضمون اين گونه روايات، مى‌توان به اين نكته پى‌برد كه مقصود از امامى كه معرفتش واجب است، همان امام معصومى است كه زمين هيچ گاه از وجود او خالى نخواهد بود. وى اين مطلب را از دو طريق اثبات كرده است:

  1. قرينه داخلى: حكم به مرگ جاهلى، تعبيرى است كه با كفر سازگارى دارد و براى موضوعى است كه با آن تناسب داشته باشد و تناسب اين حكم، با معرفت امام معصومى است كه پيامبر(ص) از جانب خدا معرفى كرده است.
  2. قراين خارجى: آيه اولى الامر، احاديث دوازده خليفه و تبيين اهل بيت.

آنچه با مراجعه به كتب لغوى معلوم مى‌شود، اين است كه انتظار، يك حالت روانى به همراه درنگ و انتظار است. مؤلف معتقد است از اين معنا، مى‌توان دو نوع برداشت كرد:

  1. اين كه اين حالت روانى و چشم به راهى، انسان را به عزلت و اعتزال بكشاند و به اميد آينده مطلوب فقط انتظار بكشد.
  2. اين كه چشم به راهى و انتظار، باعث حركت، پويايى و اقدام وسيع‌تر گردد.

سوم، فلسفه انتظار را مطرح و با مراجعه با منابع دينى، بررسى كرده است كه كدام يك از دو برداشت فوق، صحيح و مقصود رهبران الهى است.

صبر، ياد منجى، اصلاح، ايجاد روحيه اميد، بصيرت به دين، دعوت به حماسه، عاملى براى حفظ دين، زمينه‌سازى براى ظهور و تنبهى بر معاد؛ از جمله ره‌آوردهاى انتظار هستند كه مؤلف هر يك را مختصرا توضيح داده است.

در چهارم، حسب و نسب حضرت مهدى(عج) بررسى شده است.

نويسنده، روايات موجود در مورد حكم نام بردن اسم شريف حضرت(ع) را به چهار دسته زير تقسيم كرده و هر يك را توضيح داده است:

  1. رواياتى كه به طور مطلق از ذكر نام حضرت نهى كرده است.
  2. رواياتى كه از ذكر نام تا زمان ظهور نهى كرده است.
  3. احاديثى كه علت نهى را خوف و تقيه دانسته است.
  4. رواياتى كه در آن‌ها، به اسم حضرت(ع) تصريح شده است.

شيعه اماميه به تبع اهل بيت(ع) و نيز جماعتى از اهل سنت، معتقدند كه مهدى اين امت، از اولاد امام حسين(ع) است. نويسنده در پايان، به ادله‌اى كه براى اثبات اين مدعا اقامه شده، اشاره كرده و يكايك آن‌ها را مورد بررسى قرار داده است؛ از جمله: تصريح پيامبر(ص)، گواهى اهل بيت(ع)، تاريخ و علماى اهل سنت.

وضعيت كتاب

فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است.

پاورقى‌ها به ذكر منابع اختصاص دارد.

منابع

مقدمه و متن كتاب.