القند في ذكر علماء سمرقند

القند في ذكر علماى سمرقند، تأليف عالم حنفى عمر بن محمد نسفى (537-462ق) به زبان عربى است. اين كتاب از نظر دربر داشتن نام محدّثان بسيار و سلسله روايات آنان در خور اهميت است. همچنين از جهت ذكر اسامى خاص ايرانى و اعلام جغرافيايى ناحيه‌ى سغد قديم و ديگر نواحى ماوراءالنهر در خور توجه است.

القند في ذکر علماء سمرقند
القند في ذكر علماء سمرقند
پدیدآوراننسفی، عمر بن محمد (نويسنده) هادی، یوسف (محقق)
ناشردفتر نشر ميراث مکتوب، آينه ميراث
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1378 ش یا 1420 ق یا 1999 م
چاپ1
موضوعمجتهدان و علما - سمرقند - سرگذشت‌نامه
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏BR‎‏ ‎‏54‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏5‎‏ق‎‏9
نورلایبمطالعه و دانلود pdf


ساختار

كتاب با مقدمه‌اى به قلم يوسف الهادى؛ مشتمل بر شرح حال مؤلف و آثار او و... آغاز شده است. متن كتاب بر اساس حروف الفبا (از الف تا كاف) را شامل شده است. در انتهاى اثر نيز مستدرك القند و فهارس كتاب آمده است.

گزارش محتوا

ابتدا لازم است، درباره واژه «قند» كه در عنوان كتاب آمده، توضيح دهيم. ابن‌منظور در لسان‌العرب مى‌نويسد: «قند، شيره فشرده نيشكر است». فيروزآبادى نيز در القاموس المحيط در همين ماده اين واژه را معرّب مى‌داند. در يادداشت‌هاى دكتر محمد معين بر برهان قاطع آمده است: قند معرّب كَند است و اين واژه در اصل هندى است.

كتاب حاضر، براى دانشمندانى كه به تحقيق درباره‌ى آسياى ميانه مى‌پردازند، كتابى ناشناخته نيست. تنها دو قطعه بزرگ، از اين كتاب حجيم امروز در دست است: نسخه‌اى در استانبول و نسخه‌اى در پاريس. نسخه استانبول شرح حال محدثانى را در بردارد كه نامشان با حروف خاء تا كاف شروع مى‌شده است و ظاهراً نسخه‌ى اصلى تأليف نجم‌الدين نسفى است، در حالى كه نسخه‌ى پاريس تحريرى است خلاصه، و در مواردى مفصل، به قلم ابوالفضل محمد بن عبدالجليل سمرقندى، شاگرد نجم‌الدين نسفى. از كتاب القند تحريرهايى نيز به فارسى با عنوان قنديّه در دست است كه با دو نسخهى موجود عربى شباهت چندانى ندارد. محتمل است كه نسفى كتاب ديگرى در تاريخ و فضايل سمرقند داشته و اين اثر بوده كه اساس تحريرهاى فارسى، خصوصاً در مورد تاريخ پيش از اسلام سمرقند، قرار گرفته است.

برخى از مناطقى كه در اين كتاب از آنها نام برده شده و عموماً در منطقه ماوراءالنهر قرار دارند، حتى در كتاب‌ها و فرهنگ‌هاى جغرافيايى به چشم نمى‌خورد و اين مسئله، كار تحقيق كتاب را دشوار كرده است.

اين اثر از جمله آثارى است كه با وجود افتادگى‌هايى كه در آغاز و پايان آن به چشم مى‌خورد، آنچه در دست مانده از فوايد تاريخى، جغرافيايى، رجالى و حديثى فراوانى برخوردار است كه بسيارى از آنها را نمى‌توان در ديگر كتاب‌ها يافت. افتادگى آغاز كتاب، ما را از شناخت منابع مورد اعتماد او محروم كرده؛ چه آنكه ذكر منابع در آغاز كتاب، شيوه بسيارى از تاريخنگاران است و آنها معمولاً به عناوين كتاب‌هايى كه در موضوع مورد بحث نگاشته شده و يا از آنها بهره برده‌اند، اشاره مى‌كنند. البته با وجود اين افتادگى‌ها، نام بسيارى از كتاب‌هايى كه او از آنها بهره گرفته، در نسخه خطى پاريس و استانبول باقى مانده است و مصحح كتاب از اين دو نسخه بهره گرفته است. از مهمترين كتاب‌هايى كه از آن ياد مى‌شود، كتاب التاريخ في اخبار ولاه خراسان، اثر بوعلى حسين بن احمد سلامى است. از اين كتاب گمشده، تاريخ‌نگاران بعدى استفاده زيادى برده‌اند و ناگفته نماند كه نجم‌الدين نسفى در كتاب خود از اين اثر نام نبرده و تنها نام نگارنده آن را ذكر كرده است.

مهم‌ترين كتاب‌هايى كه با توجه به ارتباط نزديك آنها با اين كتاب، به احتمال قريب به يقين از آنها بهره گرفته شده، عبارتند از:

  1. تاريخ نسف؛ سمعانى درباره اين كتاب مى‌نويسند: «تاريخ بزرگى است كه در دو جلد قطور به رشته تحرير درآمده است». صاحب القند به چند طريق از وى نقل قول مى‌كند كه البته بيشتر اين نقل قول‌ها از طريق دو نفر است و نگارنده نام آنها را در جاى‌جاى كتاب خود آورده است. اين دو نفر عبارتند از: حسن بن عبدالملك نسفى (404-487ق)، حسن بن احمد قاسمى كوجميثنى (409-491ق).
  2. «تاريخ استرآباد» و «الكمال في معرفه الرجال من علماء سمرقند»: اين دو كتاب را ابوسعد عبدالرحمن بن محمد بن محمد استرآبادى؛ معروف به ادريسى و منويى (درگذشته به سال 405ق) به رشته تحرير درآورده است. نسفى با دو واسطه از او نقل قول مى‌كند و در كتاب القند به هنگام ذكر روايت‌كنندگان خبر، چندين و چند بار آمده است: «شيخ امام ابوفحص عمر بن احمد شبيبى به نقل از شيخ ابوفحص عمر بن احمد شاهينى و او به نقل از شيخ ابوسعد عبدالرحمن بن محمد استرآبادى مى‌گويد...».

در انتهاى كتاب، بخشى با عنوان «مستدرك القند» آمده كه در آن تراجم علمايى كه در آثار ديگر از كتاب القند نقل شده است؛ اما به دلايلى مانند اهمال نسّاخ كتاب، يا به جهت اختصارى كه مدّ نظر ناسخ نسخه پاريس بوده است، در خود كتاب ديده نمى‌شود، ذكر شده است؛ به عنوان مثال حرف «س» در كتاب وجود دارد؛ اما نام سليمان بن داود ختنى كه سمعانى در الانساب به نقل از القند آورده، ذكر نشده است.

وضعيت

فهرست مطالب كتاب در ابتداى آن و فهارس آيات، احاديث قدسى و منسوب به نبى و اخبار و آثار، خلفا و ائمه مذاهب و ملوك و واليان و قضات و كاتبان، انساب و القاب، اقوام و جماعات و امم و قبائل، شهرها و مكان‌ها، كتب وارده در متن، وقائع و حوادث، و مصادر و مراجع در انتهاى كتاب آمده است. پاورقى كتاب نيز مشتمل بر شرح مصادر برخى مطالب، اعلام و كتب است.

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. نقد و معرفى كتاب تحقيق جديد «القند في ذكر علماء سمرقند، يوسف الهادى، آيينه ميراث، زمستان 1377 و بهار 1378، شماره 3 و 4، صفحات 52 تا 57.
  3. نام‌هاى خاص ايرانى در كتاب القند في ذكر اخبار علماء سمرقند، تفضلى، احمد، نامه فرهنگستان، پاييز 1374، شماره 3، ص180.