آلوسی، محمود بن عبدالله
ابوالثناء سيد محمود شهاب الدين فرزند صلاح الدين ملقب به شهاب آلوسى فقيه، مفسر، اديب و مفتى بغداد.
نام | آلوسی، محمود بن عبدالله |
---|---|
نامهای دیگر | آلوسی، شهابالدین محمود
بغدادی، شهابالدین سید محمود |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 1270 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | روح المعاني في تفسیر القرآن العظیم و السبع المثاني |
کد مؤلف | AUTHORCODE4940AUTHORCODE |
تولد و وفات
ایشان در سال 1217 ق/1802ميلادى متولد و در سال 1270 ق/1854 ميلادى وفات یافت.
خانوداده آلوسی
خانوادۀ آلوسى در بغداد از ميانههاى قرن 13 قمرى/ 19ميلادى، دانشمندانى بزرگ در فقه و تفسير و ادب از آن برخاستهاند.نياى بزرگ اين خاندان در قرن 7 قمرى / 13م به هنگام حملۀ هولاكوخان به بغداد از اين شهر گريخت و به آلوس رفت، اخلاف وى تا قرن 11 قمرى/17م در آلوس ماندند و پس از آن به بغداد برگشتند.
اساتيد
سيد محمود از كودكى نزد پدر و جمعى از استادان ادب درس خواند و به سبب هوشمندى و داشتن حافظهاى قوى در كسب علم به سرعت پيش رفت، چنانكه در 13 سالگى شرحى بر قطر الندى نوشت سپس از بسيارى از عالمان مشهور بغداد اجازۀ روايت يافت و خود در شمار استادان بزرگ در آمد و ملقب به «علامه» شد.
آنگاه متولى مدرسۀ مرجانيۀ بغداد و موقوفات آن گرديد.سرانجام در 1248 ق / 1832م با آنكه او خود شافعى مذهب بود، به سبب اطلاع از فقه مذاهب ديگر، و شايد گرايش به آراى ابوحنيفه، مفتى پيروان مذهب حنفى شد.وى در همين مقام بود تا بر اثر مخالفت والى ترك بغداد، از كار بركنار شد و در 1262 ق احتمالا به قصد شكايت و دادخواهى به آستانه (استانبول)رفت. اما ظاهرا صدر اعظم روى خوش به او نشان نداد و وى بدانچه مىخواست، دست نيافت.با اينهمه سفر او بسيار پربار بود، زيرا با بسيارى از بزرگان علم ديدار كرد، از سلطان عبدالمجيد نشان افتخار دريافت داشت و دو کتاب در باب اين سفر نوشت.در 1264 ق / 1848م يا 1267 ق/ 1850م از سفر بازگشت. وى در بغداد درگذشت.
پيداست كه آلوسى در روزگار خود شهرتى عظيم كسب كرده بود.اشعار زيادى در مدح او سروده شده، و به صورت کتابى تدوين شده است.آثار ستايش آميز ديگرى نيز در شرح احوال او نوشته شده است.
عزاوى نيز به مناسبت صدمين سال وفات وى کتابى در شرح حال او نوشته و فهرست آثار او را گرد آورده است.
آثار
شهرت علمى آلوسى بيشتر به سبب تفسير معروف روح المعانى است، اما وى عموما به حوادث تاريخى علاقه نشان داده است و اين امر از نامهها و کتابهاى تراجمى كه از وى بر جاى مانده، به خوبى پيداست، در زمينۀ لغت نيز آثارى دارد كه گويا از دوران جوانى اوست.
بيش از 20 کتاب در زمينههاى ادبيات، تراجم، منطق، عرفان، عقايد و تفسير از وى به جا مانده است، دقائق التفسير، شرح العينية في مدح سيدنا على(ع) و رسالهاى در امامت در رد شيعه از آن جملهاند.