فتوح مصر و المغرب
فتوح مصر و المغرب اثر عبدالرحمن بن عبدالله بن عبدالحكم (متوفى 257ق)، به زبان عربى درباره تاريخ مصر و مغرب و چگونگى فتح آنها به دست مسلمانان نوشته شده است. دسترسى نويسنده به منابع و مصادر دولتى و اشراف وى به موضوعات مطرح شده باعث اهميت كتاب شده است..
فتوح مصر و المغرب | |
---|---|
پدیدآوران | عمر، علی محمد (محقق) ابن عبدالحکم، عبدالرحمن بن عبدالله (نويسنده) |
ناشر | مکتبة الثقافةالدينية |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1415 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | فتوحات اسلامی - آفریقای شمالی
فتوحات اسلامی - اندلس مصر - تاریخ - 19- 647ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DT 95/55 /الف2ف2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اين كتاب با نامهاى ديگرى چون «فتوح مصر»، «فتوح مصر و اخبارها»، «فتوح مصر و المغرب و الاندلس» نيز ناميده شده است.
ساختار
كتاب مشتمل بر دو مقدمه از محقق و مؤلف متن اثر است. مطالب كتاب فاقد تبويب و فصلبندى خاصى است اما مىتوان آن را در هفت بخش دستهبندى نمود كه در گزارش محتوا تشريح خواهد شد.
مباحث كتاب بيشتر جنبه روايى داشته و نويسنده در موارد بسيار، نخست به جمع روايات پدرش عبداللّه در باب اخبار فتوح مصر، مغرب و اندلس پرداخته و سپس از گروهى از معاصران يا نزديكان به زمان او كه غالباً از محدثان و راويان برجسته سده دوم قمرى بودهاند، يا از محدثان معاصر مصرى خود، روايت كرده است. وى تمام رواياتى كه نقل و به آنها استناد كرده را با ذكر سلسله روات آنها ذكر كرده است.
گزارش محتوا
نويسنده چهره برجسته خاندان ابن عبدالحكم مصر بوده و شمار بسيارى از حافظان و راويان حديث، از وى روايات كردهاند كه از آن جمله، مىتوان از ابوحاتم رازى و نسائى نام برد.
ارتباط وى با حاكمان و دستيابى به اسناد و اسرار دولتى و نيز شنيدن اخبار و روايات صحابه و تابعينى كه به مصر آمده بودند، زمينههاى گرايش به تاريخ را در او فراهم ساخت و سرانجام وى از مجموعه آنها، كتاب حاضر را كه كهنترين اثر بازمانده در تاريخ اسلامى مصر است، تأليف نمود.
وى در دوران خلافت متوكل عباسى، زندانى شده و قسمتى از كتاب كه به شرح احوال قضات مصر تا 246ق پرداخته است، در دوره پس از رهايى او از زندان نگارش يافته است.
محقق در مقدمه خود، پس از اشاره مختصر به بخشهاى كتاب، مهمترين مواردى كه نويسنده در تدوين مطالب رعايت كرده را بيان و در پايان نسخ موجود كتاب را بررسى نموده است.
كتاب با حديثى منسوب به رسول خدا(ص) در مورد مصر آغاز شده است.
بخش اول كتاب، در ذكر فضايل مصر از جمله ورود افراد مهمى به آن همچون قبطيان و سكونت آنها در مصر، ابراهيم(ع)، يوسف(ع)، خاندان يعقوب(ع) و دفن وى در آنجا، بخت النصر و نيز بيان تاريخ پيش از اسلام آن ديار مىباشد كه بيشتر جنبه اساطيرى دارد.
چگونگى وفات يوسف(ع) و دفن وى در مصر و سپس انتقال استخوانهاى او به وسيله حضرت موسى(ع) به شام، خروج بنى اسرائيل از مصر و برخى علل آن، ذكر احوال ملوك دلوكه و برخى فرمانروايان مصر بعد از آنها، چگونگى بناء اسكندريه و علل رفتن عمروعاص به مصر، از ديگر مطالبى است كه در اين بخش به آنها اشاره شده است.
در بخش دوم كتاب، چگونگى فتح مصر به دست اعراب مسلمان توضيح داده شده است.
برخى قائل مىباشند كه مصر خود تسليم شده و با صلح به دست مسلمان افتاد ولى عدهاى ديگر معتقداند كه مسلمانان به آن لشكركشى كردند. نويسنده ناقلان هر دو قول را ذكر كرده و دلايل آنها را بررسى نموده است.
در بخش سوم، خطط مصر، نحوه ورود مسلمانان به اين سرزمين و چگونگى رواج نظام خراج در آنجا به وسيله آنان بيان شده است. مؤلف همه شنيدهها و يافتههاى خويش را در اين بخش جمع كرده است.
نحوه اداره مصر از زمان فتح آن تا مرگ عمروعاص در بخش چهارم كتاب گزارش شده است.
در بخش پنجم، وقايع فتح آفريقا و اسپانيا تا سال 127ق بيان شده است. در اين بخش راههاى طرابلس نيز بررسى توضيح شده است.
بخش ششم، بعد از نقل احاديثى در رابطه با قضات و جايگاه ايشان، به بيان تاريخ مختصر قضات مصر تا سال 246ق اختصاص يافته است كه از جمله آنها مىتوان به بشير بن نضر، ابن حجيرة الأكبر، مالك بن شراحيل خولانى اشاره كرد.
نويسنده از قضات متقدم به تفصيل و هر چه به زمان خود نزديك شده، به اجمال سخن گفته است.
در آخرين بخش كتاب، احاديث، اخبار و روايات منقول از صحابهاى كه به مصر مهاجرت كردهاند و نويسنده آنها را پنجاه و دو تن دانسته، ذكر شده است. عمرو بن عاص بن وائل سهمى، خارجة بن حذافة عدوى، مستورد بن شدّاد فهرى، و عبادة بن صامت از جمله آن صحابه هستند. اين بخش بزرگترين بخش كتاب مىباشد.
گرچه مؤلف از موهبت نقد دقيق به قدر كافى بهرهمند نيست؛ ولى بايد ارزش كتاب وى را به عنوان نخستين اثر در اين رشته كه بهجا مانده، از نظر دور نداشت؛ از اين رو، اين كتاب به عنوان مأخذى كهن در تاريخ فتوح اسلامى از ديرباز مورد توجه مورخان قرار گرفته و منبع راويانى چون ابن قديد (312ق)، ابوعمر كندى (350ق)، ابوالحسن على بن منير بن احمد خلّال (439ق) و ابوطاهر احمد بن محمد سفلى اصفهانى بوده است.
نويسندگان نامدار مصرى مانند ابن تغرى بردى و سيوطى نيز بخشى از اطلاعات مربوط به تاريخ و خطط مصر را از اين كتاب برگرفتهاند.
وضعيت كتاب
در سده 19م، بخشهايى از كتاب به زبانهاى مختلف از جمله لاتين، فرانسوى، اسپانيايى و انگليسى ترجمه و منتشر شد. در سال 1961م عبدالمنعم عامر جلد اول آن را منتشر ساخت كه داراى تصحيف و تحريفات فراوانى است. در سال 1974م چاپ ديگرى زير نظر استاد محمد صبيح منتشر شد. اين نسخه نيز حاوى تصحيفات و تحريفاتى است.
نسخه حاضر با تحقيق و مقدمه دكتر على محمد عمر تهيه و در سال 1415ق1995/م به چاپ رسيده است.
فهرست اسامى زنان و مردان، قبائل و عشيرهها، اماكن و امم، آيات، احاديث و اشعار مذكور در متن به همراه فهرست موضوعات و مصادر و مراجع محقق، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها توسط محقق، بيشتر به ذكر منابع، توضيح برخى لغات و اشاره به اختلاف نسخ اختصاص يافته است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج4، ص 185، مدخل: ابن عبدالحكم.
- كراچكوفسكى، تاريخ نوشتههاى جغرافيايى در جهان اسلامى، ترجمه ابوالقاسم پاينده، ص 134.