قانون تفسیر


قانون تفسير، اولين و جديترين اثر قرآن پژوهى استاد پيشكسوت كمالى دزفولى(ره) است و در واقع جلد اول از دوره سه جلدى كتب علوم القرآن آن فرزانه می‌باشد. در اين اثر، محقق ارجمند با نگاهى نو و بديع در مباحث بكر علوم قرآن، به خلق اثرى شگفت انگيز دست زده، چنانكه با مهارت و استادى به طرح مباحث بنيادين اين علم پرداخته و ابواب و عناوين آن را به نظم و نسقى نوين عرضه كرده و آراء و انديشه‌هاى خويش را با اتقان و استحكام بيان داشته است. آن گونه كه از اين اثر پيداست، اعتقاد و اعتماد خالصانه استاد به سنت معصومين(ع)، دروازه ورود ايشان به ساحت مقدس قرآن شد و فى الواقع اين نگاه عميق ميراث گرانبهايى بود كه او از اسلاف ارجمند خود در حوزه علميه دزفول به ارث ميبرد.

قانون تفسیر
قانون تفسیر
پدیدآورانکمالی دزفولی، علی (نويسنده)
ناشرکتابخانه صدر
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1354 ش یا 1396 ق
چاپ1
موضوعتفاسیر - مجموعه‌ها

تفسیر

تفسیر - تاریخ

تفسیر آیات

قرآن - علوم قرآنی
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏BP‎‏ ‎‏91‎‏ ‎‏/‎‏ک‎‏8‎‏ق‎‏2
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار و گزارش محتوا

اين كتاب داراى يك پيشگفتار، دوازده بخش، دو ملحق و پنج مستدرك است.

پيشگفتار مفصل مؤلف، حسن مطلع اين اثر قيم است. گفتارى است كه در عين صلابت، سليس و روان و البته پر مغز و جان دار بودن، بيانگر روح اجتماعى و اصلاح گرايانه استاد می‌باشد. ضمن بيان جايگاه قرآن و دعوت به فهم وعمل به آن، مختصرى در تاريخ پيدايش علوم قرآن به عنوان مقدمه تفسير ذكر كرده‌اند.

بخش يكم: تعاريف كه شامل تعاريف علم، قرآن، علوم القرآن، تفسير، تاويل و موارد استعمال اين دو در قرآن، روايات و اقوال علما، نامها و صفتهاى قرآن در قرآن و... است. تعريف جامع ايشان از علوم القرآن شنيدنى است: مقصود از آن، گروهى از معارف متصله قرآن است، خواه تصورى باشند، خواه تصديقى كه به نحوى از انحاء و به طور خاص خادم قرآن باشند، مانند علم الرسم و... و قيد «به طور خاص» براى آن است كه بعض از علوم را هر چند به طور مقدمه در فهم قرآن دخيلند مانند صرف و نحو خارج كند، نه علم اعراب القرآن را كه به طور خاص در فهم قرآن دخيل است...

بخش دوم: قابل فهم بودن قرآن؛ كه شامل مباحثى مانند: چگونه قرآن را ميفهميدند، ادله مفهوم بودن قرآن و مخالفين آن است.

بخش سوم: مصونيت قرآن از تحريف؛ كه شامل مباحث: چگونه تغيير ميدهند، دلائل عدم تحريف و ادله قائلين به تحريف می‌باشد.

بخش چهارم: جمع و فراهم ساختن قرآن؛ كه شامل مباحثى است چون: معانى جمع، كتابت و ضبط، خوانايى و نويسايى پيغمبر(ص)، كاتبان وحى، وسائل نوشتن، تركيب قرآن و الفاظ آن، ترتيب آيات، عدد آنها و فواصل، ابعاض قرآن، جمع قرآن در زمان پيغمبر(ص)، جمع خاص حضرت على(ع) و جمع در زمان ابوبكر و عثمان.

بخش پنجم: قرائات؛ كه يكى از مهم ترين بخش هاى اين كتاب و بلكه مباحث علوم قرآنى است.

محقق به اقتضاى شبهات و ايرادات مطرح، نظرات خاص و بكر خود را ارائه نموده است. اين بخش، شامل مباحثى است مانند: معناى قرائت، اختلاف قرائت و علل پيدايش قرائت. اختلاف عمدى، حدود مرزهاى اختلافات جائز، سبعة احرف از طريق اماميه، سبعة احرف از طرق عامه، توحيد نص و... ايشان در اين بخش تاكيد دارند كه: «جواز اختلاف قرائت براى رفع عسر و حرج بوده و با رفع عسر و حرج در زمان حاضر وجهى بر قرائت به اختلاف وجود ندارد و بلكه مذموم و مردود است.»

بخش ششم: اسباب نزول؛ كه داراى مباحثى است، از جمله: دانستن سبب نزول، اقسام نزول، عموم لفظ و خصوص سبب، سماع يا اجتهاد در اسباب نزول و اشتباه در اسباب نزول.

بخش هفتم: تفسير به رأى؛ كه شامل مباحثى مانند: مراد از رأى، دلائل مانعين و مجيزين، منشا خطا در تفسير است.

بخش هشتم: محكم و متشابه؛ كه شامل مباحثى چون: اقسام تعريفات اصطلاحى، اسباب تشابه، ارائه جدولى از اقسام محكم و متشابه و اشاره به موضوعات آيات آنها، رسوخ در علم و راسخون در آن بوده كه اين بخش نيز خالى از نكات مغز و پر مغز نيست.

بخش نهم: ظهر و بطن قرآن؛ درباره منشا، معنا و مصاديق آن، كه داراى دو مبحث: دلايل منقول و دليل عقلى، است.

بخش دهم: نسخ، بداء؛ كه شامل موضوعاتى چون: نسخ در لغت و اصطلاح، شناخت ناسخ و منسوخ، شرايط نسخ، وجوه نسخ، فايده نسخ، آراء موافقين و مخالفين، مسئله بداء وديدگاه شيعه و اهل سنت در آن، می‌باشد.

ملحق بخش دهم: تاريخ نزول، ضوابط مكى و مدنى بودن، وجوه مختلف نزول قرآن و شمارش سوره‌هاى مكى و مدنى، مورد بحث واقع شده است.

بخش يازدهم: مصادر تفسير؛ دربردارنده موضوعاتى همچون: مصادر الزامى و استحسانى، مصدر اول: قرآن، مصدر دوم: سنت، طرق اماميه، طرق عامه، رتبه كتاب و سنت، تعارض كتاب و سنت صحابى و قول او، صحابه و فهم قرآن، صحابه و تفسير، قول تابعى.

بخش داوزدهم: شرايط تفسير؛ كه شامل: مقدمه، علومى كه بايد مفسر آنها را فرا گيرد و شرايط اتخاذ روش احسن است.

دانستن علومى مانند لغت، صرف، اشتقاق، نحو و اعراب، اسلوب (معانى، بيان، بديع)، قراءات، كلام، اصول فقه، اسباب نزول، علم به ناسخ و منسوخ، درايه، علم به روايات مرفوعه، علم به احوال بشر و خلوص نيت را شرط اول امورى می‌داند كه مفسر بايد واجد آن باشد.

شرط دوم دانستن روشى است كه پس از دارا بودن علوم، بايد پى بگيرد، و براى آن نيز يازده شرط قائل می‌شود.

ملحق بخش دوازدهم: قصص و اسرائيليات؛ كه دربرگيرنده: چگونگى قصه‌هاى قرآن، اسرائيليات پيرامون قصص قرآن و خاتمه است.

تقسيم تفسير از يك نظر به اجمالى وتفصيلى و نقد "التفسير و المفسرون" محمدحسین ذهبى بابت اظهار نظر وى در مورد منابع تفسير شيعه در خاتمه آمده است.

مستدركات: حاوى پنج مستدرك براى بخش هاى يكم، سوم، چهارم، پنجم و دهم است. اين اثر براى نخستين بار در سال 1354‌ش از سوى انتشارات كتابخانه صدر در 483 صفحه قطع وزيرى چاپ و منتشر گرديد.

منابع مقاله

  1. متن كتاب
  2. مقاله سيرى در آثار قرآن‌پژوهى استاد فقيد سيد على كمالى دزفولى، سيد مجتبى مجاهديان فصلنامه پيام جاودان شماره‌ى 8 پاييز 1384