ابن قطان، علی بن محمد


«ابن قَطّان، ابوالحسن على بن محمد بن عبدالملك كُتامى حميرى فاسى» (د 628ق1231/م)، فقيه و محدّث مالكى بود. اصل او از قرطبه بود اما ذهبى به نقل از ابن‌مَسدى اصل خاندان وى را (شايد در گذشته‌اى دورتر) به مصر باز مى‌گرداند. گويا او مدتى مقيم فاس بوده و به همين جهت به فاسى شهرت داشته است؛ به هر حال وى بخش مهمى از ساليان عمر خود را در مراكش زيسته است.

ابن قطان مراکشی، حسن بن علی
نام ابن قطان مراکشی، حسن بن علی
نام‌های دیگر
نام پدر
متولد
محل تولد
رحلت 660 هـ.ق
اساتید
برخی آثار
کد مؤلف AUTHORCODE6427AUTHORCODE

وى در راه طلب دانش، از محضر عالمان مغرب و اندلس چون ابوذر خُشَنى، ابوالحسن ابن نقرات، ابوجعفر ابن يحيى خطيب، ابوبكر ابن خلف موّاق، قاضى ابوجعفر ابن‌مضاء و بيش از همه از ابوعبدالله ابن‌فخار بهره برد.

در منابع رجالى بر وسعت آگاهى او در فنون حديث چون رجال و علل تكيه شده و از او به عنوان نقادى چيره‌دست در اين فن سخن رفته است. او نه تنها در مراكش، بلكه هنگامى كه در عدوه نيز مستقر بود، به تعليم دانش مى‌پرداخت. از جمله شاگردان وى، قاضى ابوعبدالله ابن عياض است كه از او حديث شنيد و ابن مسدى از وى اجازه روايت گرفت.

وى در مراكش، مقر حكومت موحدون، به عنوان شيخ الشيوخ شناخته مى‌شد و چنان‌كه گفته شده است، با نفوذ در دربار موحدون به جاه و ثروت دست يافت. مدتى نيز به قضا اشتغال داشت، ولى در گيرودار پريشانى‌هاى سياسى دولت موحدون، مورد هتك حرمت قرار گرفت. به دنبال وفات المستنصر در 12 ذيحجه 620 و جدال شديد ميان سران و موحدون بر سر حكومت در نيمه اول621ق، به ناچار مراكش را به طور موقت ترك كرد، اما چندى بعد به آن‌جا بازگشت و به قضاى شهر سجلماسه منصوب گرديد و با اين‌كه هنوز وضع متزلزلى داشت تا هنگام مرگ در اين سمت باقى بود.

تأليف مهم او «الوهم و الايهام الواقعين في کتاب الاحكام» است كه نقدى مى‌باشد بر کتاب «الاحكام الكبرى» از ابن خراط.

كار او در «الوهم و الايهام» پس از وى توسط محمد بن يحيى ابن مواق در کتاب «المآخذ الحفال السامية» و سپس توسط ابن رُشيد سبتى دنبال گرديد و محمد بن‌عبدالملك مراكشى اين دو اثر ابن قطان و ابن مواق را در کتابى تلفيق نمود. به گفته غبرينى کتاب الوهم و الايهام از همان سده 7ق13/م به مشرق نيز رسيده و مورد توجه مؤلفان واقع شده است.

آثار ديگرى كه از او ياد كرده‌اند، عبارتند

1. الاقناع في مسائل الاجماع

2. برنامج، كه در آن مشايخ خود را ذكر كرده و گويا در اختيار برخى مؤلفان سده 11ق قرار داشته است.

3. مقالة في الاوزان

4. النزاع في القياس

5. النظر في احكام النظر، كه توسط احمد بن‌قاسم قباب اختصار شده است.

درباره انتساب کتاب «نظم الجمان» كه از مهم‌ترين منابع تاريخ مغرب در سده 6ق12/م محسوب مى‌شود و در 1848م دوزى قسمت‌هايى از آن را همراه البيان المغرب ابن عذارى منتشر كرده است، بايد با ديده تأمل نگريست. اين کتاب گرچه از منابع ابن عذارى در تأليف البيان المغرب بوده، ولى وى نام كامل «ابن‌قطان» مؤلف نظم الجمان را نياورده است.

در واقع منابع متأخر تصريحى ندارند كه ابوالحسن على بن محمد بن قطان مؤلف نظم الجمان بوده است.

منابع مقاله

دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج4، ص479.


وابسته‌ها