آگاهی و مسؤولیت

آگاهى و مسئوليت اثر فارسى آيت‌الله محمد محمدى رى‌شهرى است كه در آن به بررسى وظيفه‌ى عالمان و دانشمندان، در قبال مسؤوليت‌هاى فردى و اجتماعى‌شان پرداخته است.

‏آگاهی و مسؤولیت
نام کتاب ‏آگاهی و مسؤولیت
نام‌های دیگر کتاب
پدیدآورندگان محمدی ری‌شهری، محمد (نويسنده)
زبان فارسی
کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏254‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏3‎‏آ‎‏7
موضوع اخلاق اجتماعی

اخلاق اسلامی

مسئولیت (اسلام)

ناشر دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات
مکان نشر قم - ایران
سال نشر 1375 ش
کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE19990AUTOMATIONCODE

هدف نويسنده از تأليف اين اثر، آن بوده تا بر پايه منابع اسلامى، احساس مسئوليتى را كه امروزه بيش از هر زمان ديگرى بدان نيازمنديم، در دل‌ها زنده سازد.

== ساختار==کتاب با مقدمه مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم در اشاره به رابطه منزلت و مسئوليت آغاز و مطالب در شش بخش، تنظيم شده است.

کتاب حاضر، تلاشى است در اثبات اين مدعاست كه هر كه منزلت و موقعيت مهم‌تر و شعاع تأثيرگذارى بيشترى در ميان مردم دارد، مسئوليت او خطيرتر و سنگين‌تر است و از اين‌رو، معيار واقعى سنجش آگاهان جامعه، ايفاى مسئوليتى است كه بر دوش آنان سنگينى مى‌كند.

== گزارش محتوا==در بخش اول، معيار ارزش آگاهان، بررسى شده است. نويسنده معتقد است اسلام بيش از هر مكتبى، به واژه «آگاهى» اهميت داده است و اين يكى از امتيازهاى بزرگ اين آيين آسمانى است كه زيربناى آن را در ابعاد مختلف، تفكر، بينش و آگاهى تشكيل مى‌دهد و بر همين اساس، واژه‌هاى بازگوكننده اين واقعيت از قبيل: «علم»، «تعقل»، «تفكر» و «تفقه» در قرآن و روايات اسلامى، بيش از هر چيز ديگر، مورد توجه قرار گرفته‌اند.

به باور وى، اسلام با تمام ارزشى كه براى علم و آگاهى قائل است، ارزش انسان را با معيار تعهد و مسئوليتى كه آگاهى براى او ايجاد كرده مى‌سنجد. اسلام براى آن علم و آگاهى ارزش قائل است كه در مسير مسئوليت قرار گيرد و آن دانشجو و دانشمندى را محترم مى‌شمارد كه داراى حس مسئوليت باشد.

به نظر وى از ديدگاه اسلام، مسئوليت عالم، تنها اشتغال داشتن به سازندگى خويش نيست، بلكه او بايد در سازندگى و رشد و تكامل جامعه هم سهيم باشد و تا آنجا كه مى‌تواند، براى پياده كردن منطق حق و عدالت و مبازره با هرگونه فساد و جنايت، اقدام كند. به اعتقاد وى، از همين روست كه قرآن، تحصيل علوم اسلامى و يافتن بينش مذهبى را مقدمه‌اى براى سازندگى جامعه اسلامى مى‌داند.

نويسنده در اين بخش از کتاب با مطرح كردن عناوينى همچون «وارثان پيامبران»، «مرزبان جامعه تشيع» و «دژهاى اسلام» براى عالمان و رواياتى كه درباره برترى عالم بر عابد وارده شده است، بر اين واقعيت تأكيد مى‌كند كه آگاهان جامعه اسلامى، بزرگ‌ترين مسئوليت‌هاى اجتماعى را به‌عهده دارند و ارزش و عظمتى كه اسلام براى اين گروه قائل شده، در صورتى است كه از عهده اين مسئوليت‌ها برآيند و ستايش‌هاى اسلام از دانشمندان قطعاً مربوط به آگاهان بى‌مسئوليت نيست.در بخش دوم، مطالبى پيرامون آگاهان بى‌مسئوليت مطرح شده است. نويسنده معتقد است اسلام نه تنها براى آگاهان بى‌مسئوليت اهميتى قائل نيست، بلكه به شدت آن‌ها را نكوهش كرده و با زشت‌ترين تعبيرات و تشبيهات، از جمله تشبيه به سگ، درازگوشى كه کتاب بر دوش دارد، بدترين مردم، زيان‌آورتر از ارتش يزيد، حيوانى به شكل انسان و مانند آن پرده از واقعيت زيان‌بخش آن‌ها برداشته و خطر وجود آن‌ها را براى جامعه، بيان كرده است.

در رواياتى كه در اين بخش آمده، سخت‌ترين كيفرها، از آن دانشمندان بى‌مسئوليت دانسته شده است. در روايتى از امام صادق(ع) آمده است: «سخت‌ترين شكنجه‌هاى دوزخ، براى دانشمندى است كه از دانش خود بهره نگيرد.» در روايتى ديگر از پيامبر(ص) آمده است كه بوى گند دانشمندى كه به دانش خود عمل نمى‌كند، اهل دوزخ را آزار مى‌دهد و پشيمان‌ترين و پرحسرت‌ترين اهل جهنم، دانشمندى است كه بنده‌اى را به سوى خدا بخواند و او اين دعوت را بپذيرد و از خدا اطاعت كند و در نتيجه، خدا او را وارد بهشت سازد، ولى آن دانشمند را بر اثر عمل نكردن به مسئوليت خود، وارد جهنم گرداند.

در بخش سوم کتاب، دو پيام آموزنده مطرح شده است. پيام اول، مربوط به «محمد بن مسلم زهرى» است. او از علماى برجسته و از صاحبان فتوا در زمان امام چهارم(ع) است كه دستگاه خلافت بنى اميه، حدود پنجاه سال، در اجراى سياست‌هاى خود، از وجود او استفاده مى‌كرد. امام سجاد(ع) نامه بسيار جالب و آموزنده‌اى براى اين عالم مزدور و خود فروخته دارد كه در اين بخش از کتاب، به قسمت‌هاى از آن اشاره شده است. فرازهايى از اين دعا، بدين شرح مى‌باشند:

«... تو در شرايطى قرار گرفته‌اى كه هر كس تو را با آن وضع بشناسد، سزاوار است بر بدبختى تو ترحم كند. نعمت‌هاى خداوند، تو را از هر سو فرا گرفته‌اند، زيرا كه [خداوند] جسم تو را سالم و عمرت را طولانى نموده است و تو را با کتاب خويش، آشنا ساخته و با دادن بينش دينى و شناخت سنت پيامبرش، مسئوليت‌هاى فردى و اجتماعى را برايت روشن نموده است و راه عذر و بهانه‌جويى را بر تو بسته است. فكر كن فرداى قيامت خود را چگونه مى‌بينى...»

پيام دوم، سخنان گهربار امام حسين(ع) در يك سخنرانى آتشين در برابر گروهى از آگاهان و دانشمندان بى‌مسئوليت زمان خويش است كه ابتدا، سرزنش‌هايى كه خداوند از دانشمندان فاسد پيش از اسلام نموده را نقل مى‌كنند و پس از آن، اهميت امر به معروف و نهى از منكر و نقاط ضعف زندگى آگاهان بى‌مسئوليت مسلمان را بيان نموده و راز انحطاط جامعه اسلامى و راه اصلاح آن را، توضيح مى‌دهند.

در بخش چهارم و پنجم، مسئوليت آگاهان بيان شده است. نويسنده، خودسازى را اولين مسئوليت مردم مسلمان، خصوصاً دانشمندان شمرده است زيرا معتقد است اين امر، زيربنا و اساس تمام مسئوليت‌هاى ديگرى است كه اسلام از يك مسلمان راستين خواسته تنها افراد خود ساخته‌اند كه مى‌توانند خدمتگذاران جامعه و سازنده ديگران باشند.

وى اين امر را بديهى مى‌داند كه كسى كه خود مبتلا به انواع آلودگى‌ها و بيمارى‌هاى روانى و اخلاقى است، نمى‌تواند با فساد، آلودگى‌ها و نابسامانى‌هاى جامعه خود، مبارزه كند؛ آن‌كه در اسارت هوس‌هاى گوناگون حيوانى به سر مى‌برد، به طور حتم نمى‌تواند نجات‌بخش جامعه از اسارت‌ها و بردگى‌ها در ابعاد مختلف باشد.

به باور وى، تمام فعاليت‌هاى حيات انسان، وابسته به ملكات و خصوصيات روانى و عادت‌هاى اوست و كردار انسان، آيينه و جلوه‌گاه صفات روحى او مى‌باشد و بر اين اساس، با معالجه بيمارى‌هاى روانى، صفات زشت و عادت‌هاى ناپسند، كردار آدمى به طور كلى اصلاح مى‌گردد.

وى يكى از نقص‌هايى كه جهان معاصر گرفتار آن مى‌باشد را اين امر مى‌داند كه مسئولين مى‌خواند بدون توجه به ريشه جرايم و جنايات، با وضع قوانين كيفرى و بالا بردن سطح كيفرها، با مفاسد فردى مبارزه كنند؛ در حالى كه لازم است ريشه جنايت را در ابعاد مختلف پيدا كرد و آن را قطع نمود زيرا به نظر وى، بدون توجه به ريشه مفاسد، نتيجه قوانين كيفرى، بسيار محدود و ناقص است.

وى براى خودسازى، دو راه زير را پيشنهاد و آن‌ها را توضيح داده است:

1- معالجه تك تك صفات ناپسند: بدين صورت كه هر خوى ناپسند را با ضد آن معالجه كرد؛ مثلاً كسى كه مبتلا به بيمارى حسد است و اين خوى زشت، او را وادار مى‌كند تا موجبات سلب آسايش ديگران را فراهم كند، لازم است مدتى خود را به كارهايى كه موجب آسايش كسى مى‌شود كه به او حسادت مى‌ورزيد، عادت دهد. نويسنده بر اين روش، دو انتقاد وارد كرده است:

الف- براى توده مردم قابل عمل و پياده كردن نيست.

ب- زمانى طولانى را به خود اختصاص مى‌دهد.

2- معالجه تمام صفات يك‌جا؛ كه انتقادات مطرح شده در روش قبلى، در آن راهى ندارد.

آخرين بخش، در مورد لغزش آگاهان مى‌باشد. نويسنده بر اين باور است كه لغزش و انحراف كسانى كه در جامعه به عنوان رهبر فكرى و عقيدتى و الگوى عمل شناخته شده‌اند، تأثير مستقيم و نقشى بزرگ در فساد و انحطاط آن جامعه دارد.

در انتهاى اين بخش، جامعه مسلمانان از ديدگاه امام على(ع)، به چهار دسته زير تقسيم شده است:

1- كسانى كه تنها نداشتن قدرت و ثروت، مانع از فساد و جنايت آن‌هاست.

2- كسانى كه با شمشير برهنه به جان مردم مى‌افتند و آشكارا ستم مى‌كنند و به وسيله مأموران سواره و پياده خويش، بر جامعه مسلط مى‌شوند و دين خود را از بين مى‌برند تا از اين رهگذر، بتوانند مال و ثروت ديگران را بربايند.

3- كسانى كه دين خدا و مذهب را وسيله‌اى براى زندگى قرار مى‌دهند و زندگى را وسيله‌اى براى دين‌دارى نمى‌كنند.

4- كسانى كه ناتوانى و حقارت و نداشتن وسيله براى رياست طلبى، آن‌ها را خانه‌نشين كرده است و با نام قناعت، خود را زيور مى‌دهند و با لباس اهل زهد، خويش را مى‌آرايند، در حالى كه اهل زهد و قناعت نيستند، بلكه نمى‌فهمند كه مفهوم حقيقى اين دو كلمه چيست.

== وضعيت کتاب==فهرست مطالب در ابتدا و کتاب‌نامه منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى کتاب آمده است.

در پاورقى‌ها، علاوه بر ذكر منابع، نص روايات و آياتى كه در متن به ترجمه آن‌ها اشاره شده، آمده است.

== منابع مقاله==مقدمه و متن کتاب.

پیوندها

مطالعه کتاب ‏آگاهی و مسؤولیت در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور