النهج المسلوك في سياسة الملوك

النهج المسلوك في سياسة الملوك، تأليف عبدالرحمن بن نصر بن عبدالله شيزرى، متوفاى 589ق، به زبان عربى و مشتمل بر بيان قواعد و اصول حكمت، ادب، تدبير و رياست و سياست ملوك است.

النهج المسلوک في سياسة الملوک
النهج المسلوك في سياسة الملوك
پدیدآوراندمج، محمد احمد (محقق) شیزری، عبدالرحمن بن نصر (نويسنده)
ناشرمؤسسة بحسون
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1414 ق یا 1994 م
چاپ1
موضوعپادشاهی - متون قدیمی تا قرن 14 کشور داری - متون قدیمی تا قرن 14
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏JC‎‏ ‎‏49‎‏ ‎‏/‎‏ش‎‏9‎‏ن‎‏9
نورلایبمطالعه و دانلود pdf


ساختار

متن كتاب، پس از مقدمه، در بيست باب تنظيم شده است و برخى از ابواب كتاب، به بخش‌ها و قسمت‌هاى متعددى تقسيم شده است. مؤلف، عناوين آن بخش‌ها را فصل، ركن و وصف ناميده است. در بيان مطالب و مباحث كتاب، از آيات، روايات، اشعار و حكايات استفاده شده است.

مقدمه مفصل محقق كتاب، دكتر محمد احمد دمج كه مشتمل بر مطالبى متنوع است، در آغاز كتاب درج شده است.

گزارش محتوا

مؤلف، در باب اول، از نياز رعيت به پادشاه دادگر سخن گفته و چنين آغاز نموده است: «چون مردم داراى گروه‌هاى مختلف با اغراض و اهداف و اوصاف و طبايع گوناگون هستند، ضرورتا به پادشاهى دادگر احتياج دارند كه كجى آنها را راست و ستون آنها را استوار گرداند و...».

در باب دوم، از فضيلت ادب سخن به ميان آورده و چنين آغاز كرده است: «چون مردم در تدبير امور خويش به پادشاه نيازمندند و ادب، مجموعه‌اى از صفات زيبا و پسنديده است، پادشاه ضرورتا به آنها احتياج دارد تا تدبير وى در ميان مردم بر پايه قانون عدالت كه دوام مملكت به آن وابسته است، باشد...».

در باب سوم، درباره شناخت قواعد ادب، سخن را چنين آغاز كرده است: «چون براى تدبير مملكت شرط است كه پادشاه داراى ادب باشد، در اين باره به شناخت قواعدى كه ادب بر پايه آنها استوار است، نيازمند مى‌باشد. اين قواعد، دوتاست كه پادشاه هرگز نمى‌تواند آنها را ترك نمايد، چرا كه اين دو، در سياست و تدبير اصل مى‌باشند؛ قاعده اول، علم است.... و قاعده دوم، بازداشتن نفس از خواسته‌ها...».

در باب چهارم، از اركان مملكت كه عبارتند از وزارت، رعيت، قوت، مال و حصون سخن گفته است.

در باب پنجم، به معرفى اوصاف كريمه عدالت، عقل، شجاعت، سخاوت، مدارا، وفا، صدق، مهربانى، صبر، گذشت، شكر، حوصله و آرامش، حلم، عفاف و وقار پرداخته و به تشويق پادشاه به كسب اين صفات همت گمارده است.

در باب ششم، به بيان اوصاف ناپسندى مانند ستم، جهل، بخل، اسراف، خلف وعده، كذب، غيبت، غضب، عجب، كبر، حسد، عجله، مزاح، كثرت ضحك و غدر و در ادامه، به بيان امورى كه عارض بر نفس آدمى مى‌شوند، پرداخته است؛ امورى از قبيل هم و غم، مستى، عشق و جماع.

وى، در بقيه ابواب، از چگونگى رتبه پادشاه با اطرافيانش در جلوس و ركوب، فضيلت مشورت و تشويق به آن، اوصاف مشاورين و حكاياتى مناسب با اين باب، اصول سياست و تدبير، جلوس براى كشف مظالم، ادب هم‌نشينى با پادشاهان، مكائدى كه پادشاهان در غالب احوال به كار مى‌برند، سياست و تدبير در مورد لشكريان، حقوقى كه لشكريان در امر جهاد بر گردن دارند، صبر و شكيبايى در برابر مشركان، نبرد با مرتدان و سركشان و راهزنان، تقسيم غنيمت و فىء، آنچه شايسته است پادشاه در هنگام بازگرداندن سپاهيان انجام دهد و تشويق به گوش فرادادن به اندرزها و پذيرفتن آنها از وارستگان بحث كرده است.

محقق كتاب، در مقدمه ارزنده خويش، به مباحثى پيرامون مؤلف و كتاب وى، كتاب‌هاى مختلف با مضمون و موضوع اين كتاب، نحوه تحقيق كتاب و... سخن گفته است.

وضعيت كتاب

فهرست آيات قرآنى، فهرست روايات شريف نبوى، فهرست قافيه‌ها، فهرست اعلام، فهرست مرجعيت و فهرست محتويات در آخر كتاب آورده شده است. توضيحات و منابع در پاورقى بيان شده است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.