رجال و مشاهیر اصفهان (الاصفهان)
رجال و مشاهير اصفهان (الاصفهان)، اثر مير سيد على جناب، با تدوين و تصحيح رضوان پورعصار، كتابى است پيرامون دانشمندان و مشاهير اصفهان كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.
رجال و مشاهیر اصفهان (الاصفهان) | |
---|---|
پدیدآوران | جناب، علی (نويسنده) پور عصار، رضوان (تدوین و تصحیح) |
ناشر | سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان |
مکان نشر | اصفهان - ایران |
سال نشر | 1385 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-2588-26-8 |
موضوع | اصفهان - سرگذشتنامه مشاهیر - ایران - اصفهان - سرگذشتنامه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 2073 /ص7613 ج9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با پيشگفتار محمدعلى چلونگر و مقدمه مصحح آغاز شده است. از آنجايى كه بسيارى از اعلام مذكور در كتاب، داراى تاريخ ولادت يا وفات نيستند و همچنين نام ايشان، به ترتيب حروف الفبا نيامده است، مىتوان چنين گفت كه در چينش نام افراد، ترتيب خاصى رعايت نشده است.
شيوه نگارش مؤلف در اين اثر بدانگونه بوده است كه به نام منابع مورد استناد خويش در داخل متن كتاب اشاره نموده است؛ لذا به دو دليل اساسى، نخست جهت برطرف نمودن پارهاى اشكالات و ناخوانىها و ثانيا، براى ذكر آدرس دقيق مطالب مورد استفاده مؤلف در پانويسها، مراجعه بدانها ضرورى مىنمود تا بدين طريق شيوه نگارش معمول زمان مؤلف و عدم ذكر آدرس دقيق مطالب اخذشده به سبك نوشتارى رايج در اين زمان برگردانده شده و بر اعتبار و صحت محتواى اثر افزوده گردد. البتّه اين روش در مورد شخصيتهاى متقدم از دوران مؤلف كه شرح احوال آنها را عينا و يا بهصورت خلاصهشده از پارهاى كتب تذكره و منابع ذكر نموده، كاربرد بيشترى در بر داشته است. همچنين مآخذى نيز بودهاند كه لازم مىنمود جهت تكميل برخى مطالب و ايراد پارهاى توضيحات، بدانها مراجعه گردد؛ آنها نيز در پاورقىها مشخص شدهاند[۱]
گزارش محتوا
در پيشگفتار، ضمن بيان خصوصيات كتاب، به برخى انتقادات وارد بر آن، اشاره شده است[۲]
در مقدمه، شيوه تصحيح كتاب، توضيح داده شده و در پايان آن، شرححال نويسنده، جاى گرفته است[۳]
در خصوص ويژگىها و خصوصيات محتواى مطالب اين اثر، ذكر چند نكته لازم مىنمايد:
نخست آنكه نويسنده با بسيارى از شخصيتهاى برجسته همعصر، از نزديك آشنا بوده و با آنها حشر و نشر داشته است؛ ازاينرو هرآنچه كه در شرح احوال ايشان از قلم نغز و تواناى او تراوش نموده و بر اوراق جارى گشته، در حد خود منحصربهفرد مىباشد كه شايد بتوان ادعا نمود كه در كمتر اثرى بتوان نظير آن را يافت[۴]
مشخصه ديگر اين تأليف، ديدگاه، نگرش و تحليل خاص مؤلف آن است كه نهتنها به تمجيد و ستايش افراطى از رجال و مشاهير نپرداخته، بلكه بهدور از هرگونه تعصب و حب و بغض، اعمال و كردار ايشان را مورد ارزيابى قرار داده و در خصوص بسيارى، بهويژه شخصيتهاى تاريخى معاصر خويش، به ابراز نظر پرداخته است[۵]
ويژگى ديگر كتاب اين است كه مصحح آن، كمال مساعى خويش را در حفظ امانت به كار بسته و كليه مطالب را بدون هيچگونه دخل و تصرفى، عينا بازنويسى نموده و چنانچه نياز به افزودن كلمه و يا حتى حرفى بوده، مشخص نموده است[۶]
به لحاظ زياد بودن عناوين، تحليل افكار و آثار بزرگان متقدم از دوران مؤلف، اعم از فيلسوف، فقيه، مورخ، شاعر، هنرمند، خطاط و... كمتر مورد ارزيابى عميق نويسنده قرار گرفته كه البته اين امر، نقصى است فراگير كه اصولا هر تذكرهنويسى با آن دستبهگريبان بوده و هست. ليكن اهميت اصلى و ويژه اين تأليف، در بر داشتن شرح حال بزرگان معاصر با مؤلف و ديدگاههاى ايشان در خصوص هركدام و نظر او درباره خانوادههاى معروف اصفهان در آن عصر است كه به رشته تحرير كشيده شده است و در ساير موارد به همان توضيحات تذكرهنويسان بسنده شده است. البته در خصوص نظريات مؤلف راجع به پارهاى شخصيتها، يك نكته را نبايد از نظر دور داشت كه اين نظريات عموما با تكيه بر اسناد و منابع موجود زمان نويسنده ابراز گرديده و كمتر جاى شك و شبهه باقى گذاشته، لذا دقت و تعمق بيشترى را از جانب خوانندگان مىطلبد[۷]
نكته بسيار مهم ديگرى كه نبايد از نظر خوانندگان گرامى پوشيده بماند، توضيحاتى است كه در خصوص خانوادههاى مندرج در بخش پايانى كتاب، مدون گرديده است كه از خلال آنها مىتوان به دورنماى روشنى از تاريخ اصفهان دوره ناصرى و قبل از آن تا پايان عصر قاجار دست يافت[۸]
مسئله مهم ديگر آن است كه نويسنده مطابق با شيوه نوشتارى زمان خويش، از قواعد خاصى در نوشتن پيروى نموده كه در حال حاضر، ديگر صحيح نمىباشد؛ مثلا در بسيارى موارد از واژه «خوا» به جاى «خا» استفاده كرده مانند: «برخواست» بهجاى «برخاست» و يا در بسيارى از اشعار، كلمه «چه» به جاى «چو» آمده و بسيارى موارد مشابه ديگر كه به لحاظ املايى و يا رعايت اصول نگارش و انشا محل اشكال مىباشد كه در هنگام تدوين نوشتهجات نويسنده، مصحح اين اشكالات را برطرف نموده است[۹]
برخى از شرح حالها به قلم صاحبان عناوين، به رشته تحرير درآمده و بنا به درخواست نويسنده، براى ايشان ارسال گرديده كه اين خود از جمله ويژگىهاى ديگر اين اثر و از دلايل ارزشمند بودن آن است. در خصوص سلسله نسب خانوادههايى كه در بخش پايانى كتاب تدوين گشته، بايد متذكر شد كه اين شجرهنامهها را نيز بنا بر درخواست نويسنده، يكى از افراد همان خانواده تنظيم نموده و در اختيار وى قرار داده است[۱۰]
از ديگر ويژگىهاى كتاب، آن است كه مؤلف آن، فردى آگاه به تاريخ و رجال و مشاهير اصفهان بوده است. بيشتر آثار مكتوب او مربوط به اصفهان است و مىتوان گفت از اصفهانشناسانى است كه اطلاعات وى درباره اين شهر منحصربهفرد بوده است. در اين كتاب، اطلاعاتى راجع به مشاهير و رجال اصفهان آمده است كه در آثار ديگر نمىتوان يافت. اين اطلاعات از دو جهت قابل اهميت است: اول اينكه نام و شرح حال برخى از دانشمندانى كه در اين اثر آمده است، در آثار ديگر وجود ندارد و ديگر آنكه برخى از مطالبى كه پيرامون شمارى از رجال آمده است، در آثار ديگر يافت نمىشود و نويسنده اين اطلاعات را از منابع شفاهى يا منابع كتبى متعددى كه در اختيار داشته، برداشت نموده است[۱۱]
با وجود محاسن اين اثر، نقدهايى بر آن وارد است كه در ادامه به برخى از آنها اشاره مىشود:
- بعضى از اشخاصى را كه شرح حال آنان در اين كتاب آمده است، نمىتوان جزو مصاديق مشاهير بشمار آورد؛ مانند ملا جعفر خروسباز و ميرزا قشمشم[۱۲]
- در بيان احوال برخى از مشاهير و دانشمندان، بيشتر تكيه بر حرفهاى عوامانه مشهور در بين مردم شده و به جنبههاى علمى، فرهنگى و مذهبى آنها كمتر اشارت رفته است[۱۳]
- مواردى نيز به برخى از مشاهير و علماى دينى و دانشمندان نسبت داده شده است كه جاى تأمل و بررسى دارد و نشر آنها تنها بهمنظور حفظ امانت بوده است و دليل تأييد نظر نويسنده نمىباشد[۱۴]
- در قسمت شجرنامهها، خانواده هرندىها ناقص است؛ ليكن به نظر مىرسيد شايد درج همان مقدار در پايان كتاب، چندان خالى از فايده نباشد[۱۵]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست نامها، مكانها و كتابهاى مذكور در متن، بههمراه فهرست منابع و مأخذ مورد استفاده مصحح، در انتهاى كتاب آمده است.
لازم به توضيح است كه منابع و مآخذ بر اساس عناوين آنها بهصورت الفبايى و با ذكر نام مؤلف مرتب گرديده است. به نظر مىرسد اين شيوه در خصوص فهرست از بسيارى جوانب براى محققين و پژوهشگران مفيد فايده افتد. نكته ديگر آنكه اين فهرست، شامل كليه منابعى است كه بهنحوى، اسمى از آنها در اين كتاب آمده، اعم از منابعى كه مؤلف از آنها استفاده كرده و مصحح نيز به آنها مراجعه نموده باشد و يا امكان دسترسى بدانها وجود نداشته است و هم ساير منابعى كه صرفا جهت تكميل و تحشيه مورد استفاده قرار گرفته است[۱۶]
بخش قابل توجهى از مطالب كتاب را منشى نويسنده به رشته تحرير كشيده بود، ليكن نويسنده، پس از بازنگرى مجدد، مطالب جديدى را به خط خود و بهصورت حاشيه، در اطراف اوراق افزوده بود كه گنجاندن آنها در اصل متن، بعضا باعث ايجاد شكاف در رشته كلام مىشد كه برخى در ميان مطالب اصلى گنجانده شده و در ساير موارد، با ذكر كلمه «مؤلف» در پانويس يا تعليقات درج گرديده است. بنابراين، توضيحات نويسنده، با قيد اين كلمه، از توضيحات و حواشى مصحح، تميز داده شده است[۱۷]
در پاورقىهاى مصحح، علاوه بر ذكر منابع[۱۸]، به توضيح برخى از كلمات و مطالب متن پرداخته شده است[۱۹]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.