هاشمی، سید محمدطاهر
ابوالحسن سيد محمدطاهر هاشمى شافعى، ملقب به ضياءالدين و مشهور به سيدزادههاشمى، در سال 1332ق، در روستاى دولتآباد روانسر کرمانشاه، در خانوادهاى اهل علم و عرفان متولد شد. وى در شعر، «طاهر» تخلص مىكرد[۱]
نام | هاشمی، محمد طاهر |
---|---|
نام های دیگر | سیدزاده هاشمی، طاهر
سیدزاده هاشمی، محمدطاهر هاشمی، ضیاءالدین |
نام پدر | |
متولد | 1292 ش |
محل تولد | |
رحلت | 1370 ش یا 1412 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE17029AUTHORCODE |
علامه ملا عبدالكريم مدرس، صاحب «مواهب الرحمن في تفسير القرآن» در تذكره «بنه ماله زانياران» كه از تذكرههاى برجسته به گويش كردى مىباشد، شجره خاندان وى را به زبان عربى و نظم از سيد شيخ محمد معروف نودهى برزنجى (متوفى 1254ق) كه از جمله سادات برزنجيه و اعاظم علماى عصر خويش بوده، آورده است[۲]
برخى از اعلام معروف اين شجرهنامه، عبارتند از: سيد بابا منصور آواه، سيد رسول سولجى، ملا عبدالقادر برزنجى، سيد قيدار سيدالدوله[۳]
او فرزند سيد قيدار هاشمى ملقب به سيدالدوله است. خاندان وى از سلسله سادات برزنجى (برزنجه) است. جدش سيد رسول سولهاى برزنجى، اول كسى است كه از اين خاندان با اصحاب و طلاب علوم دينيه هجرت به دولتآباد روانسر نمود و آن قريه را خريد و مدرسهاى براى طلاب علوم دينيه به سال 1271ق، تأسيس كرد. استاد هاشمى خود در مورد اين مدرسه مىگويد: «وقتى جد اعلاى بنده، مرحوم سيد رسول آنجا را خريدند، مدرسشان مرحوم ملا قاسم - از مردم پاوه - بوده است. ملا قاسم پاوهاى تا حدود سال 1303ق، حيات داشته است. بعد از ايشان ملا قادر از مردم «درمور» كه دهى است نزديك خانقاه پاوه، در آنجا تدريس مىكرده است. بعد از ايشان ملا رسول پاوهاى و بعد از او ملا قادر جوانرودى غياثى... بعد از او ملا معروف و ملا صالح و سيد عارف و ملا محمدرحيم روحانى سنندجى و جناب ملا عبدالمجيد... و بنده هم در كمك ايشان تدريس مىكردم و اين مدرسه با كتابخانهاى كه حقير در آن تأسيس نمودهام، هماكنون بعد از گذشت 139 سال، بحمدالله برقرار مىباشد»[۴]
اساتيد
1. خاتون مريم، همسر سيد عارف كه الفبا و قرآن را نزد وى فراگرفت؛
2. سيد عارف كه از سادات لون بودند؛
3. ملا محمدرحيم روحانى سنندجى (مدرس دولتآبادى)؛
4. سيد شيخ شريف كردستانى؛
5. بديعالزمان سنندجى كه بعدها از اساتيد برجسته دانشگاه تهران شدند؛
6. ملا عبدالمجيد موحد؛
7. والد ايشان سيد قيدار هاشمى، ملقب به سيدالدوله كه از اساتيد طريقت وى نيز بوده است؛
8. شيخ عبدالقادر بن سيد حسين سولهاى[۵]
اين نه تن، از اساتيد بىواسطه او بودهاند. چهار تن نيز از اساتيد باواسطه او هستند كه عبارتند از:
1. شيخ محمد نجيب قرهداغى؛
2. شيخ مصطفى نجيب قرهداغى؛
3. سيد بابا رسول سولهاى برزنجى؛
4. شيخ حبيبالله كاشترى[۶]
شيخ عبدالمجيد موحد از مشايخ اجازه ايشان در نقل حديث مىباشد و مشايخ طريقت وى، عبارتند از:
1. والد مكرمش سيدالدوله سيد قيدار؛
2. سيد حسين شيخ سولهاى برزنجى؛
3. سيد عبدالقادر بن سيد حسين سولهاى برزنجى و برخى ديگر كه سلسله آنها به شيخ عبدالقادر گيلانى منتهى مىگردد[۷]
وى شافعىمذهب بوده و محبت و علاقه زيادى به اهلبيت(ع) داشت. ايشان سواى مقام رفيع علمى، از جمله شعراى بنام عصر حاضر هستند و علاوه بر تأليفات گرانسنگ در تاريخ و غيره، قريب به پانزده هزار بيت به گويش فارسى، عربى و كردى با تخلص شيواى «طاهر» سروده است كه حاصل سالهاى متمادى مطالعه در ادبيات و غور در آثار عرفانى و كشف مسائل معضله فلسفى و حل رمز و اشارات كلام خاکنشينان سراى عشق بارى جل جلاله بوده و...[۸]
ايشان اگرچه در رشته ادبيات، سررشته فضل و دانش هستند، خط نسخ را نيز بهتبع از استاد حافظ عثمان - از اساتيد برجسته اين علم كه از علوم دوازدهگانه ادبيات است - بهزيبايى مىنوشتند و بر خطوط ديگر، تسلط داشته و در اين زمينه، كتابهاى برجستهاى از خود به يادگار گذاشتهاند.
آثار
1. ديوان و غزليات فارسى؛
2. ديوان و غزليات كردى؛
3. مجموعه شعر كردى «هه وار گه دلان»؛
4. مناقب اهلبيت از ديدگاه اهل سنت؛
5. مولانا خالد و طريقت نقشبندى؛
6. خوشنويسى دلائل الخيرات؛
7. كتابت و خوشنويسى قرآن كريم به خط نسخ سبك عثمانى؛
8. كتابت و خوشنويسى صحيفه سجاديه؛
9. عروض و بديع و قافيه به زبان كردى؛
10. مجموعه گنجواره شعر و نثر كردى هه وارگه دلان براى راديو كردى کرمانشاه؛
11. منظومه شيوا و مهدخت؛
12. ليلى و مجنون به زبان كردى، سروده خود استاد؛
13. منبع الأنوار در احوال و حالات سيد شيخ حسن برزنجى، معروف به پير قرهچىوار؛
14. تصحيح ديوان شاعران بزرگ كردستان از جمله مولوى كرد، ملا مصطفى بيسارانى و ميرزا محمد (ولى ديوانه)؛
15. تصحيح خسرو شيرين خاناى قبادى و سرايش ناقص آن؛
16. گردآورى و تصحيح ديوان شاعر بزرگ كرد، مولوى سيد عبدالرحيم تايجوزى؛
17. خوشنويسى و كتابت قرآن كريم؛
18. مناقب و فضائل سيد شيخ عبدالقادر گيلانى؛
19. تصحيح و گردآورى و خوشنويسى مناجاتنامه غلامرضا خان اركوازى؛
20. خوشنويسى و مقدمه و نظارت بر جلد اول حديقه سلطانى؛
و...
وى در سال 1412ق، دار فانى را وداع گفت.
پانويس
منابع مقاله
هاشمى شافعى، سيد محمدطاهر، «مناقب اهلبيت(ع)، از ديدگاه اهل سنت»، به اهتمام و مقدمه سيد ناصر حسينى ميبدى، مشهد، مؤسسه چاپ آستان قدس رضوى، چاپ دوم، 1381.