مكارم الأخلاق و رذائلها

مكارم الأخلاق و رذائلها، اثر رهبر معظم انقلاب، حضرت آيت‌الله سيد على خامنه‌اى، پيرامون مسائل اخلاقى و اجتماعى بوده كه به زبان عربى و در سال 1428ق، تأليف شده است.

مکارم الأخلاق و رذائلها
مكارم الأخلاق و رذائلها
پدیدآورانخامنه‌ای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران (نويسنده) عاشور، علی (گردآورنده)
ناشرمؤسسة التاريخ العربي
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1428 ق یا 2008 م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد2
نورلایبمطالعه و دانلود pdf


كتاب، به كوشش سيد على عاشور، از مجموعه سخنرانى‌هاى معظم‌له گردآورى شده و گردآورنده، سفارش ايشان به نگارش كتاب را براى ارتقاى فرهنگ عمومى، سبب تدوين معرفى نموده است.

ساختار

كتاب، با مقدمه گردآورنده آغاز و مطالب، در دو جلد، در دو باب فضايل و رذايل و هر باب، در چندين بخش، عرضه شده است.

نويسنده، سعى در اثبات مطالب كلى كتاب، به استناد آيات و احاديث داشته و با زبانى سليس و روان، اقدام به توضيح و بسط مسائل جزئى‌تر كرده است. وى تلاش نموده است تا به نحو علمى، به تبيين و توضيح مسائل اخلاقى پرداخته و به آثار اجتماعى اخلاق، توجه خاص داشته باشد، ولى در مقام اثبات عقلى مطالب، برنيامده است.

وى با استفاده فراوان از قرآن و كتب روايى و استمداد از آن‌ها، ابتدا به بحث و بررسى پيرامون مكارم اخلاق و سپس به رذائل آن پرداخته است.

گزارش محتوا

در مقدمه گردآورنده، به اين نكته اشاره شده است كه رهبر انقلاب، در ضمن بيانات و سخنرانى‌هاى خود، بسيارى از مطالب مهم اخلاقى را بيان فرموده‌اند، اما به دليل مسئوليت سنگين رهبرى، فرصت جمع‌آورى و تدوين آن را نداشته‌اند، لذا وى اقدام به گردآورى، تنظيم و تدوين تعدادى از عناوين اخلاقى، از ميان سخنرانى‌هاى هيجده سال و نيم ايشان كرده است.

گردآورنده، مطالب را به‌گونه‌اى از سخنرانى‌ها جمع‌آورى كرده است كه در قالب نوشتار بگنجد؛ يعنى حذف‌ها و تقديم و تأخيرهايى در آنها صورت داده و منابع مطالب اصلى را در پاورقى‌ها آورده است.

در ابتداى مطالب، سفارش رهبر انقلاب نسبت به نگارش كتاب آمده است كه در آن، به وظيفه علما نسبت به ايجاد فرهنگ اسلامى در جامعه براى نهادينه شدن فرهنگ اسلامى در تفكر مردم و اهميت اخلاق و بسط آن به‌صورت اجمالى ذكر شده است.

در جلد اول (باب اول) كه در مورد مكارم اخلاق است، درباره تهذيب نفس، به اين نكته اشاره شده است كه انسان بايد در خود نگريسته و عيوب خود را با ديد انتقادى كشف كند تا بتواند از خود، عبدى براى خداوند بسازد. براى اين امر، اولياء الله به‌عنوان الگو و امام حسين(ع) بهترين اسوه مى‌باشند.

در ادامه، به ذكر اخلاق پيامبر(ص) و اهل بيت ايشان اشاره شده و به نقل از سيد ابوالفضل زنجانى موسوى در مورد اخلاق پيامبر(ص)، مطالبى ذكر شده و آن حضرت از دو بعد شخصى و حكومتى، معرفى گرديده و اهل بيت پيامبر(ص)، به‌عنوان سرچشمه اخلاق حسنه اعلام شده است.

نويسنده، در ادامه مطالب، توضيحى در مورد ملاك جامعه اسلامى و جاهلى آورده و نياز به اخلاق را، احتياج به زندگى آرامش‌بخش براى همه‌ى افراد جامعه دانسته است، چرا كه معتقد است اگر يك جامعه بدون اخلاق به پيشرفت مادى نيز برسد، عده‌اى در آن جامعه، دچار فشار و مصيبت مى‌شوند.

وى اهميت اخلاق را در آن مى‌داند كه مركز رفتارى و ثقل يك جامعه، هويت اخلاقى آن جامعه بوده و مشكلات جامعه، حاصل دورى از مسائل اخلاقى مى‌باشد، لذا بر علما واجب دانسته شده كه مسائل اخلاقى را به هر طريق نشر بدهند. در ادامه، به اهميت هم‌نشينى با علما پرداخته شده است.

نويسنده، تشكيل حكومت را اولين مرحله تحقق احكام الهى مى‌داند تا در سايه آن، آرامش براى بشر ايجاد شود و در مرحله بعد، مردم بتوانند به كسب اخلاق حسنه بپردازند.

وى هدف پيامبر(ص) را از رسالت، تكميل مكارم اخلاقى دانسته است؛ همان ويژگى مهمى كه جهان مادى‌گرا از آن محروم مى‌باشد. ايشان، تنها شناخت اخلاق حسنه را در رشد و تعالى انسان كافى ندانسته و معتقد است شناخت رذائل اخلاقى نيز لازم مى‌باشد تا قلب انسان از آن‌ها در امان بماند.

وى بر اين باور است كه براى رشد انسان به مقامات بلند مرتبه انسانيت، فقط حسن خلق با ديگران كافى نيست، بلكه رسوخ اين ويژگى در قلب مؤمن لازم مى‌باشد. وى روش‌هاى اصلاح فرهنگ عمومى را كتاب، فيلم و سخنرانى خطبا معرفى نموده و از آنان مى‌خواهد كه از آيات قرآن و سيره معصومين(ع) براى اين كار استفاده كنند.

ايشان انحراف فرهنگ را انحراف بشر از مسير خود مى‌داند و شرط لازم را براى حكومت اسلامى، اخلاق حسنه معرفى كرده است كه در صورت فقدان آن، حاكم، غاصب محسوب مى‌شود. وى معتقد است كه حكومت اسلامى، همان حكومت مردم متدين مى‌باشد، لذا هم دربردارنده جمهوريت است و هم اسلامیت.

در بحث علم و اخلاق، به اهميت معلم در جامعه، اشاره و فارغ از مسائل مادى، ارزش انسانى او تذكر داده شده است، زيرا عمل وى، بالاترين عمل در دنيا مى‌باشد.

نويسنده، ضمن تشريح و تبيين آثار و اسباب تقوا، تنها راه نجات انسان را تقواى الهى دانسته است. در مسئله تهذيب نفس، وى نفس را دشمن بزرگ انسان معرفى كرده و با ذكر حديثى از امام على(ع)، به اهميت تهذيب نفس پرداخته و توسل به خدا را سبب تهذيب نفس و عدم توجه به خداوند را سبب گرفتارى و غلبه هواهاى نفسانى دانسته است. ايشان بعضى از حوادث در جهت تزكيه نفس را از الطاف الهى معرفى كرده و معتقدند كه جمهورى اسلامى از اين دسته مى‌باشد.

در ادامه، به بحث و بررسى مسائل مربوط به محاسبه، مراقبه و مجاهده، پرداخته شده و براى بيان اهميت اين امور، حديثى از امام سجاد(ع) نقل شده است.

نويسنده، ضمن تعريف دعا و بيان اهميت و آثار آن، به بررسى ابعاد دعا پرداخته است. اين ابعاد عبارتند از:

1. دعا، علتى در ضمن قانون عليت است؛

2. دعا، بحر معارف الهى است؛

3. دعا، هدف است، نه وسيله؛

4. اثر ارتباط با خداوند؛

5. دعا، ارتباط با مركز قدرت است.

از جمله مباحث مطرح‌شده در اين بخش، مى‌توان به بيان فوايد دعا اشاره كرد. اين فوايد عبارتند از:

1. درخواست از خدا و زارى، تنها به درگاه او؛

2. تكميل اسباب مادى؛

3. زنده كردن ياد خداوند در قلوب؛

4. تقويت ايمان در قلب؛

5. دميدن روح اخلاص در نفس؛

6. پرورش فضائل اخلاقى در نفس؛

7. ايجاد محبت به خداوند؛

8. قضاء حوائج؛

و...

در پايان جلد اول، مطالبى پيرامون شرايط استجابت دعا، از جمله طهارت قلب، اجتناب از معاصى و توبه از آن‌ها، حضور قلب و عدم غفلت، عدم طلب امر محال و نيز مباحثى درباره گناهان و آثار آن‌ها، استغفار، موانع آن، انواع استغفار و هدايت الهى، مطرح شده است.

تتمه باب مكارم اخلاق، در ابتداى جلد دوم آمده است كه شامل مباحثى پيرامون قناعت، انصاف و مواسات، بصيرت، تعقل و تثبت، استقامت و ثبات، نيكى به والدين، ايثار، ايمان و ويژگى‌هاى آن، پاداش و ثواب، گذشت، زهد، عفت، ورع، اخلاص، ذكر خداوند، خشيت و خشوع، صبر و آثار آن، بلاء، امانت، خوف و رجا، تودد و محبت، احسان، حسن معاشرت، آرامش، حب و بغض در راه خدا، شكر نعمت‌ها، تواضع، رضا و سخط، حيا و يقين مى‌شود.

نويسنده، شروط ايمان را كتمان اسرار، مداراى با مردم و صبر در سختى‌ها و سبب رسوخ آن را در قلب، ورع دانسته و معتقد است كمال بشر در علم و عمل بوده و جامعه فاقد اين دو ويژگى، از رسيدن به مدارج بالاى كمال محروم مى‌باشد.

در باب دوم، با ذكر حديثى از پيامبر(ص)، به وجوب دورى از رذائل اخلاقى اشاره و اين رذائل، سبب جنگ و ريختن خون‌ها دانسته شده و نويسنده، معتقد است كه دولت‌هاى استعمارگر، به اين رذائل دامن مى‌زنند تا ثروت‌هاى دولت‌هاى ضعيف را به چنگ آورند. وى فقر را عامل انحراف‌هاى اجتماعى معرفى كرده و بر اين باور است كه اگر فقر از بين برود، اصلاحات اجتماعى و اخلاقى به معناى واقعى آن به وقوع مى‌پيوندد و در غير اين صورت، انسان به‌سوى فساد، خيانت و ساير انحرافات كشيده مى‌شود.

نويسنده با ذكر حديثى، قساوت قلب را بزرگ‌ترين عقاب خداوند معرفى كرده و معتقد است اين امر، از تنگدستى در زندگى نيز دشوارتر بوده و گاهى انسان مبتلا، متوجه اين عذاب بزرگ نمى‌گردد.

بدى‌هاى اخلاقى و خطرات آن، حجب و قساوت قلب، معصيت، شهوات و آثار حب آن‌ها، حسد، حسرت و ندامت، آرزو و هواى نفس، غضب و سخط، شيطان، تكبر، حرص، عجب، غرور، اسراف و تبذير و كذب، از جمله رذائلى است كه نويسنده به بحث و بررسى درباره آن‌ها پرداخته است.

نويسنده، با اشاره به حديثى از امام على(ع)، از دنياپرستى نهى كرده، ولى تلاش در دنيا براى اصلاح و خير بشريت را نيكو دانسته است. وى در توضيح شهوات، اولين آن‌ها را نظر شهوت‌آلود، چه در مسائل فردى و چه در مسائل اجتماعى، عنوان كرده و براى مثال در مسائل اجتماعى آن، نظر طمع كشورهاى بزرگ به كشورهاى ضعيف را ذكر كرده و ضمن پرداختن به آثار حب شهوات، آن را اساس انحراف و ضلالت معرفى كرده است.

وضعيت كتاب

فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده است.

در پاورقى‌ها، تاريخ سخنرانى‌هاى رهبرى، آدرس آيات، منابع احاديث و... ذكر شده است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.