ابن دحیه، عمر بن حسن
ابن دحيه، مجدالدين عمر بن حسن بن على بن محمد بن فرح كلبى، مكنى به ابوالخطاب و معروف به ذوالنّسبين (544 - 633ق)، محدث، لغوى، فقيه، مورخ آشنا به ايام عرب و شاعر اندلسى، در بَلنسيه (والانسيا) زاده شد و در قاهره درگذشت و در سَفح المقطم مدفون گرديد. ابن دحيه نسب خود را از جانب پدر به دحيه از صحابه پيامبر اكرم(ص) و از سوى مادر به ابن بسام فاطمى علوى از نسل حسين بن على(ع) مىرساند و به همين سبب خود را ذوالنسبين مىناميد، اما مخالفانش نسبت او به دحيه كلبى را نفى كرده و گفتهاند كه دحيه، بلاعَقِب بوده است.
نام | ابن دحیه، عمر بن حسن |
---|---|
نامهای دیگر | ابن دحیه، عمر بن الحسن
ابن دحیه الکلبی، ابو الخطاب عمر بن حسن |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 633 هـ.ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE687AUTHORCODE |
او كه به تحصيل علم و استفاده از محضر مشايخ و رجال حديث و تاريخ توجه خاص داشت، در همان ايام جوانى زادگاهش را ترك گفت و به سير و سفر پرداخت و در جستوجوى علم به شهرهاى مختلف اندلس، مراكش، مصر، شام، عراق، حجاز و ايران (خراسان و اصفهان) رفت و در اين نواحى نزد دانشمندان بنام زمان شاگردى كرد. از استادان او كسانى چون ابن بشكوال، ابوبكر بن جدّ، ابوبكر بن خير و ابن مضا را در اندلس و ابوجعفر صيدلانى در اصفهان و منصور بن عبدالمنعم فراوى را در نيشابور مىتوان نام برد. برخى نيز مانند حسن بن احمد بن بيسانى و ابوشامه عبدالرحمان بن اسماعيل از او اجازه روايت يافتهاند.
ابن دحيه پس از آنكه از اندلس به مصر سفر كرد، به دربار ملك عادل ايوبى پيوست و از سوى وى به معلمى فرزندش كامل محمد برگزيده شد. بعدها كه كامل دارالحديث را ساخت، ابن دحيه را به رياست آنجا گماشت. در مورد مهارت وى در لغت گفتهاند كه او «حوشي اللغة» بود؛ يعنى سخن وى مشحون از غرايب و نوادر لغات و غوامض آن بود. داورى مورخان درباره ابن دحيه بسيار متفاوت است. درحالىكه اندلسيان، او را دانشمندى بزرگ مىدانند و مىستايند، برخى نيز او را به جعل نسب، انتحال شعرى، وضع حديث و گزافهگويى در حفظ احاديث و استماع از استادان متهم كردهاند. وى دو بار نيز به سمت قاضى شهر دانيه منصوب شد.
آثار
به ابن دحيه آثار متعددى نسبت دادهاند كه اكثر آنها از ميان رفته و فقط نامى از آنها مانده است. آثار مهم او، از موجود و مفقود، به قرار زير است:
- المطرب من أشعار أهل المغرب (مجموعه شعر)؛
- التنوير في مولد السراج المنير (در باب مولد پيامبر اكرم كه آن را به خواهش مظفرالدين بن زينالدين حاكم اربل (اربيل) نوشته است)؛
- الصارم الهندي في الرد على الكندي؛
- التبراس في تاريخ آل عباس يا تاريخ خلفاء بني عباس؛
- نهاية السؤول في خصائص الرسول؛
- أعلام النصر المبين في المفاضلة بين أهلي صفين.
منابع مقاله
برگرفته از دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 3، ص 489، به قلم سعيد الله قرهبگلو.