رسالة في القدر
رسالة في القدر، نام رسالهاى است كه حسن بصرى در جواب نامۀ عبدالملك بن مروان از خلفاى بنىاميّه نوشته است.
رسالة فی القدر | |
---|---|
پدیدآوران | بصری، حسن (نويسنده) عماره، محمد (محقق) |
ناشر | دار الهلال |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1971 م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
گزارش محتوا
عبدالملك بن مروان در نامۀ خود، به حسن بصرى كه در ابتداء رساله آمده است، اين گونه مىنويسد: حرفهايى در مورد تو به گوشم رسيده، راجع به قدر كه معلوم مىشود تو عقائد قدرى دارى در حالى كه چنين چيزى را از احدى نشنيدهام و از صحابه نيز چنين كلامى نقل نشده است، من كه تو را شخصى صالح، عالم و فقيه مىدانم اين حرفها را انكار كردهام، بهتر است خودت عقائدت را برايم نوشته و مرا از مذهب خود با خبرسازى و بگويى كه آيا اين اعتقادات را از صحابه گرفتهاى يا از آيات قرآنى يا هر منبع ديگرى كه تو را به اين عقيده رهنمون گرديده است.
حسن بصرى در جواب نامۀ عبدالملك مروان براى اين كه خود را از اين نسبت تبرئه كند. با استناد به آيات قرآنى قدر را ابطال كرده و مختار بودن انسان را در انجام اعمال و كسب ثواب و عقاب اثبات مىكند.
اولين آيهاى كه حسن بصرى بدان استناد مىكند، آيۀ شريفۀو ما خلقت الجن و الانس الاّ ليعبدون است. مىگويد وقتى خداوند بندگان را براى عبادت خلق نموده است، چگونه مىشود خود خدا بندۀ خود را از اين عبادت منع كند و به واسطۀ امورى كه قبلا براى بندۀ خود مقدّر كرده است، مانع عبادت او گردد كه اگر اين بود ظلم روشنى از ناحيۀ خداوند مىشد، در حالى كهليس بظلام للعبيد.
بعد آيات ديگرى را آورده و به آنها استناد مىكند تا عقيدۀ خود را اثبات كند، مثل آيۀفمن شاء منكم انيتقدم أو يتأخر كل نفس بما كسبت رهينه. مىگويد قدرتى كه خداوند به بندگان خود داده، براى اين است كه آنان را با همان قدرت امتحان كند تا معلوم شود، كدام از بندگان دنبال اعمال صالح و كدام دنبال اعمال منكرند.
حسن بصرى مىنويسد، اگر اعمال حتم شده بودند، براى بندگان معنا نداشت، خداوند بگويد اگر فلان اعمال را انجام دهيد، فلان نتيجه را به شما مىدهم و به فلان عمل شما آن نتيجۀ ديگر را.
او در توجيه آياتى مثلان كان اللّه يريد ان يغويكم هو ربكم و اليه ترجعونكه رنگ و بوى جبرى و قدرى دارند، مىنويسد منظور از اغواء در اين آيه عذاب است و براى اين حرف خود به آيۀ شريفۀفخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلاة و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا استناد مىكند كه منظور از غىّ عذاب اليم است.
بصرى در آخر مىگويد، قبلا در ميان صحابه اختلافى از اين لحاظ نبود، چون آنها در مورد خدا چيزى را مىگفتند كه خداوند خود دربارۀ خويش گفته است و به چيزى اجتماع نمىكردند، غير از آن كه خدا خود بدان بر بندگان خود احتجاج نموده است؛ ولى اكنون اوضاع عوض شده و عدهاى حرفهايى مىزنند كه سابقه نداشته و هيچ دليل و منطقى نيز به حرفهاى خود ندارند. بعد مىگويد در كتاب حسن كه بعد از كتاب خدا شفا و برهان است و امير با خواندن آن مطالب اعتقادى مهمى برايشان روشن خواهد شد. چرا كه كسى از اصحاب رسول خدا صلىاللهعليهوآله بيشتر از من كسب نكرده است و كسى عالمتر و موثقتر از من در دين خدا وجود ندارد.
بعد از پايان اين رساله تلخيص همين رساله، در ادامه آمده است كه با تقطيع مطالب خلاصه گرديده است.
اين رساله، اولين رساله از كتاب رسائل العدل و التوحيد است كه براى اثبات عقائد عدليّه جمع آورى شده است.
نسخه حاضر
كتاب مجموعۀ رسائل العدل و التوحيد در دار الهلال و با تحقيق محمد عمارة در سال 1971 ميلادى و در قطع رحلى چاپ گرديده است.