تلخيص كتاب العبارة

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


تلخيص كتاب العبارة، چنان‎که از نام آن پیداست، خلاصه‎‎ای از «كتاب العبارة» از کتاب «ارگانون» یا «منطق» ارسطو است که توسط ابن رشد، صورت گرفته است.

شرح‎های ابن رشد بر آثار ارسطو را می‎توان به سه دسته تقسیم کرد: شرح‎های مفصل و بزرگ که «تفسیر» یا «شرح» نامیده می‎شوند، خلاصه‎های نوشته‎های ارسطو که «جامع» و در جمع «جوامع» نام دارند و شرح‎های متوسط موسوم به «تلخیص» که اثر حاضر نیز از جمله آنها می‎باشد. شیوه کار ابن رشد در شرح‎های متوسط یا «تلخیص‎ها»، معمولا بدین صورت است که وی ابتدا کلمات اول متن ارسطو را نقل و سپس بقیه مطالب را به زبان خودش شرح می‎دهد و توضیحات و نظریات شخصی و مطالبی از منابع فیلسوفان اسلامی نیز بر آنها می‎افزاید؛ به‎گونه‎ای که اثر به‎صورت نوشته مستقلی آشکار می‎شود که گفته‎های ارسطو و ابن رشد به هم آمیخته شده و نمی‎توان آنها را از یکدیگر تشخیص داد که این روش در اثر حاضر، تا حدودی به چشم می‎خورد[۱].

کتاب به قلم محمود قاسم تحقیق و با دو مقدمه از تشارلس بترورث (مصحح) و احمد عبدالمجید هریدی (مصحح) آغاز شده است. در مقدمه نخست، به این نکته اشاره شده است که اثر حاضر، جزء دوم از اجزای هشت‎گانه تلخیص ابن رشد از کتاب‎های ارسطو در علم منطق که به «ارگانون» معروف است می‎باشد و پیش از آن، تلخيص کتاب مقولات و تلخیص ایساغوجی، به چاپ رسیده است[۲].

در مقدمه دوم، به بیان این نکته پرداخته شده است که ابن رشد، در تلخیص کتاب مقولات، ترتیبات و تقسیمات کتاب ارسطو را رعایت کرده و کتاب خویش را بر همان اساس، مرتب نموده است، اما در این کتاب، با این تصور که رعایت ترتیب کتاب ارسطو، مانع از شرح و تلخیص عبارات و مطالب خواهد گردید، از این متابعت عدول کرده است و مطالب را به روشی متفاوت و خاص، ارائه نموده است؛ بدین‎گونه که مطالب کتاب ارسطو را به پنج فصل تقسیم و در هریک از آنها، فصل یا فصولی را که متناظر با کتاب ارسطو می‎باشد، آورده است. سپس بدون آوردن کلمه «قال» (که معمولا پس از آن کلام ارسطو را نقل می‎کند) – مگر در چند مورد - موضعی که ارسطو بدان پرداخته را شرح کرده است؛ درصورتی‎که در تلخیص کتاب مقولات این امر بارها تکرار شده است[۳].

ابن رشد در این کتاب، فقط پنج مرتبه از عبارت «قال» استفاده کرده و در اولین مرتبه (که در ابتدای کتاب می‎باشد)، کلامی پس از آن آمده که بعید است از ارسطو باشد و در دو مرتبه دیگر که از این عبارت استفاده شده، پس از «قال» عبارتی آمده که مناظر و مشابه با نص ارسطو در «كتاب العبارة» نمی‎باشد[۴].

چنان‎که اشاره شد، ابن رشد کتاب خویش را به پنج فصل تقسیم نموده است. فصل نخست که به‎مثابه مقدمه یا مدخل کتاب می‎باشد، به سه قول تقسیم شده است: قول اول در اسم، قول دوم در کلمه (فعل) و قول سوم در قول (جمله). دو قول نخست، زمینه «قول جازم» (جمله خبریه) را که ارسطو و ابن رشد، آن را عرض اصلی کتاب، شمرده‎اند، فراهم می‎سازد. ابن رشد در این تمهید، همانند ارسطو، به بحث از اصطلاحات پرداخته و در ابتدا، لفظ را تعریف نموده و پس از آن، به شرح تفصیلی اسم، کلمه و قول مبادرت نموده است[۵].

در فصل دوم، ابتدا به بحث از اصناف معانی و متقابلات شش‎گانه پرداخته شده و سپس، موضوع و محمول به‎حسب این متقابلات توضیح داده شده است[۶].

ابن رشد فصل سوم کتاب را به بیان قضایای ثنائی و ثلاثی اختصاص داده[۷] و در فصل چهارم، به توضیح قضایای دارای جهات و بدون جهات، پرداخته است[۸]. در فصل آخر کتاب نیز به بررسی اقاویل متقابله و اینکه کدام‎یک از آنها از تضاد شدیدتری برخوردارند، بحث شده است[۹].

فهرست مطالب در ابتدا و فهرست‎های اعلام (شامل دو بخش: الف)- ارسطو (مواضعی که در آنها ارسطو ذکر شده، مواضعی که به وی اشاره گردیده و مواضعی که به اقوال او شده است)؛ ب)- سایر اعلام)؛ کتب مذکور در متن و مقابله فقرات «تلخيص كتاب العبارة» ابن رشد با نصوص «كتاب العبارة» ارسطو، در انتهای کتاب آمده است.

در پاورقی‎ها که توسط مصححین نوشته شده است، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۱۰].

پانویس

  1. ر.ک: خراسانی، شرف‎الدین، ج3، ص560-‎561
  2. ر.ک: مقدمه نخست، ص13
  3. ر.ک: مقدمه دوم، ص17
  4. ر.ک: همان، ص17-‎18
  5. ر.ک: همان، ص20
  6. ر.ک: متن کتاب، ص70-‎83
  7. ر.ک: همان، ص84-‎97
  8. ر.ک: همان، ص105-‎108
  9. ر.ک: همان، ص117-‎124
  10. ر.ک: پاورقی، ص87

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. خراسانی، شرف‎الدین، دائرة‎المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.