شناخت حضرت مهدی(عج)
شناخت حضرت مهدى(عج) اثر فارسى علىرضا علىنورى و احمد حيدرى، نگاهى است به انديشه مهدويت و مباحثى درباره امام مهدى(عج)، ويژگىهاى ايشان و آينده جهان.
نام کتاب | شناخت حضرت مهدی(عج) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | علینوری، علیرضا (نويسنده)
حیدری، احمد (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 224/4 /ع8ش9 |
موضوع | محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. -
مهدویت |
ناشر | زمزم هدايت |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1385 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE4236AUTOMATIONCODE |
ساختار
كتاب با مقدمه پژوهشكده تحقيقات اسلامى در اشاره به موضوعات كتاب آغاز و مطالب در شش فصل، تنظيم شده است.
نويسنده انديشه مهدويت و ظهور را يكى از اصيلترين انديشههاى اسلامى مىداند كه بنيانگذار آن، پيامبر اكرم(ص) است. به همين سبب، اين موضوع بهطور يكسان در منابع شيعه و سنى منعكس شده است و اهل بيت(ع) نيز اين عقيده را در جامعه اسلامى، تبليغ كردهاند.
در اين كتاب، ادله امامت حضرت مهدى(عج)، ويژگىهاى ايشان، مسأله انتظار، طول عمر، علايم ظهور، شيوه حكومت و كيفيت پيروزى ايشان، مورد بحث و بررسى قرار گرفته و تمام اين موارد، به منابع معتبر شيعه و سنى، مستند گرديده است.
گزارش محتوا
در فصل اول كتاب از آينده جهان و زمامدار آن سخن به ميان آمده است. نويسنده معتقد است درباره آينده جهان، ديدگاههاى تفاوتى وجود دارد؛ برخى از دريچه يأس و نااميدى و با ملاحظه قدرتهاى اتمى كه در اختيار سران ظلم و بيداد قرار دارد، مىگويند جهان بهسوى يك جنگ جهانى و فراگير پيش مىرود كه در آن، تمدن كنونى از بين خواهد رفت.
در مقابل، انديشهاى عمومى و فراگير در ميان همه جوامع و ملل جهان، مبنى بر ظهور يك منجى آسمانى وجود دارد، مبنى بر اينكه روزى يك منجى آسمانى ظهور كرده و صلح و عدالت را براى بشر به ارمغان خواهد آورد.
هرچند در چند و چون اين اعتقاد و آن منجى بزرگ، اختلاف است، اما به اعتقاد نويسنده، مهم اين است كه اصل اين انديشه و اعتقاد، بين همه اقوام، ملل و اديان، مشترك است. وى در اين فصل، به نقل قسمتى از نظريهها و انديشهها در كتب هنديان، عهد عتقيق و جديد و قرآن كريم، پرداخته است.
در فصل دوم، ضمن بررسى سابقه تاريخى اعتقاد به حضرت مهدى(عج)، امامت ايشان در منابع شيعى و اهل سنت، مورد بحث قرار گرفته است.
نويسنده معتقد است بررسى سابقه تاريخى عقيده به مهدويت، چنان نتيجه روشنى در اثبات امامت حضرت مهدى(عج) دارد كه اگر از پيامبر(ص) و اهل بيتش(ع)، هيچگونه حديث و روايتى نيز در مورد حضرت مهدى(عج) به ما نمىرسيد، كافى بود كه ما امامت حضرتش را بپذيريم؛ زيرا مىبينيم در ميان امتى كه افكار و اعتقاداتش را از پيامبر(ص) و قرآن كريم اقتباس كرده، كمتر موضوعى است كه به اندازه عقيده به مهدى(عج) از قطعيت و سابقه ديرينه برخوردار باشد.
به اعتقاد وى، از آنجا كه معتقد كردن مردم و جامعه نسبت به موضوعى، تنها با چند مورد بيان و گفتار انجام نمىگيرد، بلكه بايد در مناسبتهاى مختلف بهطور مكرر به مردم گوشزد شود تا به صورت يك عقيده ريشهدار در دلها جاى گيرد، روشن مىشود كه معمار انديشه مهدويت و ظهور حضرت مهدى(عج)، شخص پيامبر(ص) بوده و ايشان آن حضرت(عج) را بهعنوان امام و آخرين جانشين خود به مردم معرفى و انتظار فرجش را توصيه كرده است.
استفاده از عنوان مهدى(عج)؛ انديشه مهدويت در آينه ادبيات و شعر؛ روايات مربوط به تفسير و تأويل آيات؛ گفتار اهل بيت(ع) درباره امامت مهدى(عج)؛ پيامبر و دوازده جانشين؛ حضرت عيسى(ع) و يارى حضرت مهدى(عج)؛ آخرالزمان و فشارهاى حوادث و ظلم به اهل بيت(عج) پس از رحلت پيامبر(ص)، از جمله عناوين مطرح شده در اين فصل مىباشد.
در فصل سوم، حضرت مهدى(ع)، واقعيتى موجود، دانسته شده است. از آنجا كه انسان موجودى است كه نخست با محسوسات سر و كار دارد و با ماديات، بيشتر مأنوس مىباشد، لذا نويسنده لازم دانسته تا در اين فصل، جنبه حسّى موضوع مهدويت را مورد توجه قرار دهد. از اينرو، در اين فصل، به بررسى اين مسأله پرداخته است كه حضرت مهدى(عج)، مانند ساير انسانها و با خصوصيات بشرى، هماكنون در روى زمين زندگى مىكند و كسانى از خواص شيعه، قبل از غيبت كبرى و بعد از آن، حضرتش را مشاهده كرده، به خدمتش رسيدهاند تا خواننده، اطمينان بيشترى يابد و به آن حضرت(عج)، به عنوان يك واقعيت موجود و زندهاى كه اينك امام روى زمين است، ايمان بياورد.
با توجه به دلايل ياد شده درباره امامت بلافصل حضرت مهدى(عج) بعد از پدرش و با ملاحظه دلايل قطعى بر تولد و وجود ايشان در حيات امام حسن عسکری(ع)، شيعيان معتقدند او قرنهاست به عنوان امام غايب، در روى زمين زندگى مىكند و تا روزى كه خدا بخواهد، به حيات خود ادامه خواهد داد. نويسنده دراينباره، به اين نكته اشاره دارد كه ممكن است گفته شود: ما افرادى با چنين عمر طولانى نديدهايم و علم و دانش نيز آن را نمىپذيرد.
وى در پاسخ به اين مطلب، مسأله طول عمر آنحضرت(عج) را مورد بررسى قرار داده و پس از بحث پيرامون دو معناى امكان (عقلى و استقبالى)، به وجود افرادى با طول عمر زياد اشاره كرده و در نهايت، طول عمر موجودات را در قلمرو قدرت الهى دانسته است.
وى معتقد است نمىتوان در اين مطلب ترديد كرد كه خداوندى كه محيط بر قوانين و نظام طبيعت است، مىتواند خرق عادت كرده و در موردى كه اراده نمايد، عمر طولانى به كسى ببخشد و از آنجا كه اراده خداوند بر اين تعلق گرفته كه حضرت مهدى(عج) زمين را سرشار از عدل و داد كند و تمدّن بشرى را در شكل ديگرى از نو آغاز نمايد، به آن حضرت(ع) عمر طولانى عنايت كرده تا همچنان در پس پرده غيبت باقى بماند و پس از آماده شدن شرايط ظهور، قيام كند؛ چنان كه به حضرت خضر(ع)، عمرى طولانى تا نفخ صور، بخشيده است. در اين زمينه اهل سنت نيز به زنده بودن حضرت خضر(ع) و عمر طولانىاش اعتراف دارند و طبق بعضى از روايات، ايشان مونس و همنشين حضرت مهدى(عج) در زمان غيبتش مىباشد.
نويسنده پس از اثبات امكان طولانى شدن عمر و وجود حضرت مهدى(عج) با عمرى طولانى در پس پرده غيبت، در فصل چهارم، به طرح اين سؤال پرداخته است كه چرا آنحضرت(عج) ظاهر نمىشود و راز اين غيبت طولانى چيست؟
وى فلسفه غيبت ايشان را در امور زير خلاصه كرده است:
- آماده پذيرش نبودن جامعه جهانى؛
- بيم از كشته شدن؛
- آزمايش مردم.
بررسى آثار وجود حضرت مهدى(عج) از جمله وساطت فيض و اميدبخشى، توسل به حضرت مهدى(عج) و الطاف ويژه آنحضرت(عج) از ديگر مباحث اين فصل مىباشد.
در فصل پنجم، مطالبى پيرامون انتظار، مطرح شده است. نويسنده معتقد است كه انديشه پيروزى نهايى حق بر باطل و غلبه قطعى صالحان و پرهيزكاران، ريشه قرآنى دارد كه در روايات اسلامى از آن به «انتظار فرج» تعبير شده است.
گروهى اينگونه فكر مىكنند كه اگر ظهور حضرت مهدى(عج)، جز با پر شدن زمين از ظلم و فساد واقع نخواهد شد، بنابراين دست زدن به هرگونه اصلاحات اجتماعى، كمك به تأخير ظهور بوده و براى تسريع آن، لازم است از اقدامات اصلاحى خوددارى كرده، انجام آن را برعهده حضرت مهدى(عج) گذاشت؛ نويسنده در اين فصل، با دلايلى روشن، به انتقاد از اينگروه پرداخته است. به اعتقاد وى، بنابراين ديدگاه، مفهوم انتظار، دست روى دست گذاشتن به دور از هرگونه مسؤوليتپذيرى اجتماعى و انجام وظيفه بوده و روشن است كه اين برداشت منفى از انتظار، با تعاليم عمومى اسلام، بهويژه وظايف منتظران در زمان غيبت، منافات دارد. به نظر وى، انتظار فرج كه از عبادات و بلكه برترين آنها شمرده شده، نمىتواند يك چنين بار منفى داشته باشد.
در آخرين فصل، ضمن بيان علايم ظهور و ويژگىهاى ياران حضرت مهدى(عج)، شيوه حكومت آن حضرت(عج) از جمله اجراى صحيح و دقيق قوانين الهى، قضاوت به روش حضرت داود(ع)، تقسيم عادلانه ثروت و ساده زيستى، مورد بحث و بررسى قرار گرفته و در نهايت، جلوههايى از حكومت جهانى حضرت مهدى(عج)، ترسيم شده است. اين جلوهها عبارتند از: پاك شدن زمين از ستمگران، حاكميت مطلق بر جهان، برقرارى امنيت، پيشرفت برقآساى علم، رشد مواد غذايى و گياهى، آبادانى شهرها و گسترش مساجد و شكوفايى روحيه برادرى و مساوات.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است. پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله
1- مقدمه و متن كتاب.
2- «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(ع) و مهدويت»، قم، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، 1388، ج1، ص533.
پیوندها
مطالعه کتاب شناخت حضرت مهدی(عج) در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور