مفتاح التفاسير

مفتاح التفاسير تألیف طبیب، مورخ و دیوان‌سالار سلسله ایلخانی، رشیدالدین فضل‌الله همدانی (متولد حدود 648 و مقتول به سال 718ق) است. این اثر، کتاب دوم از مجموعه رشیدیه (توضیحات، مفتاح السیر، سلطانیه، لطایف الحقایق) در موضوعات علوم قرآنی و کلامی است. در ذیل این اثر رساله «نفایس الأفکار» آمده است که مصنف پس از پایان تحریر این کتاب و براى شرح گسترده‌تر در موضوع یکى از رساله‌هاى آن (ابطال تناسخ و حشر اجساد) نوشته و پیوست این کتاب قرار داده است. مقدمه و تحقیق اثر به قلم رجب هاشم‌زاده انجام شده است.

مفتاح التفاسير
نام کتاب مفتاح التفاسير
نام های دیگر کتاب مفتاح التفاسير (کتاب دوم از مجموعه رشيديه)
پدیدآورندگان رشیدالدین فضل‌الله (نويسنده)

رجب‌زاده، هاشم (مقدمه‌نويس و مصحح)

اميري، مصطفي (مترجم)

زبان فارسي
کد کنگره ‏‎‏BP‎‏ ‎‏95‎‏/‎‏5‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏5‎‏م‎‏7
موضوع تفاسير شيعه - قرن 8ق.

قرآن - بررسي و شناخت

ناشر مرکز پژوهشي ميراث مکتوب
مکان نشر ايران - تهران
سال نشر مجلد1: 1391ش ,
کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE35811AUTOMATIONCODE

مصنف مجموعه رشیدیه، چنان‌که خود گفته است، پس از فراغت یافتن از تألیف و تدوین جامع التواریخ و به انگیزه ذوق و ذهن پویا و جوینده حقایق معانى و نیز به تأثیر مصاحبت علما و عرفا و تشویق ایلخان علم‌دوست، اولجایتو (فرمانروا در سال‌های 703 تا 716 هجرى)، به نگاشتن رساله‌ها در شرح معانى و بسط‍‌ معارف قرآنى پرداخت[۱].

ساختار

در ابتدای اثر مقدمه تحقیقی مفصلی به قلم هاشم رجب‌زاده آمده است. متن اثر نیز شامل اصل و ذیل است که اصل مشتمل است بر دیباچه و دو قسم است. دیباچه مشتمل بر خطبه موحدانه و شرح اعمال مصنف و تقریر معانى دقیق لطیف در هر باب است. اقسام کتاب نیز مشتمل بر دو و شش رساله هستند.

کتاب به نثر قدیم و با استناد به آیات و اشعار فارسی و ذکر مثال‌‌های فراوان نگارش شده است. نویسنده در اشاره به‌ شیوه تحقیق خود، گفته که بارها با مشاهیر پیـشوایان و اهـل دانـش و حکومت بت‌پرستان (بودائیان) بحث‌ کرده‌ و چون‌ به تألیف جامع التواریخ مشغول‌ بوده، می‌خواسته است کـه بـر احوال ایشان واقف شود[۲].

گزارش محتوا

رشیدالدین درباره طرز تألیف و تصنیف آثار خود، در سـرآغاز توضیحات، همچنین در رساله نهم آن‌، بر خود‌ بالیده‌ که سه کتاب از چهار کتاب مجموعه رشیدیه (توضیحات، مفتاح التفاسیر و سلطانیه) را با‌ چـند‌ دفـتر‌ دیـگر، «که قریب صد هزار سخن باشد»، ضمن خدمت دیوانی و تراکم کارها و ازدحـام مـردم و مراجعان‌، در‌ مدت‌ هفت یا هشت ماه به انجام رسانده و پادشاه او را از لطف و عنایت‌ خود‌ برخوردار سـاخته اسـت[۳].

محقق اثر در مقدمه‌اش ابتدا به‌اجمال شرح‌حال نویسنده و آثار او و سپس فهرست کتاب‌های چهارگانه مجموعه رشیده را متذکر شده است. در ادامه با تفصیل بیشتری زندگی علمی و تاریخی او و اثر مورد بحث و شیوه نگارش او را مورد مطالعه قرار داده است[۴].

نویسنده در دیباچه اتمام هر کاری را منوط به اراده خداوند، سعادت شخص و توفیق می‌داند که بدون این سه شروع نیز محال است: «هر کارى که بنده پیش گیرد و در آن شروع کند تمام نگردد و میسر نشود تا ارادت حق سبحانه و تعالى و سعادت شخص و توفیق نباشد؛ بلکه تا از این هر سه قسطى و حظى نباشد شروع نیز محال باشد تا به اتمام رسیدن چه رسد»[۵]. همچنین معتقد است که مفسر باید که نکات بسیارى را رعایت کند؛ از آن میان باید بکوشد تا چنان تفسیر کند که مطابق الفاظ‍‌ آیه باشد و لفظ‍‌ بر معنى و معنى بر لفظ‍‌ دلالت کند؛ زیرا که فصاحت همین است و از جمله معجزات قرآن نیز یکى فصاحت است[۶].

قسم اول کتاب مشتمل است بر دو رساله: رساله اول: در بیان اعجاز و فصاحت قرآن و آن‌که این معانى بى‌نهایت است. رساله دوم: در بیان حال مفسران و اقسام ایشان و شرایط‍‌ که مفسران را رعایت باید کرد. قسم دوم مشتمل است بر شش رساله: رساله اول: در بیان خیر و شر؛ رساله دوم: در بیان اجر اعمال حسنه و سیئه و صبر؛ رساله سوم: در طول و قصر عمر و تقدیم‌وتأخیر اجل؛ رساله چهارم: در تحقیق مسئله جبر و قدر؛ رساله پنجم: در ابطال تناسخ و اثبات حشر اجساد و رساله ششم: در بیان استعداد و سعادت و طالع نیک و اقبال و دولت و توفیق و فرق میان این معانى و اضداد آن. ذیل این کتاب، رساله «نفایس الأفکار» است که مصنف آن را براى ذیل رساله «ابطال تناسخ و حشر اجساد» (رساله پنجم این کتاب) نوشته بود؛ و چون پس از تألیف کتاب فرصت اتمام آن را یافته، در آخر کتاب و ذیل آن گذاشته است[۷].

در فایده‌های بیست‌ویکم و بیست‌ودوم دیباچه به این نکته اشاره شده که شش رساله قسم دوم در پاسخ به شش سؤال دوستان، از قرآن کریم استخراج شده است[۸].

رشیدالدین در رساله اول، اعجاز قرآن را از همه معجزات عظیم‌تر و برخلاف دیگر معجزات ابدی و سرمدی می‌داند: «اعجاز قرآن عظیم‌تر از همه معجزات است؛ چه، قرآن قدیم است و اعجازى که در او است همواره بوده و خواهد بودن و از صفات لوازم آن است. لاجرم اعجازى ابدى و سرمدى باشد؛ و دیگر معجزات که به امور محدث تعلق دارد آن را این صفت نتواند بود؛ بلکه جهت مصلحت دین و ارشاد و دعوت و هدایت خلق حق‌تعالی فرموده تا به خلق نمایند و چون غرض حاصل شده دیگر باره فرموده تا آن خرق عادت با قرار اول رفته و اثر آن ناپدید شده»[۹]. او فهم اعجاز قرآن را بسیار دشوار و مخصوص کسانی می‌داند که از جانب خداوند تأیید شده باشند: «و دانستن و فهم کردن اعجاز قرآن به‌غایت مشکل است؛ چه، پیش‌تر باید که بر کیفیت احوال چیزى واقف شوند و بدانند تا بعدازآن بر مشکلات آن مطلع توانند شد تا از آن عجز آورند»[۱۰].

در رساله دوم، مفسران به شش گروه تقسیم شده‌اند که سه گروه حقیقی و گفته آن‌ها درست و سه گروه هم غیرحقیقی و سخن آن‌ها باطل است. گروه اول را به استناد آیه 7 سوره آل‌عمران راسخون در علم دانسته است: «و راسخان در علم کسانى توانند بود که حق‌تعالی ایشان را علم فطرى لدنى داده باشد و اگر نیز مطالعه کتب نکرده باشند از حقایق و معانى قرآن که تأویل اشارت بدان است بعضى دانند چنان‌که مخالف عقل و نقل نباشد». سپس پنج گروه دیگر را معرفی می‌کند[۱۱]. در ادامه این رساله شرایطی که مفسران باید رعایت کنند ذکر شده است که اولین آن‌ها مطابقت سخن با قرآن و سنت و اجماع امت است[۱۲].

نویسنده در اولین رساله از بخش دوم کتاب به وجوب شناخت خیر و شر و اندیشه در آن و پرستش خدای یگانه سفارش شده است: «و واجب که هر کس از این احوال به‌قدر وسع و طاقت و فهم خود چیزى بداند و در آن اندیشه کند و سعى نماید تا در خیر که موجب نجات است بکوشند و از شر که موجب هلاکت است بپرهیزند و «التعظیم لامر الله و الشفقة على خلق الله» شعار خود سازند و خداى‌پرستى پیشه کنند تا از بدکردارى بترسند و از آن احتراز نمایند»[۱۳].

او در توضیح مطالب، از مثال‌های جالبی استفاده کرده که خواننده از مطالعه کتاب خسته نشده و بهتر تفهیم شود. در رساله دوم از این بخش در توضیح این‌که چرا پاداش سیئه همانند آن و پاداش حسنه چند برابر است، چنین مثال می‌آورد: «و مثال آن چنان باشد که اگر شخصى متاعى بخرد به یک دینار و در حال بازفروشد، چون زیان کند زیان آن زیادت از یک دینار نتواند بود. لکن ممکن است که یکى در دو سه سود کند؛ و اگر امیرى یا پادشاهى به کسى فرموده باشد که چیزى جهت او بخرد، چون بخرد و پسندیده افتد ممکن که به اضعاف آن عوض بدهد به چند وجه که ذکر خواهد رفت؛ یکى جهت بها و یکى جهت پسند داشت و یکى جهت فرمان‌بردارى بدهد»[۱۴].

در رساله چهارم موضوع جبر و اختیار که از موضوعات پیچیده کلامی است مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسنده پیش از توضیح و تبیین این موضوع لازم می‌داند که دیدگاه‌ مذاهب کلامی را ذکر کند: «چون تأمل رفت در این قضیه تا مذاهب طوایف متکلمان و جمع حکما که در آن خلاف کرده‌اند تقریر نمى‌رود، اصل مسئله و محل بحث کما ینبغى واضح و روشن نمى‌شود. بدان سبب آنچه در کتب کلامى از ایشان نقل کرده‌اند از معتقد و دلایل بر سبیل ایجاز در مقدمه ایراد مى‌رود و بعدازآن در توضیحى و بیانى که این ضعیف را روى نموده شروع خواهد رفت»[۱۵].

رساله «نفایس الأفکار في تتمة الأسرار» که در انتهای کتاب آمده، حاوی سی‌وشش فایده است. در این رساله با روش‌ها و مثال‌های فراوان در رد تناسخ و اعتقادات ملحدین استدلال شده و دلائل این رساله را در رد این گروه کافی می‌داند: «و جماعتى که با وجود این‌همه دلایل منکر این معنى شوند از طینت آدمى و حال انسان که نوع اشرف است غافل توانند بود؛ چه، ما مشاهده مى‌کنیم که مردى که عالم و عاقل و کافى و صاحب ذهن باشد چندان حکایات غریب به یک طرفة‌العین بیندیشد که اگر به‌واسطه زمان حاصل کند به سال‌ها نتواند بل به عمرهاى بعید که زیادت از صد هزار سال باشد»[۱۶].

وضعیت کتاب

از جمله مزایای تحقیقی کتاب وجود نمایه آیات، احادیث، سخنان حکمت‌آمیز، کسان، جاها، کتاب‌ها و رساله‌ها، اشعار فارسی، اشعار عربی، خوراکی‌ها و داروها در انتهای کتاب است.

در پاورقی‌های کتاب اختلاف نسخ، معانی و توضیح برخی آیات و واژه‌ها ذکر شده است.

پانویس

  1. مقدمه مصحح، ص12
  2. ر.ک: هاشم‌زاده، رجب، ص12
  3. ر.ک: همان
  4. ر.ک: مقدمه مصحح، ص51-11
  5. ر.ک: مقدمه مصحح، ص46 و 48
  6. ر.ک: همان، ص50
  7. ر.ک: همان، ص14
  8. ر.ک: متن کتاب، ص5
  9. ر.ک: همان، ص69
  10. ر.ک: همان، ص70
  11. ر.ک: همان، ص100-99
  12. ر.ک: همان، ص122
  13. ر.ک: همان، ص129
  14. ر.ک: همان، ص152
  15. ر.ک: همان، ص197
  16. ر.ک: همان، ص291

منابع مقاله

  1. مقدمه محقق و متن کتاب.
  2. رجب‌زاده، هاشم، «فواید تاریخی و اجتماعی رساله‌های رشیدالدین فضل‌الله»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نشر دانش، مهر و آبان 1388، شماره 116، صفحه 12 تا 19؛ به آدرس اینترنتی:

http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/868729

وابسته‌ها

پیوندها