المكتفی في الوقف و الإبتدا
المكتفی في الوقف و الإبتدا تألیف ابوعمرو عثمان بن سعید دانی (متوفی 444ق) از جمله منابع علوم قرآنی در موضوع وقف و ابتداست که به زبان عربی در یک جلد تألیف شده است. تحقیق کتاب توسط محییالدین عبدالرحمن رمضان انجام شده است.
نام کتاب | المكتفی في الوقف و الإبتدا |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | داني، عثمان بن سعيد (نويسنده)
رمضان، محيي الدين عبد الرحمن (محقق) |
زبان | عربي |
کد کنگره | BP 80/2 /د2م7 |
موضوع | قرآن - تجويد |
ناشر | دار عمار |
مکان نشر | عمان |
سال نشر | مجلد1: 2001م , 1422ق , |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE11103AUTOMATIONCODE |
ساختار
کتاب مشتمل بر دو مقدمه به قلم محقق و مؤلف اثر و شش باب است. نویسنده در این ابواب اقسام و اصول وقف را بهاختصار بیان کرده و در انتهای باب ششم به انواع وقف در آیات قرآن کریم به ترتیب سورهها اشاره کرده است.
گزارش محتوا
در باب اول کتاب روایاتی نقل شده که به اعتقاد مؤلف تعلیم [وقف] تام، از جانب رسول مکرم(ص) توسط جبرئیل(ع) است؛ زیرا ظاهرش دلالت دارد بر اینکه شایسته است در آیهاى که صحبت از آتش و عقاب است و بعدازآن، ذکر بهشت و ثواب آمده است، قرائت را قطع کرد و میان این دو فاصله انداخت[۱].
علائم وقف بنا بر آنچه دانی عنوان کرده، با اختلاف میان علما و دانشمندان همراه است. برخی، وقـف را چـهـار قسم تام مختار، کـافی جـایز، صالح مفهوم و قبیح متروک و گروهی دیگر، آن را سه قسم مختار، جایز و قبـیح دانسـته است. بنا بر گفته عدهای نیز وقف بر دو نوع تام و قبیح است و نوع دیگری ندارد[۲].
او قول اول را صحیح دانسته و مینویسد: قول اول، نزد من صحیحتر است و من به آن معتقدم؛ زیرا گـاهی قـاری در آیـاتی کـه مطلب یا داستانی طولانی است و عبارتها به یکدیگر تعلق دارند، در جایی که نـه تـام باشد و نـه کافی، نفسش تمام میشـود. در آن صورت بر روی عبارتی که معنایش مناسب و مفهوم باشد، وقف میکند[۳].
وی ابتدا وقف تام را چنین تعریف مـیکند: وقـفی کـه قطع بر آن و شروع از بعدش خوب است؛ زیرا موضوع آیات بعد به آیـات قبل هیچگونه تعلقی نـدارد. ایـن در جایی است که موضوعات پایان میپذیرد که بهطور عمده در انتهای آیات یـا فـواصل آیـات پیش میآید؛ مانند وقف بر «أُولئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»﴿البقرة، 5﴾ و شروع کردن از آیه بعد «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا» ﴿البقرة، 6﴾[۴].
دانی در باب بعدی، وقف کافی را بیان میدارد. کافی در مواردی است که وقف بر آن، صحیح و شروع از بعدش خوب است با ایـن تفاوت که عبارت دوم، تنها از نظر معنا به عبارت اول وابسته اسـت، ولی از نـظر لفظ به آن وابسته نیست؛ مانند وقف بر «حُرِّمَتْ عَلَیکُمْ أُمَّهَاتُکُمْ»﴿النساء، 23﴾ و شروع از بعدازآن. همچنین اسـت مـوارد مشابه آن؛ زیرا عبارت بعدش، عطف بر قبل و متعلق به آن است و هـر بخش از کلام از جهت عوامل لفظی مستقل است و معنای کافی دارد؛ لذا وقف بر آن نیز کافی است. این نوع، «مفهوم» هـم نـامیـده میشود[۵].
از نظر دانی سومین مرتبه، وقف حسن است. وقف بر این نوع خوب است، ولی ابتدا از بعدش به دلیل وابستگی آن به عبـارت قبلی، هم از نظر لفظ و هم از نظر معنا صـحیح نـیست؛ مـانند: «الحَمدُّ للهِ رَبِّ العالَمینَ»﴿الفاتحة، 2﴾ و «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»﴿الفاتحة، 3﴾ کـه وقف بر آنها و مشابهشان حسن است؛ زیرا منظور عبارت در زمان وقف فهمیده میشود، ولی شروع از «رَبِّ الْعَالَمِینَ» و «مَالِکِ یوْمِ الدِّینِ» خـوب نیست؛ زیرا این کلمات مجرور هستند و ابتدا از مـجرور قـبیح است. این قـبح بدین سبب است که مجرور، تابع عبارت قبل از خود است؛ ازاینرو که برای قاری، به سـبب قـطع نـفس، همیشه امکان وقـف بـر روی تام یا کافی نیست، این قـسم «صالح» نیز نامیده شده است[۶].
وی سپس اضافه میکند که وقف بر انتهای آیات شایسته است؛ زیرا هم مـقطـع بــه شــمار مـیرود و هـم اینکـه بسـیاری از وقفهای تام در آنجا قرار دارد. در انتهای آیـات مـعمولاً! جملهها پایان میپذیرد و مطلب به آخر میرسد. حتی گروهی از پیشوایان و قاریان پیشین، وقف بر انـتهای آیـه را مـیپسندیدند؛ هرچند قسمتی از کلام به بخش دیگر متعلق باشد به دلیـل ایـنکـه انـتهـای آیـه مقطع کلام است و مشتبه نمیشود؛ اگرچه انتهای آیه، وقف تام نباشد[۷].
دانی در تأیید سـخن خـود پیـرامون این نوع وقف یادآور میشود که ابوعمرو بصری (متوفی ١٥٤ق)، یکی از عالمان قرائت و علـوم قرآنی، درایـنبـاره میگوید: من دوست دارم در انتهای تمام آیات، سکت (وقف) شود. در سنت رسـول اعـظم اسـلام(ص) اینگونه از امسلمه نقل شده که پیامبر اکرم(ص) قرائتش را تقطیع میکرد و آخر هر آیه وقـف مـینمود. بـا سـند دیگری از ایشان روایت شده است: زمانی که پیامبر اکرم(ص) قرائت مینمود، قرائتش را آیهآیه قـطـع میکرد و چـنین میخواند: «بسمالله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»، سپس وقف میکرد و آنگاه میخوانـد: «اَلْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»، آنگاه وقف میکرد و میخواند: «اَلرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» و... [۸].
نوع چـهارم کـه در باب آخر کتاب مطرح شده و خود درجات مختلفی دارد، وقف قبیح است. وقف قبیح آن است که منظور از آن فـهمیده نمیشود؛ مانند وقـف بر «بسم»، «مـالک»، «رب» و نظایر آنها و ابتـدا از «الله»، «یوم الدین»، «العالمین»، در آیـات سوره حمد، زیرا وقتی بر ایـن کـلمات وقف مـیشود، روشـن نـیست به چـه چیـز اضافه شدهانـد. ایـن مورد به جهت امکان قطع نفس بر روی آنها «وقف ضرورت» هم نـامیده مـیشود. تمام قاریان و اهلفن، ایـن قـسم از وقف را نهی کرده و مـردود شـمردهاند و مناسب دیدهاند کـه کـسی که نفسش در اینگونه موارد قطع میشود، برای شـروع به قبل برگردد تـا قـبل را به بعد وصل نماید. البـته اگـر ایـن کار را از روی عدم تـوانایی انـجام نداد، اشکالی ندارد[۹].
نظیر اینها در قبح وقف مواردی است؛ مانند «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ»﴿البقرة، 258﴾؛ «لِلَّذِینَ لاَ یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلَّهِ»﴿النحل، 60﴾؛ «إِنَّ اللَّهَ لاَ یسْتَحْیی»﴿البقرة، 26﴾. کـسی که نفسش بـر روی ایـن موارد تمام شود، لازم است به قبـل برگردد و قسمتی از کلام را به قسمت دیگر وصل نماید و اگر چـنین نـکند، مـرتکب گناه [در قرائـت] شـده اسـت. وقـف بـر ســخن جـداگانهای کـه خـارج از حـکم قـبلی است ولی به آن وصل میشود نیز از این قسم است؛ مانند وقف بـر «فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَیهِ»﴿النساء، 11﴾؛ به دلیل اینکه نصف در اینجا مربوط به دختر اسـت نه پدر و مادر؛ و عبارت «وَ لِأَبَوَیهِ» مستأنفه است یعنی خبرش «لِکل واحِد مِنهُمَا السُّدُسُ» است که بعداً میآید[۱۰].
در ادامه باب ششم کتاب نویسنده «وقف و ابتدا» را در آیات و سورههای قرآن کریم پیاده میکند؛ بدین ترتیب که شماره آیه، کلمه یا عبارت و در آخر نام وقف را ذکر میکند. نویسنده در این باب ذکر توضیح را لازم نمیداند؛ مثلاً در آیه آخر سوره حمد، آنجا که «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» آمده، میگوید: این فراز از آیه صفت یا بدل از «الذین» در «صراط الذین» است و یا ... درهرصورت به ماقبل تعلق دارد و از آن جدا نمیشود مگر بهطور غیر اختیاری؛ بنابراین: آنچه وقف بر آن ناپسند است چیزهایى از قبیل وقف بر سر مبدلمنه بدون بدل، موصوف بدون صفت، معطوف بدون عطف و مؤکد بدون تأکید است که شبیه آن را در کتاب «الوقف و الابتداء» همراه مثال و با شرح، ذکر کردهام و ذکر موضوع در آن کتاب، از تکرار آن در اینجا بىنیاز مىسازد[۱۱].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و منابع و نیز فهارس فنی احادیث و اخبار و اعلام در انتهای اثر ذکر شده است. مستندات و ارجاعات نویسنده در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص3؛ دانی، ابوعمرو، صفحه3
- ↑ ر.ک: همان، ص7؛ همان، ص7-6
- ↑ ر.ک: همان، ص7؛ همان، ص7
- ↑ ر.ک: همان، ص8؛ همان، ص8-7
- ↑ ر.ک: همان، ص10؛ همان، ص10-9
- ↑ ر.ک: پارچهباف دولتی، کریم؛ معافی، میثم، ص3
- ↑ ر.ک: همان؛ دانی، ابوعمرو عثمان بن سعید، ص12
- ↑ ر.ک: همان، ص4؛ متن کتاب، ص12
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص13؛ دانی، ابوعمرو عثمان بن سعید، ص14-13
- ↑ ر.ک: همان، ص14-13؛ همان، ص15-14
- ↑ ر.ک: همان، ص17؛ همان، ص22-21
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- دانی، ابوعمرو عثمان بن سعید، المكتفی في الوقف و الإبتدا في كتابالله عزوجل، ترجمه کریم دولتی و صادق درودیان، تهران، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1382.
- پارچهباف دولتی، کریم؛ معافی، میثم، «تطبیق دیدگاههای مفسران با ابوعمرو دانی و الحسینی در وقف و ابتدا (بررسی موردی اختلافات در سوره مبارک شوری)»، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز): مطالعات قرائت قرآن، بهار و تابستان 1394، شماره 4، صفحه 1 تا 15؛ به آدرس اینترنتی:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1103771